همه ساله در چنین روزی نام فردوسی بیشتر بر زبانها جاری میشود و بی اختیار این شعر او که "عجم زنده کردم بدین پارسی" در ذهن و خاطره هر ایرانی نقش میبندد که به واقع این شاعر شهیر حقی بزرگ بر گردن تک تک فرزندان این مرز وبوم دارد.
شاعری که نقش و جایگاه رفیع او در زنده ماندن زبان فارسی بر کسی پوشیده نیست و از این منظر فارسیزبانان دنیا مدیون زحمات و رنج های این شاعر شهیر هستند.
مطابق آنچه مشهور است حکیم ابوالقاسم حسن بن علی توسی معروف به فردوسی حدود سال ۳۱۹ هجری خورشیدی در روستای 'پاژ' در توس خراسان به دنیا آمد و در اواخر قرن چهارم حدود سال ۳۹۷ خورشیدی در سن ۷۸ سالگی چشم از جهان فرو بست و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد.
اما یک فردوسی شناس برجسته در این زمینه گفت: تعیین و اعلام تاریخ مشخص برای روز دقیق تولد حکیم ابوالقاسم فردوسی به هیچ وجه امکان پذیر و دارای سندیت متقن تاریخی نیست.
دکتر محمدجعفر یاحقی افزود: در چارچوب زندگی اجتماعی و فرهنگ قرون گذشته قید کردن روز دقیق تولد افراد دارای اهمیت نبوده لذا در مورد فردوسی نیز این چنین بوده است.
وی ادامه داد: حتی سال تولد این بزرگمرد تاریخ ادبیات ایران پس از بررسی های متعدد با زحمت در سال ۱۳۲۹ هجری شمسی مشخص شد بنابراین تعیین روز دقیق تولد فردی در هزار سال پیش هرچند هم این فرد شاخص باشد به هیچ وجه امکان پذیر و شدنی نیست.
این استاد زبان و ادبیات فارسی در مورد انتخاب و اعلام نخستین روز بهمن ماه به عنوان زادروز فردوسی گفت: هیچ سند تاریخی در این زمینه وجود ندارد و نام بردن از این روز به عنوان زادروز فردوسی صرفا بر اساس محاسبات سرانگشتی، غیرعلمی و غیر رسمی صورت گرفته است.
یاحقی افزود: بر اساس چنین محاسباتی سومین روز دی ماه نیز به عنوان روز تولد فردوسی مورد اشاره قرار گرفته در حالی که این تاریخ نیز هیچ سندیتی ندارد.
به هر حال فردوسی شاعر حماسهسرای ایرانی و سراینده معروفترین اثر حماسی پارسی و طولانیترین منظومه به زبان پارسی تا زمان خود بود و به همین دلیل نیز او را از بزرگترین شاعران پارسیگو دانستهاند.
با گرویدن ایرانیان به اسلام در اوایل قرن اول هجری، خط و زبان عربی بر مردم ایران تحمیل شد به طوری که خط ایرانیان از پهلوی به عربی تغییر یافت و حاکمان عرب آن روز ایران در زمینه تغییر زبان نیز به پیشرفت هایی رسیدند اما از آنجا که همواره در طول تاریخ، دست به دست شدن حکومت ها در شهرها صورت گرفته و روستاها به دلیل دور بودن از مسائل و کشمکش های سیاسی، نقش ویژه ای در حفظ فرهنگ سرزمین ایران داشتند، این بار نیز روستاها نقش شایستهای در زنده نگه داشتن زبان فارسی داشتند و این زبان با همین پشتوانه توانست دست کم به صورت گفتاری و در مقام محاوره پایدار بماند.
تاریخ شروع به نظم شاهنامه، به طور دقیق معلوم نیست ولی با استفاده از شواهد متعدد که از شاهنامه مستفاد می گردد و با انطباق آنها بر وقایع تاریخی، می توان آغاز نظم شاهنامه را به وسیله استاد توس سال ۳۶۹ یا ۳۷۰ هجری دانست.
آرامگاه فردوسی در توس خراسان در نزدیکی مشهد قرار دارد و هر ساله میزبان شمار زیادی از گردشگران داخلی و خارجی و علاقهمندان به فرهنگ و تاریخ کهن است.
نظامی عروضی، که اولین فردی است که درباره زندگی فردوسی مطلب نوشته است، تولد فردوسی را در ده «باز» ( پاز ) نوشته که معرب کلمه «پاژ» است؛ اما منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کردهاند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمیدانند.
آنچه که مشهور است این است که از آنجا که فردوسی به قول خودش هیچ پادشاهی را سزاوار هدیه کردن کتابش ندید ( ندیدم کسی کش سزاوار بود)، مدتی آن را مخفی نگه داشت و در این مدت بخشهای دیگری نیز به شاهنامه افزود.
