اشکان زارعی کارشناس ارشد تاریخ در نوشتار زیر به بررسی آیین های باران خواهی در استان خوزستان پرداخته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا از اهواز، اشکان زارعی در این یادداشت، می گوید: داریوش هخامنشی در ۵۲۰ سال بیش از میلاد در سنگنبشتهی تخت جمشید از خداوند میخواهد که سرزمینش را از گزند سپاه دشمن٬ دروغ و خشکسالی دور سازد.
ایران از دیرباز سرزمینی کم آب بوده است
این سخن نشان میدهد، ایران از دیرباز با کمآبی و کمبارشی روبرو بوده است. از اینرو مردمانش با کندن کاریز، ساختنسد، آبانبار و سازههای آبی به بهرهبرداری درست از آب پرداخته و با برپایی جشنهایی همچون خردادگان، تیرگان و آبانگان پاسداری از این دادهی اهورایی و آلوده نکردن آن را به فرزندان خود میآموختند.
هرودت میگوید: «ایرانیان در آبها و رودها آب دهان نمیاندازند و پیشاب ( ادرار) نمیکنند ». استرابون نیر مینویسد: « مردم ایران بدن خود را در چارچوبی به نام آبزن میشویند تا آب هدر نرود».
آیین باران خواهی ریشه در جشن تیرگان دارد
همچنین نیاکان ما با درهمآمیختن باورهای دینی و استورهها، آیینهای بارانخواهی را که ریشه در جشن تیرگان دارد در سراسر کشور با نامهایی که برگرفته از خرده فرهنگها، چگونگی آب و هوا و گسترهی جغرافیایی است برگزار میکردند، که میتوان از « چمچمه گلین»٬ «عروسی باران»٬ «عروسی قنات»٬ «کتراگئشه» نام برد.
۱۳ تیر پیدایی جشن تیرگان
پیدایی جشن تیرگان از یک سو بر پایهی برابری نام روز و نام ماه در گاهشماری ایران باستان است که بدین گونه ۱۳ تیر هرسال روز تیر از ماه و جشن تیرگان به شمار میآید و از سوی دیگر ریشه در استوره آرش کمانگیر و نبرد «تیشتر» ستارهی باران خواهی با «آپوش» دیو خشکسالی دارد.
در خوزستان نیز آیینهای باران خواهی با ریختی گونهگون اما برگرفته از بنمایهیی همانند با سود جستن از آواز، پایکوبی، رفتارهای نمایشی و نیایشی در گذشتهیی نه چندان دور برپا میشد که شوربختانه اینک کمتر از آنها نشانی یافت میشود.
نام خوزستان در سنگ نبشته های باستانی آمده است
خوزستان سرزمین هزاران سالهیی است که ریشه در تمدنهای ایلام یا هلتمتی، هخامنشی، اشکانی، ساسانی و دوره اسلامی داشته که نام آن در سنگ نبشههای تختجمشید، بیستون و آپادانای شوش نمایان است.
مردم آن نیز برآمده از اقوام، گویشها وخرده فرهنگهای بسیاری هستند که هریک با پیشینهیی کهن از تمدن سرافرازانه ایران بهرهی فراوان بردهاند.
به خجستگی جشن تیرگان٬ آیینهای باران خواهی اقوام خوزستان در این نوشتار بررسی میشود به امید آن که در آیندهیی نزدیک مانند استانهای دیگر، این آیینها در سالنمای فرهنگی و میراثی استان خوزستان گنجانده شوند.
بَرد بارون
برد به فتح ب در گویش بختیاری به چم ( معنای) سنگ است زیرا در این آیین، سه تکه سنگ استوانهیی به نماد «باد»٬ «باران» و « تندباد» نقشآفرین هستند.
این سنگها که از گذشتههای دور در بارگاه امامزاده عبدالله، روستای بختیارینشین شاهزاده عبدالله شهرستان اندیکا نگهداری میشوند در سالهای کمباران از سوی خانوادهی سادات سید جلال برای برپایی آیین بارانخواهی در روزی که از پیش گزینش شده آماده میشوند.
در این روز، روستاییان شاهزاده عبدالله به همراه مردم دِههای پیرامون در کنار کوه منار گردهم میآیند. در آغاز فرزند سید جلال سنگها را شسته، رو به قبله میگذارد، آنگاه همه در برابر آنها نماز میخوانند.
وی سپس گاو، قوچ یا گوسالهیی را سربریده، خون آن را به روی سنگها میپاشد و با چرخاندنشان همراه با مردم به نیایش خداوند نشسته، با داد و دهش آرزوی باران میکنند.
مردم این روستا از آمیختگی اندیشههای مهرپرستی و باورهای اسلامی آیینی را آفریدند که بیهمتا است از این رو «بردبارون» تنها آیینباران خواهی در خوزستان است که در شهریورسال ۹۱ به شماره ۵۱۶ در سیاهه آثار ملی قرار گرفته است.
