اعتراضات کارگری هفت تپه شوش در دو ماه گذشته در حالی به عنوان یک خبری رسانه های خبری معاند تبدیل شده بود که با پخش مستندی از اعترافات اسماعیل بخشی و سپیده قلیان مشخص شد که معاندان نظام برای اینگونه تجمعات و اعتراضات کاملا برنامه ریزی کرده و مترصد فرصت برای اجرای نقشه دهای خود هستند.
اسماعیل بخشی در بخشی از این اعترافات خود گفت از طریق فردی به نام علی نژادی با یک فرد دیگری به نام علی رضا عسگری ساکن سوئد آشنا شدم که در دهه هشتاد در تشکیل سندیکای کارگری در تهران و هفت تپه نقش مهمی را داشت.
وی گفت : این فرد در جلساتش به من یاد داد که چگونه تشکیلات کارگری و اعتصابات کارگری را شکل داده و هدایت نمایم و در مورد تشکل یابی هم مرا آموزش می داد و مدام تاکید می کرد که بایستی سازمان کارگری مخفی را شکل دهم که برای آموزش بیشتر مرا با افراد دیگری آشنا و جلسات را در تهران و شمال انجام می دادیم.
بخشی گفت: در ادامه به گروهی بنام گروه گام وصل شدم که این گروه نقش واسطه بین کارگران هفت تپه و کارگران اعتراضی شرکت فولاد خوزستان و سایر اعتراضات کارگری را داشتند و قصد داشتند تا این اعتراضات را یکپارچه و سراسری این گروه در ادامه شعار نان، کار آزادی اداره شورائی را مطرح کردند تا آن را زمینه ای برای براندازی از طریق اعتراضات کارگری قرار دهیم.
وی گفت: در ادامه با یک گروهی که اعضای یک نشریه بودند در تهران آشنا شده و قرار شد تمام فیلم و عکسها را در اختیار این گروه که مخالف نظام بودند قرار داده تا آنها در فضای مجازی و نیز اینترنتی و شبکه های ماهواره ای انتشار دهند که من هم این کار را انجام دادم.
سپیده قلیان دیگر فردی است که در جریان اعتراضات کارگری هفت تپه بازداشت شد و رسانه های حامی او در خارج از کشور سر و صداهای زیادی به پا کردند.
او نیز در اعترافات خود درمستند سوخته می گوید به جریان حزب مارکسیست کمونیستی وابسته هستم و در سه روز حضورم در متن اعتراضات کارگری هفت تپه عکسها و فیلمه ای زیادی را تهیه و از طریق تلگرام در اختیار دوستانم در کانال تلگرامی آمد نیوز که یک کانال برانداز هست قرار دادم.
وی گفت : همچنین این مستندات را برای استفاده در شبکه توانا که یک شبکه معاند است نیز ارسال می کردم که فردی بنام علیرضا اعظمی ساکن کشور هلند آن را دریافت کرده و در سایت و شبکه توانا منتشر می کرد.
فرشته محمدی که ساکن کشور بلژیک است یکی دیگر از افرادی است که در گروه گام وظیفه داشته است که هدایت اسماعیل بخشی در جریان اعتراضات کارگری هفت تپه را انجام دهد و اعتراف کرده است که طوفان توئیتری اعتراضات هفت تپه را به عهده داشته است.
علی نجاتی دیگر فردی که در این رابطه دستگیر شده بود در مستند سوخته اعتراف می کند که به همراه اسماعیل بخشی و رضا شهابی با افرادی بنام سعیدی و باقری در کانادا ارتباط داشته ایم و آنها از طریق ما اعتراضات کارگری هفت تپه را هدایت می کردند.
اما با هوشیاری کارگران زحمت کش هفت تپه که بعدا متوجه خط معاند در جریان این اعتراضات شدند در 16 آذرماه این اعتراضات به مصالحه و آرامش ختم شد و با دستگیری این افراد وضعیت کار و تولید در شرکت هفت تپه به حالت عادی بازگشت.
