عطا بهرامی صاحبنظر اقتصادی گفت: قطعهسازی را دشمن صنعت خودروسازی تعریف کردهایم و هر کدام از یک هزار و ۳۰۰ قطعه ساز ما که قصد داشته باشند رشد کنند را شناسایی و شروع به زدن آنها میکنیم اگر گردن کلفت باشند با آنها به مقابله با همه ابزار برمی آییم و در نهایت تعرفههایی میگذاریم که نتوانند رشد کنند، اگر باز دوام آورد و به رشد خود ادامه داد همگی روی سر آن آوار میشویم.
به گزارش جماران؛ ایلنا نوشت: یک صاحبنظر اقتصادی معتقد است دولت با وضع تعرفه ۲۰۰ درصدی برای واردات و ۱۰ تا ۴۰ درصدی برای ورود قطعات خودرو، عملا به بخشی از اقتصاد ایران که مزیتهای فراوانی در اشتغال و توسعه اقتصادی داشته حمله کرده است و در حال نابودی یک هزار و ۳۰۰ شرکت قطعه ساز کشور است.
عطا بهرامی در این باره توضیح داد: سیاستهای غلط باعث شده شرکتهای تولیدی و قطعه سازان ایران در معرض تهدید و نابودی قرار گیرد چرا که با تعرفههای نادرست سودآوری و کار و تولید آنها هدف قرار گرفته است.
وی با اشاره به وضعیت قطعه سازان در کشور گفت: اکنون اگر یک شرکت بخواهد خودروی ساخته شده وارد کشور کند باید تعرفه تا ۲۰۰ درصدی بدهد اما اگر بخواهد قطعه وارد کند تعرفه ۱۰ تا ۴۰ درصدی باید بپردازد اگرچه در نگاه اول این سیاست کار درستی به نظر میرسد چرا که به نظر میرسد وارد کننده میخواهد کالایی وارد کشور کند که در تولید به کار خواهد رفت اما در واقعیت اتفاق دیگری در حال رخ دادن است.
بهرامی اظهار داشت: همیشه دعوای اصلی بین تولید و اشتغال بر سر کالای واسطهای بوده است چرا که اگر بخواهید در صنعت، تولید، اشتغال و دانش رشد کنید و ارزش افزوده برای کشور به ارمغان آورید باید روی کالای واسطهای کار کنید و کالای نهایی را به دیگر کشورها واگذار کنید تا کالای شما را مونتاژ کنند.
وی گفت: اگر ایران یک صنعت پویا در گوشیهای همراه یا صنعت خودروسازی داشت و مثلا در قزاقستان محصولات و خودروهای ما مونتاژ میشد، مردم نیز از عملکرد صنعت خودروسازی رضایت داشتند و به آن میبالیدند؛ جدا از این بعد روانی توسعه اقتصادی، اشتغال ناشی از قطعهسازی و ارسال به خارج به ایرانیان میرسید چرا که در داخل چند هزار قطعه توسط شرکتهای مختلف ایرانی تولید و روانه این کشور میشد اما امروز با سیاست اتخاذ شده شاهد روند معکوس هستیم.
این صاحبنظر اقتصادی و صنعت خودرو گفت: برای رفع این معضل باید به سرعت تعرفه واردات خودرو را پایین آورد و تعرفه قطعات را بالا برد نه اینکه همانگونه که آمارها نشان میدهد واردات قطعه ۶.۵ برابر واردات خودرو شده است و در نیمه نخست امسال بیش از سه میلیارد دلار قطعه خودرو وارد کشور شده است؛ در واقع این امار نشان میدهد که ما به بخشهایی که مزیت داشتهایم حمله کرده ایم.
وی با بیان اینکه ما توان داخلیسازی ۹۰ درصد قطعات را داریم، افزود: گفت: اگر تعرفه قطعات بالا باشد تمامی قطعات مورد نیاز به جز آن دسته که پیچیده محسوب میشوند و به فناوریهای روز جهان نیاز دارند در داخل تهیه خواهد شد.
