پس از گذشت یک تابستان سخت و طاقتفرسا که در واقع از جمله استثنائیترین و در عین حال داغترین تابستانهای سپری شده برای استان خوزستان بوده است سرانجام بارش اولین بارانهای فصلی از ابتدای آبان ماه سالجاری باعث ایجاد موجی از شادی و شعف در بین مردم استان خوزستان و بالاخص شهر اهواز شد.
البته شادیهایی مقطعی با طول عمری کوتاه که در واقع هیچگاه دوام چندانی پیدا نمیکنند زیرا قطعی همزمان برق و خطوط اینترنتی و همچنین افت شدید فشار آب پس از هر بارندگی جزئی به خودی به خود میتواند آنچنان فضایی را برای ساکنین یک خانه ایجاد کند که در واقع محو هرگونه خنده و شادی و تبدیل آن به یک افسردگی عمیق کمترین نتیجه آن خواهد بود.
اما این وضعیت اگر چه میتواند برای ساکنین یک خانه غمانگیز باشد ولی برای آن عده از شهروندان که در این شرایط بیرون از خانه و یا در خیابانهای شهر به سر میبرند به غایت بسیار بسیار غمانگیز تر و در عینحال تأسفبار تر خواهد بود.
زیرا اهواز به عنوان مرکز استانی که بیش از 80 درصد درآمد اصلی کشور را تامین میکند ﺗﻨﻬﺎ ﺷﻬﺮ ایران نیز میباشد ﮐﻪ نه تنها فاقد هرگونه سیستم دفع آبهای سطحی است بلکه طرح انتقال فاضلاب شهری آن نیز مربوط به 50 سال پیش است.
بنابراین چنین مسئلهای در کنار برخی ناکارآمدیهای مدیریتی و همچنین عدم توجیه برخی از دستگاههای اجرایی و خدماتی در انجام وظایف سازمانی خود عاملی شده است که بیشتر خیابانهای شهر اهواز با کوچکترین بارندگیهای فصلی دچار آبگرفتگیهای بسیار شدیدی شوند بطوریکه در این هنگام برای عبور از عرض یک خیابان یا باید دل را به دریا زد و تا زانو به درون آب رفت و یا عجالتا ساعاتی چند را به انتظار نشست تا شاید با گذشت زمان و نفوذ تدریجی این آبهای سرگردان به درون زمین، مَعبری اَمن برای عبوری بیخطر از عرض خیابان ایجاد شود.
واقعا تأسف و شرم تنها واژههایی هستند که با دیدن چنین صحنههایی در سطح شهر اهواز میتوان بر زبان جاری کرد صحنههایی چون سرگردانی دانشآموزان یک مدرسه در پشت دریاچهای از آبهای سرگردان و یا به آب زدن یک شهروند سالخوردهای که علیرغم داشتن بیماریهای مختلف، مجبور است که برای رسیدن به خانه خود از تنها مسیری که اکنون کاملا به زیر آب باران و فاضلاب شهری رفته است عبور کند.
اما گویا مشاهده چنین صحنههایی که در حال حاضر به وفور در گوشه و کنار سطح شهر اهواز پس از هر بارندگی جزئی به وجود میآید تاسف و تاثر چندانی در بین مسئولین و دستاندرکاران شهری و استانی ما ایجاد نکرده و نمیکند که آنها همچنان به جای همفکری و همکاری بین بخشی برای اتخاذ یک تصمیمی عاجل برای حل این مشکل، تنها به متهم کردن همدیگر به کمکاری و قصور در انجام وظیفه با استناد به یکسری قوانین و تبصرهای مختلف بسنده میکنند.
به نحوی که در یک جدال فرسایشی و کلیشهای که سالهاست پس از هر بارندگی فصلی در اهواز به وقوع میپیوندد یکی همیشه ماده 55 را علم میکند و آن دیگری تبصره پنج را. یکی به زیر ساختهای اشتباه 50 سال قبل سهپیچ میکند و آن دیگری هم به باران بالای30 میلیمتر. یکی اشکال را در ساختار شبکه فاضلاب میبیند و آن یکی دیگر هم در بدنه مدیریت و البته در این وسط هم که مردم فقط باید هاج و واج به این جنگ و جدلهای بیحاصل نگاه کرده و با نجابت و صبوری خاص خود، فعلا به امید یک خروجی مناسب از این کشمکشها و پاسکاریهای مدیریتی به انتظار بنشینند.