***بررسی پخش مستند طراحی سوخته
اما پخش مستند طراحی سوخته طی دو روز گذشته در شبکه های مختلف سیمای جمهوری اسلامی ایران ابعاد دیگری از این جریان سازی رسانه های خارجی را بر ملا کرد به گونه ای که مشخص شد اسماعیل بخشی و سپیده قلیان صرفا تحت امر حزبهای معاند عمل کرده و قصد داشتند تا اعتراضات کارگری هفت تپه را به یک مقدمه برای شورش سراسری و بحث براندازی تبدیل کنند.
در این مستند چند دقیقه ای اعترافات اسماعیل بخشی و سپیده قلیان نشان می دهد که این دو فرد با طراحی سرویسهای معاند خارجی و نیز احزاب دشمن قصد داشتند تا همه اعتراضات مسالمت آمیز کشور را یکپارچه کنند.
البته موضوع بخشی و اعتراضات کارگری با اهداف آمریکائیها که همان بحث مقابله با ایران برای تغییر نظام گره خورده است چرا که با روی کار آمدن دولت ترامپ جریان سازیهای اعتراضی در ایران به بهانه های گرانی در دی ماه 96 شکل گرفت.
آمریکائیها در این مقطع زمانی سرمایه گذاریهای بسیاری بر روی رسانه های خود و البته برخی رسانه های داخلی انجام داده بودند و با احساسی کردن مردم از طریق فضای مجازی قصد داشتند تا مردم را به خیابانها بیاورند به گونه ای که به مردم القاء کرده بودند که حتی بهتر شدن اوضاع اقتصادی مقطعی است و آنها باید تلاش خود را برای تغییر رژیم انجام دهند.
بعد از اینکه آنها پا را از حد خود فراتر گذاشته و به پرچم ایران اهانت کرده و آن را به آتش کشاندند مردم متوجه شدند که آنها مسائل ملی را نشانه گرفته اند به همین دلیل خطشان را از دشمن جدا کرده و چند روز بعد در دفاع از نظام به خیابانها آمدند.
ترامپ که در زمان تبلیغات کاندیداتوری خود اعلام کرده بود که استراتژی اصلی اش مبارزه با جمهوری اسلامی است این بار در اردیبهشت ماه سال 97 خروج از برجام را در دستور کار قرار داد و با خروج از آن جامعه جهانی را وادار به تحریم همه جانبه کرده و اعلام کرد که صدای پای تحریمها باید در ایران جنجال به پا کند.
بعد از این موضوع ترامپ و عواملش سعی کردند هر گونه مسئله اعتراضی در ایران را مدیریت کنند تا آن را به یک اعتراض سراسری تبدیل کنند که این شامل مسائل زیست محیطی ، کارگری و ... بود و حتی بحثی به نام پروژه داغ تابستان در دستور کار کاخ سفید قرار گرفت.
هر چند این پروژه ها نتوانست اهداف آمریکائیها که به قول خودشان بحث تغییر رژیم را در دستور کار قرار داده بودند محقق کند ولی باز اعلام کردند که در 13 آبانماه با اعمال تحریمهای جدید کار ایران را یکسره خواهند کرد.
البته رییس جمهوری و سایر مسئو لان نظام اعلام کردند که آمریکا هر تیری در تیردان داشته است به سمت مردم ایران پرتاب کرده و هیچ چیز جدیدی ندارد و بعد از 13 آبانماه هم مشخص شد که واقعا آمریکا تمام توان خود را برای این هدف خود به کار گرفته و چیزی جدیدی برای اجرا کردن برای به زانو در آوردن مردم ایران ندارد.
بعد از اینکه مردم در 13 آبانماه به خیابان آمدند و ندای مرگ بر آمریکا را سر دادند این بار سردمداران کاخ سفید با گستاخی بیشتر بحث اعتراضات صنفی را مطرح و آن را در دستور کار خود قرار دادند و در این زمینه با استفاده از رسانه های خود تلاش کردند که اصناف مختلف را به عنوان معترض به خیابانها بکشانند و یا اینکه با تعطیلی آنان باعث نارضایتی مردم شوند که در این راستا بیشترین تحریک را در بخش رانندگان خودروهای سنگین، کارگران کارخانجات، معلمان و ... انجام دادند.