پس از حدود ۱۰ سال (در حدود سال ۳۸۲ هجری شمسی و در سن ۶۵ سالگی) زمانی که فردوسی فقیر شده و فرزندش را نیز از دست داده بود، تصمیم گرفت که کتابش را به سلطان محمود غزنوی تقدیم کند از این رو تدوین جدیدی از شاهنامه را شروع کرد و اشاره هایی را که به حامیان و دوستان سابقش شده بود را با وصف و مدح سلطان محمود و اطرافیانش جایگزین کرد.
تدوین دوم در سال ۳۸۸ هجری شمسی پایان یافت که بین ۵۰ تا ۶۰ هزار بیت داشت و فردوسی آن را در ۶ یا هفت جلد برای سلطان محمود فرستاد اما به گفته خود فردوسی، سلطان محمود به شاهنامه نگاه هم نکرد و پاداشی را که مورد انتظار فردوسی بود برایش نفرستاد.
فردوسی پس از این واقعه تا پایان عمر بخشهای دیگری نیز به شاهنامه اضافه کرد که بیشتر به اظهار ناامیدی و امید به بخشش بعضی از اطرافیان سلطان محمود از جمله «سالار شاه» اختصاص دارد.
شاهنامه، چه از حیث حفظ روایات کهن ملی و چه نگهبانی زبان فارسی دری گرانبهاترین متن تاریخ زبان فارسی است.
به رغم اینکه شاهنامه در زمان خود نیز اثری گرانمایه بود اما مورد توجه محمود غزنوی قرار نگرفت و چنین شد که فردوسی از سلطان محمود گلایه کرد:
به سی سال بردم، به شهنامه رنج
که تا شاه بخشد مرا تاج و گنج
به جـز خـون دل هـیـچ چـیـزم نــداد
نـشـد حـاصـل من از او غیر باد
اگـر شــــاه را شـــــاه بـــودی پــدر
بـه سـر بـر نـهـادی مرا تاج زر
اگــــر مـــادر شــــــاه بـــانــو بـدی
مـرا سـیـم و زر تـا به زانو بدی
چـــو انـــدر تــبــارش بـزرگــی نبود
نیارسـت نـام بـزرگـان شـنـود
و به این ترتیب به غلامزاده و بی اصل و نسب بودن محمود غزنوی، بنیانگذار سلطه ترک ها بر ایران اشاره میکند. این شاعر بلند آوازه در نهایت نیز در سختی و تنگدستی که حاصل ۳۰ سال تلاش برای اعتلای ادب پارسی بود درگذشت و به گفته جامی:
برفت شوکت محمود و در زمانه نماند
جز این فسانه که نشناخت قدر فردوسی
فردوسی سرآمد در حفظ هویت ایرانی
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در باره شخصیت فردوسی گفت: اطلاعات موجود در باره فردوسی بسیار مختصر است اما آنچه روشن و تایید شده است جایگاه وی از نظر طبقه اجتماعی است.
فرزاد قائمی افزود: فردوسی از طبقه دهقانان و از منطقه تابران توس بود که این طبقه در زمان سامانیان جزء طبقه متوسط ایران و از خرده مالکان محسوب می شدند که دسترسی به فرهنگ و آموزش داشتهاند.
وی با بیان این که انگیزه سرایش شاهنامه از سوی فردوسی انگیزه شخصی نبوده است اظهار داشت: انگیزه فردوسی در روزگار زیست این شاعر عالیقدر بسیار مهم و قابل توجه است.
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: جریان ادبی شاهنامه سرایی و شاهنامه نویسی در ایران قرن چهارم شکل گرفته بود که تنها یک جریان ادبی نبود بلکه جریانی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بود که به نوعی هویت ایرانیان مسلمان را به ایرانیان کهن ارتباط میداد.
نام "شاهنامه"را فردوسی بر اثر خود نگذاشته و در هیچ کجای شاهنامه این نام مطرح نشده و صرفا بعد از فوت فردوسی اثر جاودانهاش به عنوان شاهنامه شناخته شده است
قائمی افزود: در این جریان هویت جدیدی شکل داده میشد که از طرفی در این هویت عنصر مسلمان بودن افزوده شده و از طرفی مسلمان بودن به عرب بودن محدود و منحصر نمیشد.
وی ادامه داد: شاهنامه عنوان منتخب فردوسی برای اثر جاودانش نبود بلکه عنوان جریان ادبی آن دوره است یعنی دوران و شرایط سامانیان و قرن چهارم که زبان فارسی دری مورد حمایت و توجه ویژه بود.