اما از آنجایی که این بحث و جدلهای بین دستگاهی در یافتن مقصر در آبگرفتگیهای خیابانی، باعث تبدیل اهواز به شهر چهل کلانتری شده که هرکس در این زمینه ساز خود را میزند لذا مسلم است که این مشکل همچنان پس از هر بارندگی جزئی در شهر اهواز ادامه خواهد داشت و بالطبع مردم نجیب این شهر نیز باید همچنان اندر خم کوچهها و خیابانهای شهر خود در پشت دریاچههایی از فاضلاب و آب باران سرگردان شوند.
چندی پیش با دیدن فیلم کوتاهی که در آن مردم یک شهر برای تنبیه مدیران و مسئولین نالایق خود آنها را به درون سطل زبالهها میانداختند به یاد این نکته افتادم که واقعا مردم ما به عنوان یکی از نجیبترین و در عینحال بردبارترین مردم روی زمین، همیشه در مقابل کمکاریها و بیتوجهیهای مسئولین خود با یک نجابت و بردباری خاصی برخورد کردهاند به طوری که حس امید به فردا و جمله “انشاالله درست میشود” از جمله تکه کلامهای این مردم در مواجهه با مشکلات و معضلاتی چون آبگرفتگی خیابانها پس از هر بارندگی در اهواز بوده است.بنابراین در پایان امیدواریم که مسئولین محترم ما نیز به تبع چنین بزرگواریها و مناعت طبعی که به وفور در بین این مردم نجیب و صبور وجود دارد آنها هم تمامی سعی و تلاش خود را در جهت خدمترسانی هر چه بیشتر به این مردم محترم قرار دهند و به جای تقابل با همدیگر و شانه خالی کردن از حل معضل آبگرفتگیهای خیابانی، به تفاهم و همکاری بینبخشی روی آورده تا هرچه زودتر شاهد ریشهکنی این مشکل بزرگ در سطح شهر اهواز باشیم و بدین وسیله با این خدمت بزرگی که به خلق الله میکنند باقیات و صالحات نیکویی را از خود به جا بگذارند.
زیرا مسئولیت همچون امانتی گرانبها از جانب مردم است که مسئولین در هنگام تصدی آن نه تنها باید منافع مردمی را همیشه مدنظر داشته باشند بلکه باید در هنگام انجام این وظایف نیز همیشه مبادرت به “اهم و فیالهم” کرده یعنی هیچ امر واجبی را در مسیر خدمتگذاری به مردم فدای امور حاشیهای و مستحبی نکنند زیرا به قول حضرت سعدی علیه الرحمه 'ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺑﺠﺰ ﺧﺪﻣﺖ ﺧﻠﻖ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﻭ ﺳﺠﺎﺩﻩ ﻭ ﺩﻟﻖ ﻧﯿﺴﺖ'.
9887//6002
البته شادیهایی مقطعی با طول عمری کوتاه که در واقع هیچگاه دوام چندانی پیدا نمیکنند زیرا قطعی همزمان برق و خطوط اینترنتی و همچنین افت شدید فشار آب پس از هر بارندگی جزئی به خودی به خود میتواند آنچنان فضایی را برای ساکنین یک خانه ایجاد کند که در واقع محو هرگونه خنده و شادی و تبدیل آن به یک افسردگی عمیق کمترین نتیجه آن خواهد بود.
اما این وضعیت اگر چه میتواند برای ساکنین یک خانه غمانگیز باشد ولی برای آن عده از شهروندان که در این شرایط بیرون از خانه و یا در خیابانهای شهر به سر میبرند به غایت بسیار بسیار غمانگیز تر و در عینحال تأسفبار تر خواهد بود.
زیرا اهواز به عنوان مرکز استانی که بیش از 80 درصد درآمد اصلی کشور را تامین میکند ﺗﻨﻬﺎ ﺷﻬﺮ ایران نیز میباشد ﮐﻪ نه تنها فاقد هرگونه سیستم دفع آبهای سطحی است بلکه طرح انتقال فاضلاب شهری آن نیز مربوط به 50 سال پیش است.
بنابراین چنین مسئلهای در کنار برخی ناکارآمدیهای مدیریتی و همچنین عدم توجیه برخی از دستگاههای اجرایی و خدماتی در انجام وظایف سازمانی خود عاملی شده است که بیشتر خیابانهای شهر اهواز با کوچکترین بارندگیهای فصلی دچار آبگرفتگیهای بسیار شدیدی شوند بطوریکه در این هنگام برای عبور از عرض یک خیابان یا باید دل را به دریا زد و تا زانو به درون آب رفت و یا عجالتا ساعاتی چند را به انتظار نشست تا شاید با گذشت زمان و نفوذ تدریجی این آبهای سرگردان به درون زمین، مَعبری اَمن برای عبوری بیخطر از عرض خیابان ایجاد شود.