در این راستا بحث اعتراضات کارگری هفت تپه که به دلیل واگذاری غیر کارشناسی به بخش خصوصی نا کارامد واگذار شد بهانه ای برای این اهداف استکبار جهانی شد تا تمام تلاشهای خود را بر روی آن متمرکز نماید.
ولی رسانه های یاد شده با اقدامی ناشیانه و هماهنگ بر روی چند نفر از جمله اسماعیل بخشی متمرکز شدند و مدام با مطرح کردن نام آنها مهره های تحت امر خود را لو داده و مشخص گردید که این افراد رهبری اعتراضی مطابق با سلیقه آنها را به عهده گرفته اند.
در حالی که با ورود به موقع مسئولان موضوع اعتراضات کارگری هفت تپه در حال حل و فصل بود اما مشخص شد که جریانی به دنبال آن است که این موضوع حل نشود و اعتراضات کارگری ادامه داشته باشد.
در همین راستا مسئولان استان خوزستان اعلام کردند که تمامی مسائل کارگران هفت تپه در کمیسیون کارگری استان مطرح و حل و فصل شده و حتی حقوق عقب افتاده کارگران هم پرداخت گردید ولی همان لیدرها به تحریک جریان بر انداز اعلام کردند که ما به اعتراضات خود ادامه خواهیم داد.
همزمان با این موضوع چند نفر توسط نیروهای امنیتی و انتظامی دستگیر و همزمان رسانه های معاند برای فعال نگهداشتن اعتراضات کارگری تمرکز خود را بر روی بازداشت این افراد قرار دادند و با انتشار اخبار کذب سعی داشتند تا این اعتراضات را گرم نگه دارند.
این رسانه ها با مطرح کردن نام سپیده قلیان و اسماعیل بخشی تلاش کردند تا حمایت سایر کارگران صنوف دیگر را هم برای این افراد داشته باشند و عملیات روانی شدیدی را شروع کردند.
اعترافات اسماعیل بخشی در مستند طراحی سوخته نشان می دهد که جریاناتی معاند از مدتها قبل در بین کارگران هفت تپه حاضر شده و آموزشهای لازم را برای زمان اعتراضات به برخی افراد مستعد یاد داده اند که یکی از این افراد ساکن کشور سوئد بوده است.
او می گوید در نشستهای مختلفی که در تهران با این سرپل ها داشته بحث گسترش اعتراضات صنفی و کارگری مطرح شده و آنها تاکید داشتند تا این اعتراضات هفت تپه به سایر اعتراضات صنفی کشور گره زده شود.
وی گفت: به من ماموریت داده شد تا از تمام اعتراضات فیلم و عکس تهیه کنم و در اختیار این افراد برای بهره برداری لازم قرار دهم که این کار را هم به درستی انجام دادم.
سناریو سازیهای این جریان بعد از از آزادی این دو فرد بازداشتی ادامه داشت تا اینکه اسماعیل بخشی 25 روز بعد از آزادی در صفحه اینستاگرامی خود ادعای شکنجه در دوران بازداشتش را مطرح کرد هر چند این ادعا به سرعت بررسی و خلاف آن اثبات شد.
***شکنجه بخشی و قلیان یک سناریوی دیگر خط نفاق و معاند
اسماعیل بخشی که اعترافات صریحی در مورد ارتباط با حزب کمونیست کارگری در جریان بازداشتش داشته و پس از آزادی از رافت و مهربانی نیروهای امنیتی در زمان بازداشتش داشت به سر کار خود بازگشت اما 25 روز بعد از آزادی با یک پیام اینستاگرامی از شکنجه خود در زمان بازداشتش خبر داد.