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: از زمان یعقوب لیث صفاری که زبان فارسی به عنوان زبان دیوانی بود توجه به زبان فارسی بیشتر شد و همین امر در سرایش شاهنامه تاثیر داشت.
قائمی افزود: قبل از فردوسی شاهنامه ابومنصوری، ابوالمؤید بلخی، شاهنامه مسعودی و نیز شاهنامه ناتمام دقیقی طوسی از همشهریان فردوسی نیز نگارش شده بود که ابوالقاسم فردوسی نیز در اثر خود هزار بیت از شاهنامه دقیقی طوسی را با ذکر منبع آورده است و همین امر نشان از تحسین و تقدیر شاهنامه دقیقی از سوی فردوسی دارد.
جریان ادبی شاهنامه سرایی و شاهنامه نویسی در ایران قرن چهارم شکل گرفته بود که تنها یک جریان ادبی نبود بلکه جریانی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بود که به نوعی هویت ایرانیان مسلمان را به ایرانیان کهن ارتباط میداد و در این جریان هویت جدیدی شکل داده میشد که از طرفی در این هویت عنصر مسلمان بودن افزوده شده و از طرفی مسلمان بودن به عرب بودن محدود و منحصر نمیشد.
شاهنامه میراثی نامیرا
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: با وجود اینکه شاهنامههای متعدد قبل از فردوسی به نگارش در آمده بود یکی از علل ماندگاری اثر ابولقاسم فردوسی، هوش، نبوغ و خردمندی فردوسی در نگارش این اثر است.
قائمی افزود: امروزه شاهنامه به بخشی از هویت ایرانیان و یکی از مفاهیم ایرانی بودن در جهان بدل شده است و محدود نشدن شاهنامه فردوسی به اثری صرفا ادبی از علل ماندگاری شاهنامه است.
وی ادامه داد: فردوسی یک مسلمان بود و بر خلاف برخی مورخان مرز اعتقادات خود را حفظ میکرد به این معنا که همه شخصیتهای اثر خود را بدون اینکه نماینده دین خاصی باشند خداپرست معرفی میکند.
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان این که فردوسی در شاهنامه از اسطورهسازی از پیروان ادیان خاص خودداری میکند گفت: این امر از درایت، تیزهوشی و ظرافت این شاعر شهیر است و همین امر موجب میشود موفق به خلق اثری شود که فقط برای امروز نباشد بلکه به اثری فرا زمانی و فرا مکانی تبدیل شود.
قائمی افزود: علاوه بر این فردوسی در سراسر شاهنامه و در تمام داستانهای خود به ذکر منابع موثق و قابل قبول میپردازد و همین امر اثر وی را ماندگار و قابل اعتماد کرده است.
وی ادامه داد: شاهنامه لبریز از استعاره و صنایع بدیع معنوی است و نشان می دهد فردوسی شاعری خلاق و به نسبت روزگار خود شاعری قدرتمند و توانمند است.
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: دقت نظر و توجه فردوسی بعد از پایان سرایش شاهنامه از آنجا نمایان میشود که وی همچنان ۲۰ سال بعد از پایان کار اثر خود به اصلاح آن می پردازد و همین امر موجب رفع ایرادات و پایداری اثرش میشود.
قائمی افزود: فردوسی بر خلاف شاعران روزگار خود که در ازای جوایز مادی شعر میسرودند به دنبال ماندگاری اثر بود هرچند حمایت دربار از سرایش شاهنامه را رد نمیکرد.
وی ادامه داد: نام "شاهنامه"را فردوسی بر اثر خود نگذاشته و در هیچ کجای شاهنامه این نام مطرح نشده و صرفا بعد از فوت فردوسی اثر جاودانهاش به عنوان شاهنامه شناخته شده است.
او اضافه کرد: این اثر به دلیل بنیاد پایدار و محکم خود در دورههای بعد از جمله در دوره مغول که بسیاری آثار از میان رفتند از سوی ایرانیان حفظ و حراست فراوان شد و به اثری جهانی بدل شد.
قبل از فردوسی شاهنامه ابومنصوری، ابوالمؤید بلخی، شاهنامه مسعودی و نیز شاهنامه ناتمام دقیقی طوسی از همشهریان فردوسی نیز نگارش شده بود که ابوالقاسم فردوسی نیز در اثر خود هزار بیت از شاهنامه دقیقی طوسی را با ذکر منبع آورده است و همین امر نشان از تحسین و تقدیر شاهنامه دقیقی از سوی فردوسی دارد
هنر و معماری نمایانگر ابهت آرامگاه فردوسی
حکیم توس که به گفته خود از نظم کاخی بلند ساخته اکنون در شهر تاریخی توس در آرامگاهی آرمیده، که خشت خشت آن بازدیدکنندگان را به یاد حماسه میاندازد و عظمت و استواری آن، غنای شاهنامه را تداعی میکند.
