در این مطلب آمده است: توسعه نیافتگی خوزستان هم ریشه حاکمیتی دارد و هم ریشه مردمی، اگرچه در حوزه علوم انسانی و عوامل مرتبط به انسان و زندگی اجتماعی آن نمی توان مانند علوم طبیعی با قاطعیت رابطه علت و معلول بین پدیده ها ایجاد کرد ولی به طور نسبی می توان در تحلیل پدیده های اجتماعی روابط علت و معلولی پیدا کرد، با این مقدمه به طور نسبی موانع توسعه نیافتگی استان خوزستان را باید در دو حوزه حاکمیتی و مردمی جستجو کرد.
درحوزه مردمی ریشه توسعه نیافتگی خوزستان را می توان ناشی از مسایل فرهنگی و نگرش حاکم در جامعه دانست که تاثیر بسزایی در توسعه نیافتگی استان دارد.
تضارب آرای قومیت های مختلف در استان، شکل گیری اداره استان بر اساس گرایش های قومی و نژادی از اساسی ترین عوامل توسعه نیافتگی خوزستان است زیرا موضوع انتخابات و به تبع آن انتصابات و در نهایت عملکردها با رنگ و بوی قومیتی، بر شایستگی ها، اولویت ها و نیازها تقدم دارد.
ساختار سیاسی استان، بر اساس یک رابطه دو سویه شخصی و کٌلونی مربوط به (طایفه ، هم زبانی،هم شهری و… ) شکل گرفته و تصمیمات نیز بر اساس همین ساختار اتخاذ می شوند.
دومین عامل مردمی در توسعه نیافتگی خوزستان، نگرش مردم استان به موضوع توسعه است سابقه نفتی بودن استان خوزستان و صنایع جانبی( پتروشیمی، گاز،نفت و…) از گذشته باعث شده که تا صحبت از توسعه می شود بحث نفت در اذهان شکل می گیرد.
هر پدر و مادری از روز آغاز تحصیل فرزندشان در مدرسه، آینده ای نفتی را برای آنها تجسم می کنند ولی سایر ظرفیتهای بی نظیرشان مانند صنعت و معدن، کشاورزی، دامداری، صیادی،گردشگری و تجارت بازرگانی و… نادیده گرفته می شود و این نگرش امروز در حاکمیت و مدیران استان نیز تبلور یافته است زیرا این مدیران همان فرزندانی هستند که آرزوی پدران و مادرانشان برای آینده شغلی فرزندانشان یک شغل نفتی بود و امروز این موضوع که ریشه اجتماعی نیز دارد در مدیران ما به یک تفکر مدیریتی تبدیل شده و سایر جنبه های توسعه کمرنگ شده است.
ظرفیت تجارت و بازرگانی چذابه و در کنار آن گردشگری دفاع مقدس، کشاورزی و شیلات در دشت آزادگان و هویزه در صورتی که علمی و مدون مورد توجه قرار گیرند می توانند هم باعث توسعه این منطقه شوند و هم حجمی از ظرفیت های کاری در مرکز استان را آزاد کنند، ضمن اینکه می توانند باعث یک مهاجرت معکوس از مرکز استان به این منطقه نیز بشوند ولی این ظرفیت ها در سایه تفکرات نفتی مدیران استان مغفول واقع شده است.
در حوزه حاکمیتی دلایل توسعه نیافتگی متعددی را برای خوزستان می توان برشمرد: نخست انتخاب ها و انتصاباتی که براساس شایستگی صورت نمیگیرد و تحت تاثیر مسایل سیاسی، جناحی، قومی و گروه بندی های حاکم در استان صورت می گیرد.
دوم نگاه مدیران استان به موضوع توسعه بیشتر یک نگاه کالبدی است تا زیرساختی و محتوایی به طورمثال در بازسازی آبادان و خرمشهر میلیاردها تومان پول هزینه شد، ولی هنوز زخم های جنگ تحمیلی، بر چهره خسته خرمشهر مشهود است و تبعات آن یعنی بیکاری، توسعه نیافتگی ، حاشیه نشینی همچنان نمایان است زیرا در بازسازی خرمشهر، نگاه به توسعه بیشتر کالبدی بود تا زیر ساختی؛ بازسازی خانه ها صورت گرفت ولی بازسازی زیرساختهای اقتصادی خرمشهر، ظرفیت بندری، صادرات و واردات آن احیا نشد بنابراین همچنان رنگ فقر و توسعه نیافتگی برچهره این شهرها نمایان است.