این ادعا به سرعت در رسانه های خارجی مطرح و به خبر اول آنها تبدیل شد به گونه ای که در تمامی سرخطهای خبری آنها به صورت مستمر نشر و بازنشر می شد تا افکار عمومی به سمت بازداشت وی سوق پیدا کند.
این ادعا حتی در رسانه های د اخلی هم بازتاب وسیعی پیدا کرد به گونه ای که روسای قوای سه گانه به مجموعه های بازرسی زیر مجموعه خود ماموریت دادند تا واقعیات این ادعا بررسی و چنانچه صحت موضوع تایید شود با عوامل آن به عنوان یک تخلف برخورد شود.
ابتدا بازرسان قوه قضائیه و سپس بازرسان دولت بررسی میدانی خود را در این زمینه آغاز کردند و با حضور در استان خوزستان بررسی های فنی را انجام و پس از سه روز اعلام کردند که صحت این موضوع مورد تایید نیست و ادعای بخشی کذب محض است.
تنها سه روز بعد از این ماجرا، اسماعیل بخشی با برخی اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در تهران ملاقات کرده و مدعی شده بود که وی مورد شکنجه جسمی قرار نگرفته و با زندانی کردن وی در کنار بخش زندان داعشی ها به او اهانت شده و مورد شکنجه روحی قرار گرفته است.
شبکه های خبری خارجی و مخالف جمهوری اسلامی با تجزیه و تحلیلهای کذایی مدعی شدند اسماعیل بخشی به گونه ای شکنجه شده است که توان صحبت کردن ندارد و هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی دچار مشکل شده است.
این ادعاها اما بعد از بررسیها توسط کمیسیون امنیت ملی مجلس کاملا مردود شد و در اولین اظهار نظر مشخص شد که اسماعیل بخشی یکی از فریب خوردگان جریان حزب کمونیست کارگری وابسته به کمونیست رژیم صهیونیستی است که به طراحی قبل انجام شده است.
حشمت فلاحت پیشه گفت: بررسیهای انجام شده نشان می دهد که تنها در مسیر بازداشت اسماعیل بخشی وی با ماموران درگیر شده ولی در مدت بازداشت هیچگونه شکنجه ای در مورد وی انجام نشده است.
وی در ادامه گفت: بخشی متاسفانه وابسته به حزب کمونیست کارگری است و رسانه های خارجی با هدف گم کردن این سر نخ شروع به جو سازی کرده تا شاید مسئولان تحت فشار از ادامه بازداشت و یا بررسی موضوع وابستگی وی به این جریان منصرف شوند.
و اما منتظری دادستان کل کشور هم موضوع شکنجه اسماعیل بخشی را از اساس دروغ خواند و گفت تیم های بازرسی قوه قضائیه به استان خوزستان اعزام و از زوایای مختلف ادعای بخشی را بررسی کرده که نتیجه آن تکذیب ادعای او بود.
وی گفت: این ادعا صرفا برای سرپوش گذاشتن بر جرائمش بوده و با هدف سیاسی مطرح شده و هیچ شکنجه ای در کار نبوده است چرا که وی یک کارگر عادی نبوده و وابستگی حزبی با بعضی جاها داشته است.
ادعای شکنجه بخشی اما مسبوق به سابقه و همراهی دوستانش در خارج از کشور در زمان بازداشت بوده که در آن زمان رسانه های حامی او اعلام کردند که بخشی به دلیل شکنجه زیاد دچار مشکلات جسمی شده و وی را بیمارستانی خارج از بازداشتگاه انتقال داده اند که بلا فاصله این موضوع از سوی استاندار خوزستان بررسی و اعلام شد که بخشی در صحت کامل است و هیچ شکنجه ای هم نشده است که معلوم شد رسانه های حامی او به دنبال جریان سازی برای آزادیش هستند.
