فاضل عبیات جمعه در همایش گرامیداشت روز جهانی شهرسازی در کتابخانه مرکزی اهواز، بر جنبههای معنوی و تعلق خاطر شهروندان در طراحی شهرهای تابآور تاکید کرد و افزود: میزان سرمایه اجتماعی استان خوزستان در سیل اخیر مشخص شد و استفاده درست از آن میتواند به توسعه و عمران کشور کمک کند.
عبیات اظهار داشت: تمام متخصصان منابع آب و رودخانه در سیل اخیر براین باور بودند که آبگرفتگی شهرهای رفیع، هویزه، سوسنگرد، بستان، حمیدیه و شوش قطعی است و محاسبات علمی نیز آن را تایید میکرد لذا دستور تخلیه این شهرها را صادر کردند اما در عمل خلاف آن را شاهد بودیم و این پیش بینی به وقوع نپیوست که تنها علت آن سرمایه اجتماعی بالایی بود که در مقابله با سیل خود را نشان داد.
وی افزود: حماسهای با حضور مردم و سایر گروهها و نهادها در این شهرها خلق و بواسطه آن از ورود سیل جلوگیری شد؛ اگر این مشارکتها نباشد درمقابل حوادث تابآوری نخواهیم داشت.
عبیات تاکید کرد: آمادگی شهرها درمقابل اختلالات، بازگشت سریع آنها به شرایط عادی و پذیرفتن تغییرات با کمترین خسارتها از دغدغههای ما است.
وی افزود: پهنهبندی سیل، زمین لغزش و زمین لرزه در خوزستان نداریم و عمر بسیاری از طرحهای جامع شهری گذشته و بسیاری از طرحهای تفصیلی نیز هنوز به تصویب نرسیده اند که این مساله مشکلات بسیاری را در پی داشته است.
عبیات جمعیت حاشیه نشین اهواز را ۶۸۰ هزار نفر عنوان کرد، این در حالیست که مدیران شهری پیش از این جمعیت مناطق حاشیه اهواز را ۴۰۰ هزار نفر اعلام کرده بودند.
وی با اشاره به ارایه نکردن خدمات به حاشیه های اهواز گفت: شهرداری به دلیل نگرفتن عوارض و شرکت آبفا به دلیل نگرفتن حق اشتراک انشعاب، از خدمات رسانی به این مناطق خودداری میکنند که این را نه میتوانیم محکوم کنیم و نه بپذیریم.
عبیات باران اخیر در اهواز را یادآور شد و افزود: قطع درختان در طوفان باعث قطع برق و از کار افتادن پمپهای فاضلاب شد که به دلیل نبود برق اضطراری از یک سو و تعارضات بین شهرداری اهواز و شرکت آبفا بسیاری از معابر اهواز دچار آبگرفتگی شدند.
وی با اشاره به تهیه گزارش جامع سیل امسال به دستور ریاست جمهوری افزود: انتظار عمومی بر این است که با فرض جامع بودن این گزارش آیا مورداستفاده قرار می گیردو جامعه بهره عملی از آن خواهد برد؟
عبیات یکی دیگر از مباحث در تابآوری شهرها را تعیین کاربریها دانست و اضافه کرد: تعیین کاربری به مسکونی، تجاری و فضای سبز محدود نمیشود و مشاوران و متخصصان باید به کاربریهای جاذب جمعیت توجه کنند.
شکست در تمرین دموکراسی
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز نیز در این همایش، برنامهریزی شهری را برقراری عدالت دانست و گفت: تمرین دموکراسی در شوراهای شهری تجربه بسیار شکست خوردهای بود و نتوانست شهر را اداره کند.
عارف قوامی با بیان اینکه برنامهریزی شهری چیزی جز عدالت و دموکراسی نیست، افزود: برنامهریزان شهری در ۷۰ سال گذشته به نحوی عمل کردهاند که «نادموکراسی» و سرکوب را در شهرها شاهد باشیم زیرا با تصمیم گیری در اتاقهای دربسته، هم حق مردم را برای تصمیم گیری و هم حقوق مالکیت مردم را ضایع کردهاند.