دولت، خانه یا مسافرخانه
مدیران ارشد استانی اعم از دولت های چپ و راست، دولت را مسافرخانه میبینند نه خانه، زیرا نوع برخورد انسان ها با خانه به عنوان جایی که احساس مالکیت و تعلق نسبت به آن دارند با مسافرخانه که یک محل برای استراحت موقت است متفاوت است.
میزخدمت یا محلی برای طی دوران مدیریتی؛بنابراین نوع نگاهشان به استان در دوره مدیریت یک نگاه مسافرخانه ای است که میزقدرت خود را محلی برای طی دوران مدیریتی خود و محل موقت استراحت (مسافرخانه) می بینند، این موضوع باعث شده تا در مدیریت خود به توسعه استان یک نگاه تبلیغاتی و نمادین داشته باشند و آن را فرصتی برای کسب رزومه، قدرت و شهرت بپندارند.
در حوزه توسعه شهری، به جای اینکه شهرداران و مدیران اولویت را شناخت و ایجاد زیرساخت های اقتصادی شهر قرار دهند هزینه ها را صرف کار های نمادین مانند پارک های محله ای، چراغانی و روکش آسفالت و… کرده که به علت کیفیت نامناسب نیز دارای عمری کوتاه می باشد و روز به روز شهرهای ما بزرگ تر ولی فقیرتر می شوند.
اگر چه خدمات شهری مهمترین وظیفه شهرداری هاست ولی شناخت ظرفیت های اقتصادی و ایجاد محلی برای درآمد پایدار و توسعه زیرساخت هایی مانند حمل ونقل عمومی، ترافیک و توسعه متوازن که مهمترین عوامل توسعه شهری هستند در عمل زیرسایه کارهای نمادین مغفول مانده است.
تداخل بیش از حد قوه مقننه در وظایف ذاتی قوه مجریه در خوزستان، یکی از مهمترین دلایل توسعه نیافتگی خوزستان است؛ نفوذ بیش از حد قوه مقننه در وظایف قوه مجریه یکی دیگر از دلایل توسعه نیافتگی خوزستان است که این موضوع گرچه درکل کشور وجود دارد ولی در این استان با شدت بیشتری مشهود است.
ترس مسئولین از حفظ پست های مدیریتی و اعمال نفوذ پارلمانی ها در وزراتخانه و فدا کردن مسئولان خوزستان توسط وزرا از ترس طرح سوال و استیضاح، یکی از بزرگترین مشکلات این استان است و باعث شده تا مدیران به جای برنامه ریزی برای توسعه استان به فکر برنامه ریزی برای حفظ کرسی مدیریتی خود باشند و بخشی از انرژی خود را صرف پاسخگویی به مطالبات پارلمانی ها کنند.
البته این موضوع در استان های دیگر هم وجود دارد ولی به دلایل زیر کم رنگ تراست:
1_ نمایندگان مجلس دراستان های توسعه یافته مانند اصفهان ،همدان و خراسان رضوی چنین نگاهی به موضوعات ندارند واگرهم داشته باشند به دلیل مطالبهگری مردم و رسانههای محلی جرات اعمال این تفکر را ندارند.
2 _ نگاه وزرا به دیگر استان ها نسبت به خوزستان متفاوت است زیر وزرا می دانند جنس خواسته های نمایندگان استان های توسعه یافته با جنس خواسته های نمایندگان خوزستان متفاوت است.
بنابراین نوع برخورد آنها با نمایندگان متفاوت است در استان های توسعه یافته به دلیل ماهیت خواسته های نمایندگان، وزرا مجبورند با دادن امتیازات کلان و عمومی به نمایندگان کرسی خود را حفظ کنند ، ولی در استان خوزستان به دلیل نوع و جنس مطالبات نمایندگان، فدا کردن یک مدیر در خوزستان برای ساکت کردن نماینده توسط وزیر مربوطه کاری کم هزینه تر و بسی راحت تراست تا دادن امتیازاتی که مورد تقاضای نمایندگان استان خوزستان نیستند.