حال که این افراد برای نظام هزینه های زیادی را ایجاد کرده اند آیا دستگاههای مسئول و از جمله وزارت اطلاعات از اسماعیل بخشی ،سپیده قلیان و رضا شهابی و همدستان وی شکایت خواهد کرد و آیا نظام با اینگونه افراد که برای مردم مشکلات عدیده ایجاد کرده اند برخورد قاطع خواهد نمود و یا اینکه همچنان رافت اسلامی را به کار خواهد برد؟
6064
اسماعیل بخشی در بخشی از این اعترافات خود گفت از طریق فردی به نام علی نژادی با یک فرد دیگری به نام علی رضا عسگری ساکن سوئد آشنا شدم که در دهه هشتاد در تشکیل سندیکای کارگری در تهران و هفت تپه نقش مهمی را داشت.
وی گفت : این فرد در جلساتش به من یاد داد که چگونه تشکیلات کارگری و اعتصابات کارگری را شکل داده و هدایت نمایم و در مورد تشکل یابی هم مرا آموزش می داد و مدام تاکید می کرد که بایستی سازمان کارگری مخفی را شکل دهم که برای آموزش بیشتر مرا با افراد دیگری آشنا و جلسات را در تهران و شمال انجام می دادیم.
بخشی گفت: در ادامه به گروهی بنام گروه گام وصل شدم که این گروه نقش واسطه بین کارگران هفت تپه و کارگران اعتراضی شرکت فولاد خوزستان و سایر اعتراضات کارگری را داشتند و قصد داشتند تا این اعتراضات را یکپارچه و سراسری این گروه در ادامه شعار نان، کار آزادی اداره شورائی را مطرح کردند تا آن را زمینه ای برای براندازی از طریق اعتراضات کارگری قرار دهیم.
وی گفت: در ادامه با یک گروهی که اعضای یک نشریه بودند در تهران آشنا شده و قرار شد تمام فیلم و عکسها را در اختیار این گروه که مخالف نظام بودند قرار داده تا آنها در فضای مجازی و نیز اینترنتی و شبکه های ماهواره ای انتشار دهند که من هم این کار را انجام دادم.
سپیده قلیان دیگر فردی است که در جریان اعتراضات کارگری هفت تپه بازداشت شد و رسانه های حامی او در خارج از کشور سر و صداهای زیادی به پا کردند.
او نیز در اعترافات خود درمستند سوخته می گوید به جریان حزب مارکسیست کمونیستی وابسته هستم و در سه روز حضورم در متن اعتراضات کارگری هفت تپه عکسها و فیلمه ای زیادی را تهیه و از طریق تلگرام در اختیار دوستانم در کانال تلگرامی آمد نیوز که یک کانال برانداز هست قرار دادم.
وی گفت : همچنین این مستندات را برای استفاده در شبکه توانا که یک شبکه معاند است نیز ارسال می کردم که فردی بنام علیرضا اعظمی ساکن کشور هلند آن را دریافت کرده و در سایت و شبکه توانا منتشر می کرد.
فرشته محمدی که ساکن کشور بلژیک است یکی دیگر از افرادی است که در گروه گام وظیفه داشته است که هدایت اسماعیل بخشی در جریان اعتراضات کارگری هفت تپه را انجام دهد و اعتراف کرده است که طوفان توئیتری اعتراضات هفت تپه را به عهده داشته است.
علی نجاتی دیگر فردی که در این رابطه دستگیر شده بود در مستند سوخته اعتراف می کند که به همراه اسماعیل بخشی و رضا شهابی با افرادی بنام سعیدی و باقری در کانادا ارتباط داشته ایم و آنها از طریق ما اعتراضات کارگری هفت تپه را هدایت می کردند.
اما با هوشیاری کارگران زحمت کش هفت تپه که بعدا متوجه خط معاند در جریان این اعتراضات شدند در 16 آذرماه این اعتراضات به مصالحه و آرامش ختم شد و با دستگیری این افراد وضعیت کار و تولید در شرکت هفت تپه به حالت عادی بازگشت.
