خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها - محمد حسین صانعی؛ بدون شک و تردید آموزش و پرورش در ساختن جامعه و مهندسی تحولات اجتماعی اساسی‌ترین نقش را دارد. امروزه کشورهای در جهان قافله‌سالار علم، صنعت، تمدن، پیشرفت و اقتصاد پویا و پایدار هستند که از گذشته‌های دور سه مؤلفه را در حوزه تعلیم و تربیت مورد توجه قرار دادند؛ یکی سرمایه‌گذاری مناسب، دوم توجه به حفظ بالاترین میزان رضایت‌مندی شغلی معلم و سوم حرکت با برنامه در چارچوب اصول روشن برای نیل به مقاصدی که از پیش تعیین شده بود.

نمونه بارز آن کشور ژاپن است که با وجود زلزله‌خیزی و فقدان منابع طبیعی، محصور بودن در اقیانوس و گرفتاری در طوفان‌ها و تندبادهای ویرانگر و تخریب صد درصدی در جنگ جهانی دوم، امروزه یکی از پیشرفته‌ترین کشورهای جهان است؛ در حالی که به گواهی تاریخ، این کشور تحولات خودش را همزمان با ایران شروع کرد؛ با این تفاوت که در آن کشور، آموزش و پرورش، رضایت‌مندی شغلی معلم و تربیت نسل آینده، در اولویت برنامه‌ها قرار گرفت و با آینده‌نگری و سرمایه‌گذاری، طبقه مولد و کارآفرینی تربیت شد که با اولویت منافع ملی، در رده‌های مختلف مملکت انجام وظیفه نمایند.

آیا ما هم آموزش و پرورش را در اولویت اول قرار دادیم

اکنون این پرسش مطرح است که ما با آموزش و پرورش چه کردیم؟ آیا ما هم آموزش و پرورش را در اولویت اول قرار دادیم؟ واقعیت این است که ما در تمام ادوار گذشته به هر علتی به آموزش و پرورش توجه کافی نداشتیم و از تربیت نسل غافل ماندیم و شاید هم عقل و درایت کافی در این زمینه نداشتیم و هنوز هم کماکان با برنامه‌های تاریخ مصرف گذشته، به کارمان ادامه می‌دهیم و تنها هنر ما این است که به تدریج دیپلمه‌های بیکار را به لیسانس و فوق‌لیسانس و دکترای بیکار تبدیل کردیم!

در چند دهه اخیر، با برنامه‌های نسنجیده و غیرکارشناسی آن‌قدر بر پیکره آموزش و پرورش وصله و پینه زدیم که چهره آن در نظر مصرف‌کنندگان اصلی آن یعنی دانش‌آموزان، زشت و نامقبول شده است. اگر باور ندارید، سری به مدارس بزنید و با مدیران، معلمان و مشاورین آنها صحبت کنید؛ و یا هم‌اکنون که بیش از دو ماه از تعطیلی مدارس به‌خاطر بیماری کرونا گذشته است، ببینید فرزندان‌تان چقدر دلتنگ مدرسه شدند!؟ واقعیت این است که درصد بالایی از دانش‌آموزان، میل و رغبت چندانی به مدرسه ندارند و تنها با اجبار به مدرسه می‌روند! و غالباً به یادگیری چیزهایی که برای زندگی حال و آینده‌شان مؤثر و مفید باشد، علاقه‌ای ندارند؛ که این، برای آینده جامعه اصلاً نویدبخش و خوشایند نیست.

چه باید کرد؟ قبل از اینکه به چه باید کرد، پاسخی داده شود، باید اعتراف کرد که در چهار دهه گذشته، هیچ‌گاه آموزش و پرورش ما بودجه کافی و برنامه و استراتژی مشخصی نداشته و نمی‌دانسته به کجا و چگونه باید برود! از همه مهم‌تر، معلم کارآزموده و عاشق تعلیم و تربیت به اندازه نیاز در اختیار نداشته است. مگر می‌شود بدون بودجه کافی و برنامه کارشناسی و با وجود نارضایتی و ناخشنودی معلم از وضعیت اقتصادی و معیشتی و تبعیض‌های ناروا در میان دستگاه‌های دولتی، طبقه‌ای مولد و کارآفرین تربیت کرد که بتوانند به احیای موات بپردازند، معادن را استخراج کنند و با ابداع و ابتکار خود نیازهای اساسی کشور را مرتفع نمایند، و آن را از واردات و مصنوعات دیگران بی‌نیاز سازند؟

معتقدم کارگزاران نظام، حتی به بهای توقف برخی کارها هم که شده، باید در بُعد اقتصادی، خارج از شعار و آمارهای آزاردهنده، کاری برای آموزش و پرورش انجام دهند تا معلم در کلاس درس، غیرمستقیم و یا خدای ناکرده مستقیم، مراتب ناخشنودی و عدم رضایت خود را از شغل معلمی به‌خاطر وضعیت معیشتی در حضور کودکان، نوجوانان و جوانان ابراز نکند! مسئله معیشت، اقتصاد و خصوصاً تبعیضات آشکار، با نصیحت و سخنرانی نه تنها حل نمی‌شود، بلکه گاهی زمینه‌ساز کفر، عناد و تعارض نیز می‌شود.

باید همگان بر این نکته واقف باشند که معلمی یک شغل معمولی نیست؛ معلمی آمیزه‌ای از معرفت و احساس است. از این رو معلم در فرایند تعلیم و تربیت علاوه بر اینکه به دانش‌افزایی و انتقال علوم و فنون به دانش‌آموزان می‌پردازد، به‌طور مستقیم و غیرمستقیم همه نگرش‌ها، باورها و احساسات خود را به مخاطبان هوشمند خود انتقال می‌دهد؛ و نارضایتی شغلی او موجب خواهد شد که از خلاقیت، خودجوشی، خودبینشی و خودآفرینی لازم برخوردار نباشد و نتواند نسلی خلاق، دارای دیدی عمیق و ارزیاب با مواضع متنوع و متعدد در برابر شرایط گونه‌گون تربیت کند. و این یک خطر بالقوه و تهدید جدی است، زیرا تداوم این نارضایتی‌ها و تراکم آنها در آینده، مُخل تعادل جامعه و مقدمه تزلزل و تضعیف معیارها و ارزش‌ها خواهد شد.

کارشناس تعلیم و تربیت

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 1421447
  • منبع: mehrnews.com
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.