وی با انتقاد از تعریفی که اکنون از برنامهریزی شهری ارائه میشود، تصریح کرد: غربتی که برنامه ریزی شهری ایران به دلایل اجتماعی و تاریخی مبتلا شده به گفتمان بیربطی است که از سوی دانشگاه و وزارتخانه غالب شده است.
قوامی افزود: شهر ساختنی نیست، بلکه شهر نوعی رابطه است که میان صاحبان شهر برقرار میشود، این رابطه میتواند سرکوبگرانه یا دموکراتیک باشد؛ شهر جایی است که کسانی که آن را اشغال میکنند، شکل آن را تعیین میکنند، در حال حاضر به سختی میتوان شهری با این تعریف پیدا کرد، زیرا در کشور شهرها را بر اساس جمعیت تعریف کردهاند.
وی با بیان اینکه برنامهریزی شهری باید مبتنی بر دموکراسی و برنامهریزی عادلانه باشد اظهار داشت: شهر بیش از آنکه بر اساس جمعیت شکل گیرد، جایی است که قدرت در آن شکل دموکراتیک به خود میگیرد، یعنی ما اداره شهر را برای مدت محدود به یک عده میسپاریم.
قوامی افزود: تمرین دموکراسی در شوراهای شهری تجربه بسیار شکست خوردهای شد و نتوانست شهر را اداره کند و تبدیل به هیات مدیره شهرداری و یا بدتر شده است.
وی اضافه کرد: اگر بپذیریم مساله شهر مساله دموکراسی است، بنابراین مساله برنامهریزی شهری شامل مکان یابی کاربریها و تناسب اراضی نمیشود، زیرا با این بازی های ۷۰ ساله کسی نمیتواند عدالت را مستقر کند.
به گفته وی محدوده شهری، تناسب اراضی و برنامهریزی ترافیک اکنون به چیزهایی ضد شهر تبدیل شده و زندگی شهروندان را مشکل تر کردهاند.
این استاد دانشگاه با انتقاد از برنامهریزی شهری در کشور گفت: این نوع برنامهریزی حتی نتوانسته است وضع موجود را حفظ کند و شرایط به مراتب بدتری را در همه جوانب اعم از فقر، بیکاری و حاشیه نشینی بوجود آورده است.
وی با اشاره به بازدید خود از سطح شهر اهواز، گردش در این شهر را «غم انگیز» توصیف کرد و گفت: نمیتوان چشم روی فقر بست و اسم آن را برنامه ریزی شهری گذاشت.
قوامی با اشاره به جمعیت حاشیه نشین در اهواز افزود: چگونه میشود در شهری با ۱.۴ میلیون نفر جمعیت، ۴۰۰ هزار نفر حاشیه نشین باشند، چطور نمیاندیشیم که روزی این حاشیه علیه متن شورش کنند، داعش یا هر گروه ارتجاعی دیگر از کجا متولد میشود؟ غفلت از محلههای همچون شلنگ آباد میتواند مصیبتهایی ایجاد کند که ۲۰۰ سال به عقب برویم.
وی تاکید کرد: رهایی از این بدبختی ها تنها زمانی محقق میشود که شهر به روش دموکراتیک اداره شود و برنامهریزی شهری به دنبال ساخت بزرگراه و کاشت درختچه نباشد بلکه به دنبال تحقق عدالت باشد.
قوامی همچنین با تاکید بر فهم سیاسی از جهان در اداره شهر، گفت: برنامهریزی شهری، مهندسی نیست و باید فهم سیاسی داشته باشیم به این معنی که بپذیریم جامعه به طور طبیعی دارای منافع متعارض است، باید آنها را به رسمیت بشناسیم و گفت وگو کنیم تا به منافع عمومی و منافع مشترک برسیم.