نادیده گرفتن توسعه روستایی وافزایش حاشیه نشینی شهرهای صنعتی
3 _ نادیده گرفتن بحث توسعه روستایی و مهاجرت روستانشینان به حاشیه شهرهای صنعتی یکی دیگر از علل توسعه نیافتگی استان است زیرا از یک طرف جمعیت فعال ،کم هزینه و مولد طبیعی را از دست داده ایم و از طرفی یک جمعیت مصرفی ،حاشیه نشین، بیکار و هزینه بر را تولید کرده ایم و این باعث شده تا دولت در استان هزینه های زیادی صرف این بخش های حاشیه نشین نماید ولی هیچ درآمدی از این محل ها نداشته باشد.
ضمن اینکه توسعه روستایی پشتوانه توسعه هر کشوری است زیرا تولیدات روستایی با کمترین قیمت تمام شده در کشورقرار می گیرد نتیجه بخش عمده ای از اعتبارات به جای اینکه صرف هزینه های مصرفی شود صرف توسعه زیر ساخت ها می شود. ولی متاسفانه این موضوع در استان خوزستان به فراموشی سپرده شده که دلایل متعددی دارد از جمله:
* نفتی و صنعتی بودن استان در نتیجه گرایشات و نگرش های مردمی و حاکمیتی به این حوزه وکم رنگ شدن نقش روستا و روستایی در برنامه های توسعه ای.
*نبود هماهنگی میان دستگاه های متولی توسعه زیر بنایی(وزارت کشور،بنیاد مسکن و…)
* نبود پیش بینی لازم موضاعات توسعه روستایی در برنامه های توسعه استان
* فراموش کردن ظرفیت های توسعه روستایی استان مانند گردشگری (مناطق جنگی و مناطق چهار فصل استان)،ظرفیت صیادی و صنایع جانبی آن، کشاورزی و دامداری و صنایع جانبی آن
* مدیریت ضعیف منابع آب و در نتیجه تخلیه روستاها از سکنه به دلیل کمبود منابع آب
اگر چه تلاش های زیادی در خوزستان صورت گرفته ولی وضع موجود با آنچه که باید باشیم فرسنگ ها فاصله دارد، که نیازمند بررسی و کالبد شکافی هر یک از موضوعات گفته شده توسط صاحبان علم و تجربه دارد و امید است این مهم محقق شود.
9887/ 6037
درحوزه مردمی ریشه توسعه نیافتگی خوزستان را می توان ناشی از مسایل فرهنگی و نگرش حاکم در جامعه دانست که تاثیر بسزایی در توسعه نیافتگی استان دارد.
تضارب آرای قومیت های مختلف در استان، شکل گیری اداره استان بر اساس گرایش های قومی و نژادی از اساسی ترین عوامل توسعه نیافتگی خوزستان است زیرا موضوع انتخابات و به تبع آن انتصابات و در نهایت عملکردها با رنگ و بوی قومیتی، بر شایستگی ها، اولویت ها و نیازها تقدم دارد.
ساختار سیاسی استان، بر اساس یک رابطه دو سویه شخصی و کٌلونی مربوط به (طایفه ، هم زبانی،هم شهری و… ) شکل گرفته و تصمیمات نیز بر اساس همین ساختار اتخاذ می شوند.
دومین عامل مردمی در توسعه نیافتگی خوزستان، نگرش مردم استان به موضوع توسعه است سابقه نفتی بودن استان خوزستان و صنایع جانبی( پتروشیمی، گاز،نفت و…) از گذشته باعث شده که تا صحبت از توسعه می شود بحث نفت در اذهان شکل می گیرد.
هر پدر و مادری از روز آغاز تحصیل فرزندشان در مدرسه، آینده ای نفتی را برای آنها تجسم می کنند ولی سایر ظرفیتهای بی نظیرشان مانند صنعت و معدن، کشاورزی، دامداری، صیادی،گردشگری و تجارت بازرگانی و… نادیده گرفته می شود و این نگرش امروز در حاکمیت و مدیران استان نیز تبلور یافته است زیرا این مدیران همان فرزندانی هستند که آرزوی پدران و مادرانشان برای آینده شغلی فرزندانشان یک شغل نفتی بود و امروز این موضوع که ریشه اجتماعی نیز دارد در مدیران ما به یک تفکر مدیریتی تبدیل شده و سایر جنبه های توسعه کمرنگ شده است.