هلهله کوسه
هلهله کوسه یا کلل کوسه آیینی بختیاری است که در آن کوسه نماد دیو خشک سالی به شمار میآید و نقش آن را مردی ژندهپوش با چهرهیی سیاه شده بازی میکند. او شب هنگام درحالی که شاخی برسر و زنگلولهیی به گردن آویخته همراه باگروهی از مردان و جوانان روستا با سرنا و دهل به در خانه همسایهها آمده، اینگونه میخوانند:
هله هله هلونه
خدا بزن بارونه
خدا بزن تو بارون
سی دل گله دارون
خدا بزن تو بارون
ز راست غله دارون
و گاه نیز میگفتند:
هار هار هارونک
خدا بزن بارونک
سی او عیال دارون
خدا بزن بارونک
گندما که که زیر خاکن
زتشنئی هلاکن
هار هار هارونک
خدا بزن بارونک
گروه کوسه گردان در حالی که کوچه به کوچه میگشتند از همسایههای خود کاسهیی آرد و خوراکی گرفته در کیسه میریختند و گاه به یگدیگر آب میپاشیدند که یادآور بازی آبپاشان جشن تیرگان است.
وقتی همهی خانهها را سرزدند از آرد گردآوری شده، نانی پخته، که بدان «گرده» میگفتند. پیش از پخت نان، بزرگ گروه در خمیر «گرده» یک مهره سرخ رنگ میگذاشتند، پس از آماده شدن نان، مهره به هرکس که میرسید از سوی دوستانش به گونهیی نمایشی آن قدر کتک میخورد تا یکی از بزرگان روستا ریش گرو گذارد. او پس از خواندن نماز از خداوند درخواست باران میکند تا جلوی مردم روسفید گردد.
دعای باران
این آیین را که در گویش بختیاری دا بارون نیز میخوانند، به دست زنان و کودکان برگزار میشود. «دابارون» که برخی مادر باران میگویند، زنی است که کولباری بر دوش و خورجینی که در آن اندکی نان، مشکی نیمهخشک و سه تکه چوب « ملار» با «وریس» به کمر بسته همراه با زنان، دختران بسیار به کوه و بیابان رفته و همصدا میخوانند:
دا تشنمه ( مادر تشنهام)
بو گسنمه ( پدر گرسنهام)
آنان پس از آنکه از روستا دور شدند، با هم نماز خوانده، از خداوند درخواست باران میکنند. در این میان یکی از مردان سالخورده روستا که در پی گروه بود، آنها را دلداری داده و سوگند میخورد که ایزد یکتا بندگانش را هرگز فراموش نخواهد کرد٬ سپس زنان و دختران به امید بارش باران به روستا باز میگردند. هلهله کوسه و دابارون در درازای تاریخ در گسترهیی از مسجدسلیمان تا ایذه برگزار میشده است.
نچ نچی
در شهر بهبهان شب هنگام چند زن و دختر چادر به سر کرده، در حالی که یکی از آنها غربال یا الکی را با چند تکه نان وخرما در دست داشت به در خانهها رفته و به گونهیی که صاحبخانه بشنود « نچ٬ نچ» میکردند مرد یا زن خانه با شنیدن این آوا، نان، خرما، قند و چای به درون غربال میریختند. در پایان شب، خوراکیها را به بینوایان داده و همگی در آرزوی بارش باران دست به آسمان میبردند.
شاید در نگاه نخست آیینهای باران خواهی، کاری بیهوده، نابخردانه و خندهدار به شمار آیند اما آنها برآیند آرزوهای بارانخواهی و اندیشهی باروری هستند که از یکسو نگرش، شیوهی زندگی و سرگذشت گروههای انسانی را به نمایش میگذارند که در گذر روزگار دچار دگردیسیهای فرهنگی و اجتماعی شدهاند و از سوی دیگر نگاه رمز گونه آنان به هستی است آن گاه که از جهان آفرینش و تلاش امیدوارنهی انسان برای بودن و ماندن سخن میگویند.
ضرورت ثبت ملی آیین باران خواهی
از آنجا که آیینهای باران خواهی دارای ویژگیهای نمایشی بسیار زیبا و دلچسب هستند، ثبت ملی و ارجگزاری سالانهی آنها از سوی ادارهی کل میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری خوزستان میتواند بستر خوبی را برای شناساندن خرده فرهنگهای قومی، گسترش گردشگری و شکوفایی اقتصاد بومی فراهم سازد.
آیین های باران خواهی را دریابیم تا دیرینگی و نقشآفرینی اقوام خوزستان آشکار گردیده، راه بر دروغگویان تاریخ که این روزها در این استان با وارونگی گذشته در پی پیشینه سازی و اندیشه های اهریمنی هستند، بسته شود.
یاری نامه:
-فرهنگ بختیاری ٬ عبدالعلی خسروی
-از بختیاری تا بختیاری ٬ حسین حسن زاده رهدار
-گاهشماری و جشنهای ایران باستان٬ هاشم رضی
-آیین و جشنهای کهن٬ محمود روح الامینی
-پژوهشهای علی یار زارعی
-راهنماییهای منصوره رضوی