دیدارهای نوروزی جمعی از کارگزاران نظام با رئیس جمهوری در آغاز سالی که قرار بود «سال حماسه» باشد و «امید پیروزی» در آن موج زند، با هشدار مهم دکتر روحانی همراه بود؛ هشدار رئیس شورای عالی امنیت ملی خطاب به کسانی که مدام در تنور یأس آفرینی در جامعه می دمند: با مأیوس کردن مردم و قطع امید آنان از صندوق های رأی، پایان دموکراسی و مردمسالاری را رقم نزنید.
واقعیت آن است که در آستانه برگزاری انتخابات هم زمان ریاست جمهوری دوازدهم و شوراهای پنجم که هرکدام نیز حساسیت های خاص خود را دارد، دو ویژگی در عرصه سیاسی کشور جلب توجه می کند.
نخستین نکته این که شاید برای اولین بار در تاریخ 38 ساله نظام جمهوری اسلامی، تنها رسانه رسمی دیداری و شنیداری کشور اهمیتی برای این رویداد خبرساز قائل نیست؛ به گونه ای که نه در بخش های اصلی خبری رادیو و تلویزیون و نه در دیگر برنامه ها و ساعات پربیننده، اشاره چندانی به انتخابات 29 اردیبهشت ماه نمی شود.
این در حالیست که صدا و سیما و دیگر رسانه های وابسته به نهادهای عمومی کشور در سنوات و تجارب گذشته وظیفه خود می دانستند که از ماه ها قبل، برای گرم کردن تنور انتخابات نهایت سعی و تلاش خود را به کار گیرند و با برنامه های مختلف اعم از خبری، تحلیلی، گزارش های مردمی، مناظرات و گفت و گو با کارشناسان یا اهالی سیاست (هرچند عمدتا متعلق به یک طیف و جریان سیاسی خاص و باز هم کانالیزه شده) به هر حال، به مخاطبان شان یادآور شوند که انتخاباتی هم در پیش است و قرار است بخشی از امور حاکمیتی در سطوح ملی یا محلی، به منتخبان مردم واگذار شود. اما در این دوره، آن چه بیش از همه مشهود است، سرد بودن فضای انتخابات در رسانه های این جریان به ویژه صدا و سیماست که از دید برخی صاحبنظران گویای آن است که طیف مقابل دولت تدبیر و امید هنوز توان شکست دادن سکاندار دولت یازدهم در انتخابات پیش رو را در خود نمی بیند و بنابراین، برگزاری انتخاباتی سوت و کور و بزعم خود، انتخاب رئیس جمهوری با حداقل آرای ممکن را هدف گرفته اند.
هشدار رئیس جمهوری مبنی بر دلسرد کردن مردم از نتایج صندوق های رأی البته وجه مهم دیگری هم دارد. طیف های تندرویی که در این سال ها هم با وارونه کردن و سیاه نمایی، تمام عملکرد دولت را زیر سوال برده اند و از دیدشان، گویی این دولت حتی یک طرح و تصمیم مدبرانه و مفید به حال ملت نداشته است، و از سوی دیگر، با مانع تراشی های فراوان در مسیر پیشبرد برنامه های رئیس جمهور منتخب مردم سنگ اندازی می کنند، دانسته یا ندانسته کشور را به سمت و سویی می برند که مردم به همان نتیجه ای برسند که حالا دکتر روحانی در موردش هشدار داده است.
اگرچه در همه کشورها، نظارت مستمر جناح های مختلف بر یکدیگر و حتی تشکیل دولت در سایه و مچ گیری سیاسیون از یکدیگر برای جلب آرای موافق در انتخابات بعدی امری مرسوم است، اما در کمتر کشوری شاهد هستیم که طیف بازنده انتخابات، در مسیر اجرای برنامه های رئیس دولتی که از مردم رأی اعتماد گرفته است، تا این اندازه سنگ اندازی کنند و بخواهند قدرت اجرایی رئیس جمهور را هر روز زیر سوال ببرند و در کشمکش هایی که وقت وانرژی دولتمردان را هدر می دهد و تحلیل می برد، هماوردطلبی کنند.
البته دکتر روحانی رئیس جمهوری به عنوان شخصیتی که از ابتدای پیروزی انقلاب و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی در مصادر و مناصب کلیدی به ویژه در عرصه تأمین منافع ملی و امنیت کشور خدمت کرده است، به خوبی از اهداف مخالفان در مانع تراشی های مستمر برای دولت مستقر آگاهی دارد و هشدار اخیر وی نیز ناظر بر هیمن امر است، اما به هر حال، نباید تأثیرگذاری هر چند اندک این سیاست ماکیاولی مخالفان بر آحاد جامعه را نادیده گرفت.
هرچند مردم ما با پای فشاری بر انتخاب سال 92 خود که در بزنگاه هایی همانند انتخابات اسفند 94 مجلس یا حضور میلیونی در آیین تشییع پیکر آیت الله هاشمی مصادیق عینی اش را شاهد بودیم، نشان داده اند که آماج این حملات و تخریب ها خللی در استواری رأی و عقیده شان وارد نساخته و هم چنان، بهترین راه اداره کشور را اعتدال و خردورزی می دانند.
با این اوصاف، اگرچه عملکرد مخالفان افراطی دولت را که سلب امید از مردم برای حضور پای صندوق های رأی و انتخاب بهترین گزینه سپردن سکان امور اجرایی را هدف گیری کرده اند، باید مصداق «بر شاخه نشستن و بن و ریشه را بریدن» دانست، اما با توجه به گسترش فضای رسانه ای، رشد فزاینده آگاهی عموم اقشار و رویکرد و برآیند کلی جامعه در درازمدت باید تأکید کرد که در نهایت، روسیاهی به زغال خواهد ماند!