بهرامی ادامه داد: مثلا گیربکس از جمله قطعات پیچیده خودرو است که تنها چند کشور در دنیا آن را تولید میکند و حتی چینیها نیز از آن کشورها گیربکس خودروهای تولیدی خود را میسازند، امروز قیمت گیربکس در بازار جهانی تا ۶۰۰ دلار است و کشورهای ژاپن، آلمان و کره جنوبی اصلیترین فروشندگان آن به دیگر کشورها هستند البته چینیها در این مسیر نیز گامهایی برداشتهاند که بعید به نظر میرسد فعلا کیفت خوبی داشته باشد.
وی گفت: در خودرو صدها قطعه وجود دارد که ما میتوانیم تک تک آنها را در داخل تولید کنیم البته پلتفرم ساختن، طراحیهای پیچیده و کاستن از استحلال کار هر کشوری نیست و نیاز به بودجههای زیاد و تاسیس شرکتهای تحقیق و توسعهای دارد اما در تولید صدها قطعه دیگر توان تولید در داخل وجود دارد اما خودمان این امکان را از تولید کننده ایرانی سلب کرده ایم.
بحرامی خاطرنشان کرد: مرکز مبادله ارز و طلا اخیرا آماری منتشر کرده است که نشان میدهد تاکنون چهار میلیارد و ۳۵۷ میلیون دلار به صنایع حمل و نقل کشور اختصاص پیدا کرده است، از این بین دو میلیارد و ۵۶۷ میلیون دلار آن ارز نیمایی بوده است، به عبارت دیگر یعنی دولت نه تنها از قطعات وارداتی تعرفه نگرفته بلکه آنها با تعرفه صفر درصدی وارد کشور شده اند.
وی توضیح داد: خیلی از این قطعات نه تنها تعرفه ندادهاند بلکه با دلار نیمایی ۴۰ هزار تومانی محاسبه شدهاند و با احتساب دلار ۶۰ هزار تومانی بازار آزاد، اگر از آنها ۲۴ درصد هم تعرفه گرفته شده باشد که بعید به نظر میرسد، در نهایت برای وارد کننده، دلار هزینه شده ۵۶ هزار تومان شده است که هنوز کمتر از دلار بازار آزاد بوده است بنابراین با یک محاسبه ساده نسبت به بازار آزاد میتوان به این نتیجه رسید که قطعات وارداتی با تعرفه منفی وارد کشور شده است و شرکتهای تولیدی قطعه در داخل در حال بیچاره شدن هستند.
این صاحبنظر اقتصادی بار دیگر به آمار مرکز مبادله ارز و طلا رجوع کرد، گفت: یک میلیارد و ۷۹۰ میلیون دلار این پول هم واردات در مقابل صادرات ست که تهاتر بوده و به قیمت تعادلی نزدیک است، یعنی ما آمدهایم مزیت اقتصادی خود را کور کردهایم و در حال نابودی قطعهسازی خود هستیم حال آنکه در دنیا بیشتر از ۶ خودروساز نداریم اما کشورهای زیادی در حال تولید قطعات خودرو هستند.
بهرامی گفت: فرض کنید شما یک صنعت شیشه بسیار خوب در کشور دارید کافی است در صنعت تولید شیشه خودرو پیشرفت کنید، در بیشتر تصادفات شیشه خودروها شکسته میشوند بنابراین بخش زیادی از بازار را میتوانید با تولید شیشه در اختیار بگیرید که این کار نیاز به نیروی کار بیشتر و افزایش اشتغال دارد و مزیتهای فراوانی برای توسعه اقتصادی یک کشور ایفا میکند.
وی اظهار داشت: در خودرو هزاران پیچ به کار میرود وقتی با تعرفه کم اقدام به واردات پیچ کنیم در واقع تولیدکننده پیچ خود را از بین بردهایم ضمن اینکه باید یادآوری کنم مونتاژ خودرو نیروی انسانی چندانی نمیخواهد و امروز نیز با رباتهای هوشمندی که در خطوط مونتاژ قرار میگیرد عملا سایتهای خودرو خالی از سکنه هستند و بیشتر این کارخانجات به مانند ۳۰ سال پیش به تعداد زیادی کارگر نیازی ندارند.
این صاحبنظر اقتصادی ادامه داد: اشتغال در تولید قطعات خودرو اتفاق میافتد حال آنکه ما با سیاستهای نادرست در حال ضربه زدن به آن هستیم؛ گزارش مرکز پژوهشها نیز نشان میدهد صنعت قطعهسازی ایران درحال از بین رفتن است و متاسفانه قطعهسازی در ایران دشمن تعریف شده است.
