در این یادداشت می خوانیم:
ارتباط فعالیت‌های اجتماعی در اهواز و شبکه‌های اجتماعی و تأثیر متقابل این 2 را می‌توان در سه دوره زمانی مختلف دسته‌بندی کرد.
در دوره اول تا پیش از فراگیرشدن شبکه‌های اجتماعی مجازی، مجموعه فعالیت‌های فعالان اجتماعی و فرهنگی اهوازی حضوری پررنگ و شناسنامه‌دار در بطن جامعه داشت در این دوره موسسات مردم‌نهاد، احزاب سیاسی، تشکل‌های فرهنگی، سیاسی، هنری و سایر اشکال کنشگری، به افراد این امکان را داده بود که حضوری واقعی و فیزیکی در جامعه داشته باشند، در این دوره روزنامه‌ها نقش اصلی را در انتقال پیام میان کنشگران و جامعه هدف ایفا می‌کردند.
در دوره دوم این حضور از حضوری پویا و واقعی جای خود را به فعالیت در فضای مجازی داد؛ فعالیت‌های ناپخته، ناهماهنگ و بدون برنامه‌ریزی که در آن دوره عملاً تأثیر چندانی بر جامعه و سیر امور نداشت و کنشگران را در یک خلاء محصور کرد برای این کوچ دسته‌جمعی از دنیای واقعی به دنیای مجازی می‌توان دلایل متعددی برشمرد که تغییر سپهر سیاسی جامعه می‌تواند یکی از آنها باشد.
در یکی دو سال گذشته فعالان اهوازی به آرامی مسیر خود را مجدداً به سوی جامعه واقعی تغییر داده و به کنشگرانی مؤثر تبدیل شدند؛ کنشگرانی که شناخت دقیق‌تر و به روزتری از جامعه و رویدادهای آن دارند و به شکل مستقیم بر سیر امور جامعه تأثیر گذاشته و ایفای نقش می‌کنند.
سؤال مهمی که در اینجا خود را مطرح می‌کند، این است که در خلال این کوچ چندباره و گذار مکرر چه تغییری در شکل این فعالیت‌ها و مبانی نظری و عملی آنها رخ داد؟
پاسخ این سؤال را عبدالقادر سواری، مترجم و پژوهشگر حوزه اندیشه در یادداشتی تحت عنوان «برآمدن گفتمان نو... در باب چرخش از 'گفتمان هویت‌مدار' به 'گفتمان امدادی'» داده‌است. او از نوعی چرخش گفتمانی خبر می‌دهد و می‌گوید که براساس نظریه «تحلیل هزینه و فایده» و با توجه به اینکه کنشگران احتمالاً با سنجش هزینه‌ها و فایده‌های یک دیدگاه از آن می‌گسلند یا به آن رغبت پیدا می‌کنند، «گفتمان هویتی» جای خود را به «گفتمان امدادی» داده‌ است.
بررسی شکل فعالیت‌های اجتماعی در جریان و به ویژه فعالیت‌های مبتنی بر شبکه‌های اجتماعی، نشان می‌دهد که تحلیل عبدالقادر سواری، تحلیل درستی از شرایط است. برآمدن تعداد پرشماری مؤسسه خیریه و موسسات فرهنگی که اقدامات خیریه انجام می‌دهند و همچنین حجم اقبال اجتماعی به این فعالیت‌ها گواه این مدعاست.
در دوره جدید یا همان دوره سوم اگر چه جامعه هدف، جامعه واقعی و مردم کوچه و بازار است ولی بستر بسیاری از فعالیت‌ها نه در دنیای واقعی بلکه در فضای مجازی است. شبکه‌های اجتماعی و به ویژه آنها که هنوز فیلتر نشده‌اند، به فعالان اهوازی امکان انتقال سریع، کم‌هزینه، پرحجم و بدون واسطه اخبار و پیام‌های مرتبط با رویدادهای اجتماعی را داده و دایره تأثیرگذاری آنها را به دورافتاده‌ترین روستاها نیز رسانده‌است؛ روستاهایی که در دوره اول شاید باید باد روزنامه‌ای را با خود به آنجا می‌برد، تا کسی از اوضاع باخبر شود.
حال که کنشگران گفتمان مورد نظر خود را به یک گفتمان در حال حاضر کم‌هزینه‌تر تبدیل کرده و ابزارهای قدرتمند کنشگری پویا در اختیار دارند، نهاد دولت دو وظیفه مشخص بر عهده دارد؛ اول اینکه از این کنش‌ها و کنشگران حمایت کرده و با استفاده از ابزارهایی که در دست دارد دایره اثرگذاری آنها را بیشتر کند و ثانیاً از این گفتمان بی‌هزینه یک گفتمان هزینه‌زا نسازد.
7164/6002
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.