1744/7184// *محسن داوری خبرنگار ایرنا در خراسان شمالی **انتشاردهنده: علی اصغرافتاده
واقعیت آن است که در آستانه برگزاری انتخابات هم زمان ریاست جمهوری دوازدهم و شوراهای پنجم که هرکدام نیز حساسیت های خاص خود را دارد، دو ویژگی در عرصه سیاسی کشور جلب توجه می کند.
نخستین نکته این که شاید برای اولین بار در تاریخ 38 ساله نظام جمهوری اسلامی، تنها رسانه رسمی دیداری و شنیداری کشور اهمیتی برای این رویداد خبرساز قائل نیست؛ به گونه ای که نه در بخش های اصلی خبری رادیو و تلویزیون و نه در دیگر برنامه ها و ساعات پربیننده، اشاره چندانی به انتخابات 29 اردیبهشت ماه نمی شود.
این در حالیست که صدا و سیما و دیگر رسانه های وابسته به نهادهای عمومی کشور در سنوات و تجارب گذشته وظیفه خود می دانستند که از ماه ها قبل، برای گرم کردن تنور انتخابات نهایت سعی و تلاش خود را به کار گیرند و با برنامه های مختلف اعم از خبری، تحلیلی، گزارش های مردمی، مناظرات و گفت و گو با کارشناسان یا اهالی سیاست (هرچند عمدتا متعلق به یک طیف و جریان سیاسی خاص و باز هم کانالیزه شده) به هر حال، به مخاطبان شان یادآور شوند که انتخاباتی هم در پیش است و قرار است بخشی از امور حاکمیتی در سطوح ملی یا محلی، به منتخبان مردم واگذار شود. اما در این دوره، آن چه بیش از همه مشهود است، سرد بودن فضای انتخابات در رسانه های این جریان به ویژه صدا و سیماست که از دید برخی صاحبنظران گویای آن است که طیف مقابل دولت تدبیر و امید هنوز توان شکست دادن سکاندار دولت یازدهم در انتخابات پیش رو را در خود نمی بیند و بنابراین، برگزاری انتخاباتی سوت و کور و بزعم خود، انتخاب رئیس جمهوری با حداقل آرای ممکن را هدف گرفته اند.
هشدار رئیس جمهوری مبنی بر دلسرد کردن مردم از نتایج صندوق های رأی البته وجه مهم دیگری هم دارد. طیف های تندرویی که در این سال ها هم با وارونه کردن و سیاه نمایی، تمام عملکرد دولت را زیر سوال برده اند و از دیدشان، گویی این دولت حتی یک طرح و تصمیم مدبرانه و مفید به حال ملت نداشته است، و از سوی دیگر، با مانع تراشی های فراوان در مسیر پیشبرد برنامه های رئیس جمهور منتخب مردم سنگ اندازی می کنند، دانسته یا ندانسته کشور را به سمت و سویی می برند که مردم به همان نتیجه ای برسند که حالا دکتر روحانی در موردش هشدار داده است.
اگرچه در همه کشورها، نظارت مستمر جناح های مختلف بر یکدیگر و حتی تشکیل دولت در سایه و مچ گیری سیاسیون از یکدیگر برای جلب آرای موافق در انتخابات بعدی امری مرسوم است، اما در کمتر کشوری شاهد هستیم که طیف بازنده انتخابات، در مسیر اجرای برنامه های رئیس دولتی که از مردم رأی اعتماد گرفته است، تا این اندازه سنگ اندازی کنند و بخواهند قدرت اجرایی رئیس جمهور را هر روز زیر سوال ببرند و در کشمکش هایی که وقت وانرژی دولتمردان را هدر می دهد و تحلیل می برد، هماوردطلبی کنند.
البته دکتر روحانی رئیس جمهوری به عنوان شخصیتی که از ابتدای پیروزی انقلاب و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی در مصادر و مناصب کلیدی به ویژه در عرصه تأمین منافع ملی و امنیت کشور خدمت کرده است، به خوبی از اهداف مخالفان در مانع تراشی های مستمر برای دولت مستقر آگاهی دارد و هشدار اخیر وی نیز ناظر بر هیمن امر است، اما به هر حال، نباید تأثیرگذاری هر چند اندک این سیاست ماکیاولی مخالفان بر آحاد جامعه را نادیده گرفت.
هرچند مردم ما با پای فشاری بر انتخاب سال 92 خود که در بزنگاه هایی همانند انتخابات اسفند 94 مجلس یا حضور میلیونی در آیین تشییع پیکر آیت الله هاشمی مصادیق عینی اش را شاهد بودیم، نشان داده اند که آماج این حملات و تخریب ها خللی در استواری رأی و عقیده شان وارد نساخته و هم چنان، بهترین راه اداره کشور را اعتدال و خردورزی می دانند.
با این اوصاف، اگرچه عملکرد مخالفان افراطی دولت را که سلب امید از مردم برای حضور پای صندوق های رأی و انتخاب بهترین گزینه سپردن سکان امور اجرایی را هدف گیری کرده اند، باید مصداق «بر شاخه نشستن و بن و ریشه را بریدن» دانست، اما با توجه به گسترش فضای رسانه ای، رشد فزاینده آگاهی عموم اقشار و رویکرد و برآیند کلی جامعه در درازمدت باید تأکید کرد که در نهایت، روسیاهی به زغال خواهد ماند!
1744/7184// *محسن داوری خبرنگار ایرنا در خراسان شمالی **انتشاردهنده: علی اصغرافتاده
کپی شد