ظرفیت تجارت و بازرگانی چذابه و در کنار آن گردشگری دفاع مقدس، کشاورزی و شیلات در دشت آزادگان و هویزه در صورتی که علمی و مدون مورد توجه قرار گیرند می توانند هم باعث توسعه این منطقه شوند و هم حجمی از ظرفیت های کاری در مرکز استان را آزاد کنند، ضمن اینکه می توانند باعث یک مهاجرت معکوس از مرکز استان به این منطقه نیز بشوند ولی این ظرفیت ها در سایه تفکرات نفتی مدیران استان مغفول واقع شده است.
در حوزه حاکمیتی دلایل توسعه نیافتگی متعددی را برای خوزستان می توان برشمرد: نخست انتخاب ها و انتصاباتی که براساس شایستگی صورت نمیگیرد و تحت تاثیر مسایل سیاسی، جناحی، قومی و گروه بندی های حاکم در استان صورت می گیرد.
دوم نگاه مدیران استان به موضوع توسعه بیشتر یک نگاه کالبدی است تا زیرساختی و محتوایی به طورمثال در بازسازی آبادان و خرمشهر میلیاردها تومان پول هزینه شد، ولی هنوز زخم های جنگ تحمیلی، بر چهره خسته خرمشهر مشهود است و تبعات آن یعنی بیکاری، توسعه نیافتگی ، حاشیه نشینی همچنان نمایان است زیرا در بازسازی خرمشهر، نگاه به توسعه بیشتر کالبدی بود تا زیر ساختی؛ بازسازی خانه ها صورت گرفت ولی بازسازی زیرساختهای اقتصادی خرمشهر، ظرفیت بندری، صادرات و واردات آن احیا نشد بنابراین همچنان رنگ فقر و توسعه نیافتگی برچهره این شهرها نمایان است.
دولت، خانه یا مسافرخانه
مدیران ارشد استانی اعم از دولت های چپ و راست، دولت را مسافرخانه میبینند نه خانه، زیرا نوع برخورد انسان ها با خانه به عنوان جایی که احساس مالکیت و تعلق نسبت به آن دارند با مسافرخانه که یک محل برای استراحت موقت است متفاوت است.
میزخدمت یا محلی برای طی دوران مدیریتی؛بنابراین نوع نگاهشان به استان در دوره مدیریت یک نگاه مسافرخانه ای است که میزقدرت خود را محلی برای طی دوران مدیریتی خود و محل موقت استراحت (مسافرخانه) می بینند، این موضوع باعث شده تا در مدیریت خود به توسعه استان یک نگاه تبلیغاتی و نمادین داشته باشند و آن را فرصتی برای کسب رزومه، قدرت و شهرت بپندارند.
در حوزه توسعه شهری، به جای اینکه شهرداران و مدیران اولویت را شناخت و ایجاد زیرساخت های اقتصادی شهر قرار دهند هزینه ها را صرف کار های نمادین مانند پارک های محله ای، چراغانی و روکش آسفالت و… کرده که به علت کیفیت نامناسب نیز دارای عمری کوتاه می باشد و روز به روز شهرهای ما بزرگ تر ولی فقیرتر می شوند.
اگر چه خدمات شهری مهمترین وظیفه شهرداری هاست ولی شناخت ظرفیت های اقتصادی و ایجاد محلی برای درآمد پایدار و توسعه زیرساخت هایی مانند حمل ونقل عمومی، ترافیک و توسعه متوازن که مهمترین عوامل توسعه شهری هستند در عمل زیرسایه کارهای نمادین مغفول مانده است.
تداخل بیش از حد قوه مقننه در وظایف ذاتی قوه مجریه در خوزستان، یکی از مهمترین دلایل توسعه نیافتگی خوزستان است؛ نفوذ بیش از حد قوه مقننه در وظایف قوه مجریه یکی دیگر از دلایل توسعه نیافتگی خوزستان است که این موضوع گرچه درکل کشور وجود دارد ولی در این استان با شدت بیشتری مشهود است.
