در جنایتی هولناک پیرمرد 60 ساله در مشهد کودک 11 ساله ای را به قتل رساند.
به گزارش ایلنا، پرونده این سلاخ کهنه کار از حدود 10 روز قبل زمانی در دستورکار پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت که مردی با مراجعه به دایره فقدانیهای اداره جنایی از گم شدن پسر 11 سالهاش به نام مرتضی خبر داد.
این مرد در اظهارات خود گفت: روز دوازدهم بهمن، پسرم به همراه دوستانش در محله «زیرکن» (انتهای بلوار مهر مادر در منطقه خواجه ربیع) مشغول بازی بود اما از حدود ظهر همان روز دیگر به منزل نیامد و جست وجوهای ما نیز برای یافتن وی بی نتیجه ماند.
با توجه به تاکید سردار محمدکاظم تقوی (فرمانده باتجربه انتظامی استان خراسان رضوی) مبنی بر پیگیری جدی پروندههای فقدانی کودکان و جرایم خاص، بلافاصله گروه ویژهای از کارآگاهان ورزیده دایره جنایی با صدور دستوری از سوی سرهنگ حسین بیات مختاری (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) و با نظارت و فرماندهی مستقیم سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) وارد عمل شدند و تحقیقات گستردهای را در این باره آغاز کردند.
کارآگاهان در اولین مرحله از عملیات اطلاعاتی به ردیابی کودک 11 ساله در محله زیرکن پرداختند و برخی از کودکانی را که آن روز همراه «مرتضی» بودند شناسایی کردند اما هر کدام از کودکان مذکور نیز فقط تا ظهر آن روز (دوازدهم بهمن) مرتضی را دیده بودند و بعد از آن دیگر خبری از او نداشتند. در حالی که تحقیقات اطلاعاتی کارآگاهان به روزهای بعد کشیده شد ناگهان یکی از دوستان مرتضی از مرد پیری به نام «رمضان-الف» سخن گفت که قرار بود «مرتضی» یک قلاده سگ برای باغ آن پیرمرد ببرد! این جمله شاخه عملیات کارآگاهان را وارد مرحله جدیدی کرد و بدین ترتیب گروه زبدهای از کارآگاهان، فعالیت های اطلاعاتی و پلیسی خود را روی پیرمرد مذکور متمرکز کردند.
بررسیهای تحت پوشش کارآگاهان نشان میداد که پیرمرد 60 ساله در آن منطقه به عامل اغفال کودکان معروف است و از سابقه اجتماعی خوبی برخوردار نیست اما از آن جایی که وی چند روز قبل عمل جراحی چشم انجام داده بود، کارآگاهان با حساسیت ویژهای به تحقیق ادامه دادند تا این که مشخص شد گوشی تلفن همراه کودک گمشده نزد یکی از دوستان همبازی وی قرار دارد. بنابراین کارآگاهان با لحنی کودکانه از وی درباره گوشی تلفن همراه پرسیدند که اظهارات این کودک، پشت پرده این ماجرای تلخ را نشان داد.
او گفت: گوشی را رمضان (پیرمرد سلاخ) به من داد و تاکید کرد که سیم کارت روی آن نگذارم و فقط با آن بازی کنم چون او چند بار مرا به باغ خود برده بود! بنابراین گزارش، درحالی که با اظهارات این کودک احتمال قتل قوت گرفته بود، گروه ویژه دیگری از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ سلطانیان (رئیس دایره قتل عمد) و با صدور دستورات قضایی، بررسیهای تخصصی خود را با بازداشت پیرمرد 60 ساله ادامه دادند اما او هرگونه ارتباط خود با مرتضی را انکار میکرد تا این که روز گذشته کارآگاهان با راهنماییهای قاضی علی اکبر احمدی نژاد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) شیوه تحقیقات را تغییر دادند و پیرمرد را با چند کودک روبه رو کردند که یکی از آنها همان کودکی بود که گوشی تلفن همراه مرتضی را در دست داشت. اینگونه بود که این مرد در برابر بازجوییهای تخصصی دوام نیاورد و گفت: به بچه های محل گفته بودم هر کس یک قلاده سگ برای محافظت از باغام بیاورد 50 هزار تومان پول میگیرد. آن روز هم مرتضی یک سگ ماده «گر» آورد که به دردم نمیخورد ولی 10 هزار تومان به او دادم و رفت.
اما پیرمرد 60 ساله وقتی دید جملات ساختگی او مورد توجه قاضی و کارآگاهان قرار نمیگیرد به ناچار حقیقت ماجرا را بیان کرد و گفت: او را به بهانه دادن پول به باغ کشاندم و قصد آزار او را داشتم اما وقتی با مقاومت کودک روبه رو شدم و او فریاد میزد که ماجرا را به پدرش میگوید، عصبانی شدم و او را با دست هل دادم که سرش به حاشیه استخر کوچک داخل باغ خورد و بیهوش شد. دیگر ترسیده بودم به همین دلیل کمربندش را برداشتم و او را خفه کردم. سپس جسد را در صندوق عقب خودروی پی کی گذاشتم و بعد از روستای رباط خاکستری به سمت جاده فرعی رفتم و داخل گودالی در کوهپایه دفن کردم!
روز گذشته کارآگاهان پلیس آگاهی، درحالی که این مرد در کنار سرگرد «وحید حمیدفر» (افسر پرونده) قرار گرفته بود به سوی محل دفن جسد حرکت کردند و او در حضور «قاضی احمدی نژاد» ضمن بیان جزئیات تلخ دیگری از ماجرا، با دست های خود بخشی از زمین خاکی را حفر کرد که ناگهان جسد پسربچه نمایان شد و بدین ترتیب یک پرونده جنایی دیگر مقابل قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد قرار گرفت تا زوایای پنهان آن روشن شود.