واقعا تأسف و شرم تنها واژههایی هستند که با دیدن چنین صحنههایی در سطح شهر اهواز میتوان بر زبان جاری کرد صحنههایی چون سرگردانی دانشآموزان یک مدرسه در پشت دریاچهای از آبهای سرگردان و یا به آب زدن یک شهروند سالخوردهای که علیرغم داشتن بیماریهای مختلف، مجبور است که برای رسیدن به خانه خود از تنها مسیری که اکنون کاملا به زیر آب باران و فاضلاب شهری رفته است عبور کند.
اما گویا مشاهده چنین صحنههایی که در حال حاضر به وفور در گوشه و کنار سطح شهر اهواز پس از هر بارندگی جزئی به وجود میآید تاسف و تاثر چندانی در بین مسئولین و دستاندرکاران شهری و استانی ما ایجاد نکرده و نمیکند که آنها همچنان به جای همفکری و همکاری بین بخشی برای اتخاذ یک تصمیمی عاجل برای حل این مشکل، تنها به متهم کردن همدیگر به کمکاری و قصور در انجام وظیفه با استناد به یکسری قوانین و تبصرهای مختلف بسنده میکنند.
به نحوی که در یک جدال فرسایشی و کلیشهای که سالهاست پس از هر بارندگی فصلی در اهواز به وقوع میپیوندد یکی همیشه ماده 55 را علم میکند و آن دیگری تبصره پنج را. یکی به زیر ساختهای اشتباه 50 سال قبل سهپیچ میکند و آن دیگری هم به باران بالای30 میلیمتر. یکی اشکال را در ساختار شبکه فاضلاب میبیند و آن یکی دیگر هم در بدنه مدیریت و البته در این وسط هم که مردم فقط باید هاج و واج به این جنگ و جدلهای بیحاصل نگاه کرده و با نجابت و صبوری خاص خود، فعلا به امید یک خروجی مناسب از این کشمکشها و پاسکاریهای مدیریتی به انتظار بنشینند.
اما از آنجایی که این بحث و جدلهای بین دستگاهی در یافتن مقصر در آبگرفتگیهای خیابانی، باعث تبدیل اهواز به شهر چهل کلانتری شده که هرکس در این زمینه ساز خود را میزند لذا مسلم است که این مشکل همچنان پس از هر بارندگی جزئی در شهر اهواز ادامه خواهد داشت و بالطبع مردم نجیب این شهر نیز باید همچنان اندر خم کوچهها و خیابانهای شهر خود در پشت دریاچههایی از فاضلاب و آب باران سرگردان شوند.
چندی پیش با دیدن فیلم کوتاهی که در آن مردم یک شهر برای تنبیه مدیران و مسئولین نالایق خود آنها را به درون سطل زبالهها میانداختند به یاد این نکته افتادم که واقعا مردم ما به عنوان یکی از نجیبترین و در عینحال بردبارترین مردم روی زمین، همیشه در مقابل کمکاریها و بیتوجهیهای مسئولین خود با یک نجابت و بردباری خاصی برخورد کردهاند به طوری که حس امید به فردا و جمله “انشاالله درست میشود” از جمله تکه کلامهای این مردم در مواجهه با مشکلات و معضلاتی چون آبگرفتگی خیابانها پس از هر بارندگی در اهواز بوده است.بنابراین در پایان امیدواریم که مسئولین محترم ما نیز به تبع چنین بزرگواریها و مناعت طبعی که به وفور در بین این مردم نجیب و صبور وجود دارد آنها هم تمامی سعی و تلاش خود را در جهت خدمترسانی هر چه بیشتر به این مردم محترم قرار دهند و به جای تقابل با همدیگر و شانه خالی کردن از حل معضل آبگرفتگیهای خیابانی، به تفاهم و همکاری بینبخشی روی آورده تا هرچه زودتر شاهد ریشهکنی این مشکل بزرگ در سطح شهر اهواز باشیم و بدین وسیله با این خدمت بزرگی که به خلق الله میکنند باقیات و صالحات نیکویی را از خود به جا بگذارند.
زیرا مسئولیت همچون امانتی گرانبها از جانب مردم است که مسئولین در هنگام تصدی آن نه تنها باید منافع مردمی را همیشه مدنظر داشته باشند بلکه باید در هنگام انجام این وظایف نیز همیشه مبادرت به “اهم و فیالهم” کرده یعنی هیچ امر واجبی را در مسیر خدمتگذاری به مردم فدای امور حاشیهای و مستحبی نکنند زیرا به قول حضرت سعدی علیه الرحمه 'ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺑﺠﺰ ﺧﺪﻣﺖ ﺧﻠﻖ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﻭ ﺳﺠﺎﺩﻩ ﻭ ﺩﻟﻖ ﻧﯿﺴﺖ'.
9887//6002
کپی شد