***بررسی پخش مستند طراحی سوخته
اما پخش مستند طراحی سوخته طی دو روز گذشته در شبکه های مختلف سیمای جمهوری اسلامی ایران ابعاد دیگری از این جریان سازی رسانه های خارجی را بر ملا کرد به گونه ای که مشخص شد اسماعیل بخشی و سپیده قلیان صرفا تحت امر حزبهای معاند عمل کرده و قصد داشتند تا اعتراضات کارگری هفت تپه را به یک مقدمه برای شورش سراسری و بحث براندازی تبدیل کنند.
در این مستند چند دقیقه ای اعترافات اسماعیل بخشی و سپیده قلیان نشان می دهد که این دو فرد با طراحی سرویسهای معاند خارجی و نیز احزاب دشمن قصد داشتند تا همه اعتراضات مسالمت آمیز کشور را یکپارچه کنند.
البته موضوع بخشی و اعتراضات کارگری با اهداف آمریکائیها که همان بحث مقابله با ایران برای تغییر نظام گره خورده است چرا که با روی کار آمدن دولت ترامپ جریان سازیهای اعتراضی در ایران به بهانه های گرانی در دی ماه 96 شکل گرفت.
آمریکائیها در این مقطع زمانی سرمایه گذاریهای بسیاری بر روی رسانه های خود و البته برخی رسانه های داخلی انجام داده بودند و با احساسی کردن مردم از طریق فضای مجازی قصد داشتند تا مردم را به خیابانها بیاورند به گونه ای که به مردم القاء کرده بودند که حتی بهتر شدن اوضاع اقتصادی مقطعی است و آنها باید تلاش خود را برای تغییر رژیم انجام دهند.
بعد از اینکه آنها پا را از حد خود فراتر گذاشته و به پرچم ایران اهانت کرده و آن را به آتش کشاندند مردم متوجه شدند که آنها مسائل ملی را نشانه گرفته اند به همین دلیل خطشان را از دشمن جدا کرده و چند روز بعد در دفاع از نظام به خیابانها آمدند.
ترامپ که در زمان تبلیغات کاندیداتوری خود اعلام کرده بود که استراتژی اصلی اش مبارزه با جمهوری اسلامی است این بار در اردیبهشت ماه سال 97 خروج از برجام را در دستور کار قرار داد و با خروج از آن جامعه جهانی را وادار به تحریم همه جانبه کرده و اعلام کرد که صدای پای تحریمها باید در ایران جنجال به پا کند.
بعد از این موضوع ترامپ و عواملش سعی کردند هر گونه مسئله اعتراضی در ایران را مدیریت کنند تا آن را به یک اعتراض سراسری تبدیل کنند که این شامل مسائل زیست محیطی ، کارگری و ... بود و حتی بحثی به نام پروژه داغ تابستان در دستور کار کاخ سفید قرار گرفت.
هر چند این پروژه ها نتوانست اهداف آمریکائیها که به قول خودشان بحث تغییر رژیم را در دستور کار قرار داده بودند محقق کند ولی باز اعلام کردند که در 13 آبانماه با اعمال تحریمهای جدید کار ایران را یکسره خواهند کرد.
البته رییس جمهوری و سایر مسئو لان نظام اعلام کردند که آمریکا هر تیری در تیردان داشته است به سمت مردم ایران پرتاب کرده و هیچ چیز جدیدی ندارد و بعد از 13 آبانماه هم مشخص شد که واقعا آمریکا تمام توان خود را برای این هدف خود به کار گرفته و چیزی جدیدی برای اجرا کردن برای به زانو در آوردن مردم ایران ندارد.
بعد از اینکه مردم در 13 آبانماه به خیابان آمدند و ندای مرگ بر آمریکا را سر دادند این بار سردمداران کاخ سفید با گستاخی بیشتر بحث اعتراضات صنفی را مطرح و آن را در دستور کار خود قرار دادند و در این زمینه با استفاده از رسانه های خود تلاش کردند که اصناف مختلف را به عنوان معترض به خیابانها بکشانند و یا اینکه با تعطیلی آنان باعث نارضایتی مردم شوند که در این راستا بیشترین تحریک را در بخش رانندگان خودروهای سنگین، کارگران کارخانجات، معلمان و ... انجام دادند.