وی برابری، رواداری، پیمان، فردیت، آزادی، اقتصاد، مالکیت و بازار را ارکان برنامهریزی شهری دانست و افزود: مفاهیم ذهنی برنامهریزان شهری باید تغییر کنند.
قوامی با بیان اینکه نباید در زندگی روزمره سرکوب و نابودی محیط زیست بازتولید شود، افزود: فناوری پدیدهای خنثی نیست بلکه نوعی از آن قاتل طبیعت است، بنابراین برنامهریزان باید به بازتنظیم انسان با طبیعت بیندیشند.
از «مردم سالاری» به «زیست سالاری»
یک فعال محیط زیست نیز در این نشست با تاکید بر «زیست سالاری» در توسعه شهرها گفت: برای رسیدن به تابآوری باید امنیت برای همه زیستمندان اعم از انسان، حیوان و گیاه در چیدمان شهری فراهم شود.
محمد درویش با اشاره به تعریف گذشته توسعه شهری اظهار داشت: بر اساس این تعریف شاخص یک شهر توسعه یافته این است که برای همه آحاد شهروندان فارغ از رنگ پوست، جنسیت، طبقه اجتماعی و قومیت، فرصتهای برابر اجتماعی ایجاد شود اما امروز اکولوژیستهای دنیا هشدار میدهند اگر بخواهیم به یک شهر توسعه یافته و تاب آور دست یابیم باید از این مفهوم فراتر رویم، آنها مفهوم جدید «بیوکراسی» یا «زیست سالاری» را به جای «مردم سالاری» مطرح کردهاند که بر اساس آن شهر توسعه یافته باید برای همه زیستمندان ساکن در سرزمین اعم از انسان، حیوان و گیاه حرمت حیات قائل شود.
وی افزود: جامعهای که میخواهد نزاع و افسردگی را کاهش و گفت وگو را افزایش دهد باید از حرمت گذاشتن برای زیستمندان جانوری و گیاهی خود آغاز کند و اگر میخواهیم مظاهر خشونت طلبی از شهرهای ما حذف شوند باید از گیاهان و جانوران شروع کنیم و نسلی را پرورش دهیم که حرمت درختان کنار و نخل و حرمت رودهای کارون، کرخه، جراحی، مارون و زهره به اندازه حرمت سرزمین و خانواده باشد، تا بر سر آنها هم معامله نکند.
به گفته وی آنهایی که میگویند با وجود مشکلات اجتماعی و اقتصادی و تورم، مساله محیط زیست در اولویت نیست، راهبری به شدت مخاطره آمیز و گمراه کننده را پیش گرفتهاند و شهر تاب آور نباید اسیر چنین راهبرد خطرناکی شود.
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور افزود: اگر میخواهیم شهر تاب آور داشته باشیم باید از کودکستانها شروع کنیم و نسلی را پرورش دهیم که دلیل عشق به سرزمین خود را درک کرده باشد، نسلی که خودآگاه و ناخودآگاه برای توصیف همنوعان نامطلوب و بزهکار خود از صفتهای حیوانی استفاده میکند هرگز در مسیر تاب آوری حرکت نمیکند، تا زمانی که واژههایی همچون الاغ نفهم، جغد شوم، روباه مکار، کفتار پیر و کرکسهای جاسوس را بکار میبریم، مروج خشونت طلبی هستیم.
وی اضافه کرد: جامعهای که تفریح کودکانش سنگ زدن به سگها باشد، ممکن است در بزرگسانی تفریح آنها اسیدپاشی و یا سربریدن اسرای به دست داعش باشد و نباید اینها را دستکم بگیریم.
درویش تصریح کرد: بارها در جلسات با مدیران ارشد کشور، شنیدهام که میگویند تا وقتی ما مشکل داریم بقیه را باید کنار بگذاریم که این دیدگاه ریشه بسیاری از مشکلات ما در کشور است.