این بنا سالانه میزبان چند میلیون گردشگر داخلی و خارجی است و از نظر هنر، معماری، چشم نوازی و توان برقراری ارتباط معنوی با بازدید کنندگان ویژگی های منحصر به فردی دارد.
در طول دوره های تاریخی مهندسان و معماران متفاوتی تلاش در ساخت بنایی درخور شان و جایگاه این شاعر بلندآوازه ایرانی داشتند، بنایی که همچون کاخ بلند سخن استوار فردوسی، از نظم در برابر باد و باران گزندی نبیند.
گفته میشود که اندیشه ساخت آرامگاه برای فردوسی به سال ۱۳۰۵ خورشیدی باز میگردد که جمعی از ادبا، اندیشمندان و ایران دوستان تصمیم گرفتند همزمان با همایش بزرگداشت هزاره فردوسی که قرار بود در سال ۱۳۱۳ برگزار شود با ساخت بنای آرامگاهی درخور شان آن شاعر نامدار، آیین بزرگداشتی برگزار کنند.
جانشین معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی گفت: بنای آرامگاه فردوسی برای بسیاری از گردشگران که نخستین بار آن را مشاهده می کنند بسیار جذاب، دیدنی، تماشایی و پر ابهت است.
احسان زهره وندی با بیان اینکه زیبایی و هنر عمیق و چشم نواز به کار گرفته شده در معماری این بنا بارها مورد یادآوری قرار گرفته است افزود: بسیاری از گردشگران از این بنا به عنوان شاهکار هنر و معماری نام بردهاند که دور از واقعیت نیست.
وی در زمینه ساخت این بنا اظهار داشت:در مورد نحوه طراحی بنای آرامگاه فردوسی و طراح اصلی آن که مرحوم مهندس کریم طاهرزاده بهزاد است آگاهیهای اندکی وجود دارد در مقابل به دلیل طول عمر زیاد مرحوم حسین لرزاده (۹۸ سال) و معروفیت وی به خاطر طراحی و ساخت مسجد اعظم قم، در بسیاری از سایتهای اینترنتی از جمله 'ویکیپدیا' به اشتباه طراحی بنای آرامگاه فردوسی به وی منسوب شده است.
طرح محوطه باغ آرامگاه فردوسی بر اساس اسلوب چهار باغ ایرانی به همت مهندس یعقوب دانش دوست در سال ۱۳۸۶ با تغییراتی اجرا و دو سال بعد از آن طرح محوطه سازی به پایان رسید و در نهایت تا سال ۹۱ نیز اجرای کامل سنگفرش پایان یافت.
ویژگی آرامگاه فردوسی با طراحی نهایی مهندس سیحون، تلفیق معماری ایران باستان و ایران اسلامی است که با اضافه شدن زیرزمین به بنای فعلی نوعی هنر ایرانی- اسلامی تداعی میشود زیرا در این هنر مقبرهها در سرداب است و سنگ قبر به صورت نمادین نصب میشود که نمونه آن مضجع شریف رضوی است که قبر حضرت رضا (ع) هشت متر پایینتر از ضریح قرار دارد.
فردوسی یک مسلمان بود و بر خلاف برخی مورخان مرز اعتقادات خود را حفظ میکرد به این معنا که همه شخصیتهای اثر خود را بدون اینکه نماینده دین خاصی باشند خداپرست معرفی میکندنمای بیرونی آرامگاه کنونی حکیم توس نیز بر گرفته از معماری پاسارگاد و تزیینات سرستون های هخامنشی است.
هم اکنون آرامگاه فردوسی دارای بخشهای اداری، کتابخانه، رستوران، ساختمان موزه و نیز بقایایی از دروازه "رزان" است و تندیسی از فردوسی به عنوان شاهکار هنری "ابوالحسن خان صدیقی" از مجسمه سازان مشهور، در آن نصب شده است.
در محوطه درون باغ آرامگاه فردوسی، مهدی اخوان ثالث (م. امید)، شاعر معاصر آرام گرفته و در فاصله ۵۰ متری بیرون از باغ آرامگاه فردوسی نیز آرامستان شعرا قرار دارد که در آن شاعران نامدار معاصر از جمله عماد خراسانی، احمد گلچین معانی، احمد کمال پور، محمد قهرمان و عشرت قهرمان به خاک سپرده شده اند.
وسعت باغ آرامگاه فردوسی ۶.۵ هکتار و محوطه پیشخوان آرامگاه نیز حدود ۶ هکتار است.
۲۵ اردیبهشت ماه سالروز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی است.