در این راستا بحث اعتراضات کارگری هفت تپه که به دلیل واگذاری غیر کارشناسی به بخش خصوصی نا کارامد واگذار شد بهانه ای برای این اهداف استکبار جهانی شد تا تمام تلاشهای خود را بر روی آن متمرکز نماید.
ولی رسانه های یاد شده با اقدامی ناشیانه و هماهنگ بر روی چند نفر از جمله اسماعیل بخشی متمرکز شدند و مدام با مطرح کردن نام آنها مهره های تحت امر خود را لو داده و مشخص گردید که این افراد رهبری اعتراضی مطابق با سلیقه آنها را به عهده گرفته اند.
در حالی که با ورود به موقع مسئولان موضوع اعتراضات کارگری هفت تپه در حال حل و فصل بود اما مشخص شد که جریانی به دنبال آن است که این موضوع حل نشود و اعتراضات کارگری ادامه داشته باشد.
در همین راستا مسئولان استان خوزستان اعلام کردند که تمامی مسائل کارگران هفت تپه در کمیسیون کارگری استان مطرح و حل و فصل شده و حتی حقوق عقب افتاده کارگران هم پرداخت گردید ولی همان لیدرها به تحریک جریان بر انداز اعلام کردند که ما به اعتراضات خود ادامه خواهیم داد.
همزمان با این موضوع چند نفر توسط نیروهای امنیتی و انتظامی دستگیر و همزمان رسانه های معاند برای فعال نگهداشتن اعتراضات کارگری تمرکز خود را بر روی بازداشت این افراد قرار دادند و با انتشار اخبار کذب سعی داشتند تا این اعتراضات را گرم نگه دارند.
این رسانه ها با مطرح کردن نام سپیده قلیان و اسماعیل بخشی تلاش کردند تا حمایت سایر کارگران صنوف دیگر را هم برای این افراد داشته باشند و عملیات روانی شدیدی را شروع کردند.
اعترافات اسماعیل بخشی در مستند طراحی سوخته نشان می دهد که جریاناتی معاند از مدتها قبل در بین کارگران هفت تپه حاضر شده و آموزشهای لازم را برای زمان اعتراضات به برخی افراد مستعد یاد داده اند که یکی از این افراد ساکن کشور سوئد بوده است.
او می گوید در نشستهای مختلفی که در تهران با این سرپل ها داشته بحث گسترش اعتراضات صنفی و کارگری مطرح شده و آنها تاکید داشتند تا این اعتراضات هفت تپه به سایر اعتراضات صنفی کشور گره زده شود.
وی گفت: به من ماموریت داده شد تا از تمام اعتراضات فیلم و عکس تهیه کنم و در اختیار این افراد برای بهره برداری لازم قرار دهم که این کار را هم به درستی انجام دادم.
سناریو سازیهای این جریان بعد از از آزادی این دو فرد بازداشتی ادامه داشت تا اینکه اسماعیل بخشی 25 روز بعد از آزادی در صفحه اینستاگرامی خود ادعای شکنجه در دوران بازداشتش را مطرح کرد هر چند این ادعا به سرعت بررسی و خلاف آن اثبات شد.
***شکنجه بخشی و قلیان یک سناریوی دیگر خط نفاق و معاند
اسماعیل بخشی که اعترافات صریحی در مورد ارتباط با حزب کمونیست کارگری در جریان بازداشتش داشته و پس از آزادی از رافت و مهربانی نیروهای امنیتی در زمان بازداشتش داشت به سر کار خود بازگشت اما 25 روز بعد از آزادی با یک پیام اینستاگرامی از شکنجه خود در زمان بازداشتش خبر داد.
این ادعا به سرعت در رسانه های خارجی مطرح و به خبر اول آنها تبدیل شد به گونه ای که در تمامی سرخطهای خبری آنها به صورت مستمر نشر و بازنشر می شد تا افکار عمومی به سمت بازداشت وی سوق پیدا کند.