ترس مسئولین از حفظ پست های مدیریتی و اعمال نفوذ پارلمانی ها در وزراتخانه و فدا کردن مسئولان خوزستان توسط وزرا از ترس طرح سوال و استیضاح، یکی از بزرگترین مشکلات این استان است و باعث شده تا مدیران به جای برنامه ریزی برای توسعه استان به فکر برنامه ریزی برای حفظ کرسی مدیریتی خود باشند و بخشی از انرژی خود را صرف پاسخگویی به مطالبات پارلمانی ها کنند.
البته این موضوع در استان های دیگر هم وجود دارد ولی به دلایل زیر کم رنگ تراست:
1_ نمایندگان مجلس دراستان های توسعه یافته مانند اصفهان ،همدان و خراسان رضوی چنین نگاهی به موضوعات ندارند واگرهم داشته باشند به دلیل مطالبهگری مردم و رسانههای محلی جرات اعمال این تفکر را ندارند.
2 _ نگاه وزرا به دیگر استان ها نسبت به خوزستان متفاوت است زیر وزرا می دانند جنس خواسته های نمایندگان استان های توسعه یافته با جنس خواسته های نمایندگان خوزستان متفاوت است.
بنابراین نوع برخورد آنها با نمایندگان متفاوت است در استان های توسعه یافته به دلیل ماهیت خواسته های نمایندگان، وزرا مجبورند با دادن امتیازات کلان و عمومی به نمایندگان کرسی خود را حفظ کنند ، ولی در استان خوزستان به دلیل نوع و جنس مطالبات نمایندگان، فدا کردن یک مدیر در خوزستان برای ساکت کردن نماینده توسط وزیر مربوطه کاری کم هزینه تر و بسی راحت تراست تا دادن امتیازاتی که مورد تقاضای نمایندگان استان خوزستان نیستند.
نادیده گرفتن توسعه روستایی وافزایش حاشیه نشینی شهرهای صنعتی
3 _ نادیده گرفتن بحث توسعه روستایی و مهاجرت روستانشینان به حاشیه شهرهای صنعتی یکی دیگر از علل توسعه نیافتگی استان است زیرا از یک طرف جمعیت فعال ،کم هزینه و مولد طبیعی را از دست داده ایم و از طرفی یک جمعیت مصرفی ،حاشیه نشین، بیکار و هزینه بر را تولید کرده ایم و این باعث شده تا دولت در استان هزینه های زیادی صرف این بخش های حاشیه نشین نماید ولی هیچ درآمدی از این محل ها نداشته باشد.
ضمن اینکه توسعه روستایی پشتوانه توسعه هر کشوری است زیرا تولیدات روستایی با کمترین قیمت تمام شده در کشورقرار می گیرد نتیجه بخش عمده ای از اعتبارات به جای اینکه صرف هزینه های مصرفی شود صرف توسعه زیر ساخت ها می شود. ولی متاسفانه این موضوع در استان خوزستان به فراموشی سپرده شده که دلایل متعددی دارد از جمله:
* نفتی و صنعتی بودن استان در نتیجه گرایشات و نگرش های مردمی و حاکمیتی به این حوزه وکم رنگ شدن نقش روستا و روستایی در برنامه های توسعه ای.
*نبود هماهنگی میان دستگاه های متولی توسعه زیر بنایی(وزارت کشور،بنیاد مسکن و…)
* نبود پیش بینی لازم موضاعات توسعه روستایی در برنامه های توسعه استان
* فراموش کردن ظرفیت های توسعه روستایی استان مانند گردشگری (مناطق جنگی و مناطق چهار فصل استان)،ظرفیت صیادی و صنایع جانبی آن، کشاورزی و دامداری و صنایع جانبی آن
* مدیریت ضعیف منابع آب و در نتیجه تخلیه روستاها از سکنه به دلیل کمبود منابع آب
اگر چه تلاش های زیادی در خوزستان صورت گرفته ولی وضع موجود با آنچه که باید باشیم فرسنگ ها فاصله دارد، که نیازمند بررسی و کالبد شکافی هر یک از موضوعات گفته شده توسط صاحبان علم و تجربه دارد و امید است این مهم محقق شود.
9887/ 6037
کپی شد