وی در این باره گفت: در چند سال گذشته برخوردهای سختگیرانهای با قطعه سازان کشور صورت گرفته است و آنها را مافیا نشان دادهایم و در ساختار تعرفهای نیز سیاستهایی اتخاذ کردهایم که کمر آنها زیر فشارها و واردات ارزان شکسته شود.
بهرامی گفت: آقایان میتوانستند قیمت تعرفهها را معقول کنند و همان بازی که همه جا دارند را در بخش واردات قطعات خودرو نیز پیاده کنند اما نه تنها تعرفه نمیگیرند بلکه تعرفه برای وارد کنندگان قطعه منفی شده است اگرچه آقایان تصور میکنند تعرفه گرفتهاند اما در واقعیت منابع ارزی را از دولت و بازار دریغ کرده و به تعرفه منفی با ارز نیمایی برای واردکننده قطعه تبدیل کردهاند و آنها را به جان تولید داخلی انداخته اند.
این صاحبنظر اقتصادی گفت: اگر فرض کنیم دشمن میخواست برای ما برنامه ریزی کند تا اقتصاد ایران ضربه بخورد چه ابتکاری غیر از این میتوانست داشته باشد مگر غیر از این که میگفت اجازه دهیم اینها واردات قطعه با تعرفههای ناچیز انجام دهند؛ امروز جنگ در دنیا بر سر تعرفه هاست و باید هرچه زودتر مسیر را اصلاح کنیم.
وی گفت: مردم در جریان تعرفه واردات خودرو هستند و میدانند که در این زمینه به کجا رفته ایم، اگر روزی بخواهیم خودروساز شویم حداقل باید ۲۰ سال با مدیریت عالی تخت گاز کار کنیم و در طول این ۲۰ سال، همواره بهرهور باشیم که به نظرم باز هم نمیشود.
بهرامی با اشاره به نحوه پیشرفت چین در صنعت خودروسازی اضافه کرد: نباید فراموش کنیم چینیها بعد از ۳۰ سال فعالیت در بازار خودرو و پس از ورود به سازمان تجارت جهانی و رشدهای پی در پی اقتصادی تصمیم گرفتند خودروساز شوند و بعد از آن ۲۰ سال تخت گاز کار کردند تا اینکه در دو سه سال اخیر به صادرکننده اول دنیا در این صنعت تبدیل شده اند.
این صاحبنظران اقتصادی گفت: هنوز هم خودروهای چینی قابل اعتماد نیست و نمیتوان روی آنها حساب کرد اما با توجه به قیمتی که دارند در بازار رقابتی هستند ضمن اینکه خدمات پس از فروش خوبی دارند و آپشنهای زیادی ارایه میدهند تا بتوانند گلیم خود را از آب در بازار جهانی بیرون بکشند که در منطق بازار کسب و کار، هیچ ایرادی به آنها نمیتوان گرفت و تمامی اقدامات آنان توجیه اقتصادی دارد.
وی گفت: ما در ایران در مقابل سیاست چینیها عمل میکنیم، قطعهسازی را دشمن صنعت خودروسازی تعریف کردهایم و هر کدام از یک هزار و ۳۰۰ قطعه ساز ما که قصد داشته باشند رشد کنند را شناسایی و شروع به زدن آنها میکنیم اگر گردن کلفت باشند با آنها به مقابله با همه ابزار برمی آییم و در نهایت تعرفههایی میگذاریم که نتوانند رشد کنند، اگر باز دوام آورد و به رشد خود ادامه داد همگی روی سر آن آوار میشویم.
بهرامی تصریح کرد: هیچ مصنوع بشری به اندازه خودرو پیچیدگی ندارد، خودرو همه چیز را با هم دارد و کل دانش یک کشور را رشد میدهد، متخصصان را سر کار میبرد و حس رضایتمندی در آنان ایجاد میکند که از این وضعیت خانواده وی و حتی جامعه منتفع میشود.
این صاحبنظراقتصادی گفت: اما متاسفانه سیاست معکوس در پیش گرفتهایم در حالی که باید جنگ تعرفهها در دنیا را درک کرده و حداقل تعرفه ۵۰ درصدی یا بیشتر روی قطعات بگذاریم و دولت خود را از خودروسازی خارج کند.