این ادعا حتی در رسانه های د اخلی هم بازتاب وسیعی پیدا کرد به گونه ای که روسای قوای سه گانه به مجموعه های بازرسی زیر مجموعه خود ماموریت دادند تا واقعیات این ادعا بررسی و چنانچه صحت موضوع تایید شود با عوامل آن به عنوان یک تخلف برخورد شود.
ابتدا بازرسان قوه قضائیه و سپس بازرسان دولت بررسی میدانی خود را در این زمینه آغاز کردند و با حضور در استان خوزستان بررسی های فنی را انجام و پس از سه روز اعلام کردند که صحت این موضوع مورد تایید نیست و ادعای بخشی کذب محض است.
تنها سه روز بعد از این ماجرا، اسماعیل بخشی با برخی اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در تهران ملاقات کرده و مدعی شده بود که وی مورد شکنجه جسمی قرار نگرفته و با زندانی کردن وی در کنار بخش زندان داعشی ها به او اهانت شده و مورد شکنجه روحی قرار گرفته است.
شبکه های خبری خارجی و مخالف جمهوری اسلامی با تجزیه و تحلیلهای کذایی مدعی شدند اسماعیل بخشی به گونه ای شکنجه شده است که توان صحبت کردن ندارد و هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی دچار مشکل شده است.
این ادعاها اما بعد از بررسیها توسط کمیسیون امنیت ملی مجلس کاملا مردود شد و در اولین اظهار نظر مشخص شد که اسماعیل بخشی یکی از فریب خوردگان جریان حزب کمونیست کارگری وابسته به کمونیست رژیم صهیونیستی است که به طراحی قبل انجام شده است.
حشمت فلاحت پیشه گفت: بررسیهای انجام شده نشان می دهد که تنها در مسیر بازداشت اسماعیل بخشی وی با ماموران درگیر شده ولی در مدت بازداشت هیچگونه شکنجه ای در مورد وی انجام نشده است.
وی در ادامه گفت: بخشی متاسفانه وابسته به حزب کمونیست کارگری است و رسانه های خارجی با هدف گم کردن این سر نخ شروع به جو سازی کرده تا شاید مسئولان تحت فشار از ادامه بازداشت و یا بررسی موضوع وابستگی وی به این جریان منصرف شوند.
و اما منتظری دادستان کل کشور هم موضوع شکنجه اسماعیل بخشی را از اساس دروغ خواند و گفت تیم های بازرسی قوه قضائیه به استان خوزستان اعزام و از زوایای مختلف ادعای بخشی را بررسی کرده که نتیجه آن تکذیب ادعای او بود.
وی گفت: این ادعا صرفا برای سرپوش گذاشتن بر جرائمش بوده و با هدف سیاسی مطرح شده و هیچ شکنجه ای در کار نبوده است چرا که وی یک کارگر عادی نبوده و وابستگی حزبی با بعضی جاها داشته است.
ادعای شکنجه بخشی اما مسبوق به سابقه و همراهی دوستانش در خارج از کشور در زمان بازداشت بوده که در آن زمان رسانه های حامی او اعلام کردند که بخشی به دلیل شکنجه زیاد دچار مشکلات جسمی شده و وی را بیمارستانی خارج از بازداشتگاه انتقال داده اند که بلا فاصله این موضوع از سوی استاندار خوزستان بررسی و اعلام شد که بخشی در صحت کامل است و هیچ شکنجه ای هم نشده است که معلوم شد رسانه های حامی او به دنبال جریان سازی برای آزادیش هستند.
حال که این افراد برای نظام هزینه های زیادی را ایجاد کرده اند آیا دستگاههای مسئول و از جمله وزارت اطلاعات از اسماعیل بخشی ،سپیده قلیان و رضا شهابی و همدستان وی شکایت خواهد کرد و آیا نظام با اینگونه افراد که برای مردم مشکلات عدیده ایجاد کرده اند برخورد قاطع خواهد نمود و یا اینکه همچنان رافت اسلامی را به کار خواهد برد؟
6064
کپی شد