بیمهری به گیاهان بومی
این فعال محیط زیست با انتقاد از توسعه گیاهان غیربومی در فضای شهرهای خوزستان گفت: در خوزستان به مهمترین گونههای گیاهی که درختان نخل و کنار است، بیمهری شده و از این گونههای ارزشمند شهری در آرایش معابر شهری استفاده نشده و گونههای غیربومی که میتوانند مهاجم باشند را جایگزین بومیها کردهاند.
وی کاهش ترافیک، آلودگی صوتی، آلودگی هوا، کم تحرکی، زباله، تکدی گری، آمار جرایم رانندگی، خودکشی و طلاق، حیوان آزاری و خشونت علیه کودکان و زنان را از شاخص های شهر تاب آور عنوان کرد و گفت: افزایش فعالیت انجمنهای مردم نهاد، امنیت توانخواهان، استفاده نخبگان و فرهیختگان از وسایل عمومی، مشارکت در فعالیتهای عام المنفعه، حس مشارکت در قدرت در همه جامعه از مصادیق شهر تاب آور است و زمانی رخ میدهد که به اصالتهای فردی اجازه دهیم حرفهای خود را بیان کنند تا از دغدغههای فردی مشارکت و منفعت ملی بیرون بیاید و همه اینها از کودکستان ها شروع میشود.
درویش همچنین با انتقاد از تعطیلی مدارس طبیعت در کشور، تجربه موفق پرورش کودکان در این مدارس را یادآور شد و اظهار داشت: کاری که باید در مدارس ابتدایی و کودکستانها بکنیم آموزش زبان و فناوری برای تربیت دانشمندان کوچک نیست بلکه پرورش انسانها و نسلی است که سرزمین خود را شناخته و عمیقا عاشق آن شده باشد.
وی افزود: تنها در این صورت است که بر سر طبیعت خود معامله نمیکند ، مثلا اجازه نمیدهد که بخاطر چند دلار ارزانتر استخراج نفت، تالاب هورالعظیم، ارزشمندترین و بیرقیب ترین تالاب خاورمیانه، از دست برود و همه با سکوت در آن مشارکت کنند، این در حالیست که هورالعظیم میتوانست کولر طبیعی، قطب گردشگری، عامل رونق اقتصادی و صیادی و صنایع دستی منطقه باشد اما در تخریب آن همه مقصریم از فعالان محیط زیست تا دانشگاهیان، تصمیم گیران و تصمیم سازان مقصر هستند.
درویش تصریح کرد: اغلب مدیران کشور سواد محیط زیستی و فهم اکولوژیک را نیاموختهاند و ما نباید اجازه دهیم این غفلت تاریخی ادامه یابد زیرا برای رسیدن به یک شهر تاب آور باید درمورد این مولفهها خیلی جدیتر وارد شد.
درویش در ادامه به نقش و مسئولیت شهروندان در شهرهای تاب آور اشاره کرد و گفت: در شهری همانند اهواز، باید پرسیده شود در زمانی که شهرداری شهر را با کونوکارپوس پر میکرد، وظیفه شهروندان چیست، در حالی که در این استان از نظر گونههای گیاهی غنی است، شهروندان در مقابل توسعه گونههای بومی سکوت کردند.
وی با بیان اینکه حس تسلیم شدن در میان شهروندان یکی از مشکلات کشور است، تاکید کرد: باید سرمایه اجتماعی در کشور، به ویژه اهواز و خوزستان احیا شود، البته به شرطی میتوانیم از این سرمایه استفاده کنیم که همه مردم ایران را اهل ایران بدانیم، مردم را غربال نکنیم و شهروند درجه یک و ۲ و اهل سنت و اهل تشیع، نداشته باشیم.
درویش تاکید کرد: بدترین اتفاق در ارومیه خشک شدن دریاچهاش نیست بلکه تبدیل شدن کلیساها به طویله است زیرا حتی خادمان کلیساها نیز آنجا را ترک کردهاند.