وی گفت: متاسفانه دولت وارد یخچال سازی، خودروسازی، کارتن سازی، مرغ داری و خیلی حوزههای دیگر شده است که همگی باید جمع شود؛ در حوزه خودرو باید با یک تعرفه معقول نه ۲۰۰ درصدی اجازه واردات بدهیم اما در تعرفه قطعات خودرو باید آن را بالا ببریم تا قطعه ساز داخلی مزیت تولید پیدا کند؛ کار عاقلانه این است اما متاسفانه شواهد نشان میدهد در این مسیر حرکت نمیکنیم.
به گفته وی، آمارها نشان میدهد از نیمه سال ۱۳۹۶ به این سو به جان صنعت خودروسازی افتادهایم و شرکتها و قطعه سازان را زیانده کردهایم و در واقع مردم را آزرده ایم.
این صاحبنظر اقتصادی گفت: تا امروز شرکتهای خودروسازی زیان میکردند و از سوی بانک زیان آنها جبران میشد و قطعه سازان ضرر نمیکردند، اما اکنون قطعه سازان هم در حال زیان دادن هستند و کاهش تولید داشته اند.
وی افزود: نگاهی به آمارها نشان میدهد قطعه سازان بزرگ کشور هم در تولیدات خود کاهش داشتهاند و طبیعتا واردات سنگین، نیاز بازار را جبران و جای تولید در کشور را خواهد گرفت چرا که ارز ارزان به واردکنندگان قطعه میدهیم و تعرفه درستی هم از آنان نمیگیریم و در نهایت به جایی میرسیم که خودمان را از خودمان محروم خواهیم کرد.
بهرامی ادامه داد: با این سیاستها یک بازار ۹۰ میلیونی که میتواند در منطقه هم تامین کننده قطعات خودرو باشد و به دلیل مزیتهای فراوان در داخل به راحتی بازار منطقه را تامین کند را از چرخه اقتصادی بیرون کرده ایم.
وی افزود: اگر این موانعی که خودمان ایجاد کردهایم را برداریم صنعت خودروسازی ما حداقل در حوزه تولید قطعه شکوفا خواهد شد اما سیاست وارونهای در پیش گرفتهایم و اصرار داریم خودروساز دولتی داشته باشیم.
به اعتقاد این اقتصاددان، تمرکز باید بر توسعه قطعهسازی خودرو باشد بعد از آن به مونتاژ و خودروسازی فکر کنیم که تجربه در ایران و جهان نشان داده کار آسانی نیست با این وجود ما اصرار داریم نه تنها از تجربیات دیگران استفاده نکنیم بلکه تجربیات خود را هم به کار نمیگیریم که معتقدم نقصی در حکمرانی اقتصادی محسوب میشود که باید مورد بازنگری قرار گیرد.
وی گفت: با تشدید روند فعلی، آسیب جدی به یک هزار و ۳۰۰ شرکت قطعه ساز ما وارد میشود که در نتیجه تلاش نخبگان مهندسی و فنی بوجود آمده اند.
بهرامی با بیان اینکه عاقلانه نیست دولتها دانش مهندسی خود را تخریب کنند یا به آن آسیب بزنند، اظهار داشت: حکومتی که در حوزه نظامی شاهکار کرده است باید توان این را داشته باشد که دانش آن حوزه را به سوی صنعت خودرو سرریز کند و در تولید قطعات و محصولات صنعتی پیشرو باشد.
وی گفت: نباید فراموش کنیم که قطعهسازی زمانی توسعه مییابد که بتواند قطعه خود را در بازار بفروشد در غیر اینصورت به دانشی دسترسی دارد که ارزش افزوده ایجاد نمیکند.
بهرامی با بیان اینکه توجیه اقتصادی دانش را سرپا نگاه میدارد، افزود: در غیر اینصورت هر دانشی در هر سطحی کارکرد خود را از دست خواهد داد و ناکارآمد خواهد بود بنابراین باید مطالبه ایجاد شود که در خصوص کم بودن تعرفه واردات قطعه، بالا بودن تعرفه واردات خودرو و انحصار دولتی و ورودهای بیمنطق دولت در امر تولید بازنگری اساسی انجام شود.