به گزارش ایرنا، روستای کارشک در 12 کیلومتری شهر خضری از توابع شهرستان قاینات خراسان جنوبی مدفن امامزاده عظیم الشأنی به نام عبدالله بن موسی الجون است که نسب وی با سه واسطه به امام حسن مجتبی (ع) می رسد.
بقعه تاریخی و قدیمی این امامزاده بر اثر زلزله سال 47 ویران شد اما بعد از چند نوبت بازسازی اکنون مکانی در خور شأن زائران فراهم شده تا به واسطه معنویت این مکان مقدس به صفای دل بپردازند.
این بقعه متبرکه در حصار درختان کاج محصور شده و در جوار آن نیز قبرستان قدیمی روستا قرار دارد. نگاهی به قبرها نشان می دهد که بخش اعظم خفتگان آن قربانیان زلزله 47 بوده اند.
وجود یک قنات با آب انبار هم در جوار امامزاده دیدنی است پایین رفتن از پلکان این آب انبار و دست کشیدن به دیواره های خنک، انسان را شاداب می کند. آخرین پله آب انبار به دهنه قنات می رسد که آب گوارایی را تقدیم وجود می کند.
** شکوه شکست نور در آیینه کاری امامزاده
باغ های سرسبزی هم پشت امامزاده وجود دارد که می توان هر نوع میوه ای را در میان شاخ و برگ هایش دید.
دیوارهای ورودی امامزاده با کاشی کاری های ریزنقش و زیبا چشم نوازی می کند و اندرون نیز آینه دیوارها و سقف شکوهی از شکست نور را در این مکان به نمایش می گذارد.
با قرائت زیارت نامه ای که در قسمت ورودی و مقابل ضریح نصب شده می توان اذن دخول گرفته و وارد شد.
ضریح در وسط حرم قرار دارد و نور سبزی که از آن پخش می شود آرامشی را به درون ریخته و پاها را مجاب می کند که در مقابل این قبر مطهر زانو زده و دست به درگاه خدا قلب را مصفا کند.
آرامش چهار شهید در جوار این امامزاده دل را می کشاند به سمتی که چند لحظه ای نامشان را از سنگ قبر بخوانی و بدانی که این گل های پر پر در کجا خون بر زمین ریختند و آسمانی شدند.
آنقدر فضای امامزاده دلنشین است که باید به تمنای دل پاسخ داد؛ کتاب از قفسه برداشته و نجوایی با خدای خود در این آرامستان جان داشت.
با نگاه به سقف می توان گوشه های گنبد را شمرد، زاویه ها، هلال ها و قوس های ایجاد شده در سقف با هیچ رسم ریاضی قابل قیاس نیست؛ آنقدر این گوشه ها مرتب کنارهم چیده شده اند که نمی توان حتی ذره ای کجی در آن دید.
اینجا آنچنان دل هوایی می شود که فقط به دنبال کنجی است تا سر به مهر گذاشته و با خدا سخن بگوید. انگار اینجا به آسمان نزدیک تر شده و دل هوای بیشتر ماندن می کند.
این نظم ها و زیبایی ها گویای مدیریتی است که عشق بانی اش شده و تایید آن را از کلام پیر غلام این امامزاده می شنویم.
** خادم شفا یافته
آنجا که دعای سمات باعث می شود بعد 2 دهه به زادگاهش برگردد و همین جا بماند و باقی عمرش را وقف بر امامزاده کند.
محمد رحیمی مدیر اجرایی امامزاده است که در خصوص نحوه آمدن و ماندش گفت: سال 65 کارشکی های مقیم مشهد با هم وعده گذاشتند که دعای سمات را در محل امامزاده برگزار کنند و آن زمان که بعد از مدت ها به زادگاهم برگشتم و اوضاع امامزاده را دیدم 50 تومان نذر ساخت آن کردم.
وی که دستی در امور عمرانی آستان قدس داشته است ادامه داد: چون تجربه آهنگری و جوشکاری در مشهد داشتم دوستانم پیشنهاد کردند به جای نذر پول بازسازی امامزاده را به عهده گیرم.
رحیمی زیربنای آن زمان امامزاده را 100 متر مربع عنوان کرد و یادآور شد: از همان سال شروع به بازسازی کردیم و بالاخره بعد از 20 سال توانستیم ساختمان را بازسازی کنیم.
وی به شفای بیماری اش توسط این امامزاده شریف اشاره کرد و افزود: بعد از اینکه مقداری از کارهای عمرانی امامزاده را انجام دادم به یکبار بیماری روماتیسم روانی گرفته و برای مدت زیادی در مشهد از ناحیه پا و کمر فلج شدم.
این خادم امامزاده بیان کرد: بعد از مدتی به من گفتند که شخصی خواب دیده برای شفا به امامزاده بروم ؛ لذا یک شب جمعه مقابل ضریح مطهر مرا دراز کشاندند و تا صبح همان جا خوابیدم؛ نزدیک صبح در خواب دیدم که شخصی از پشت سر مرا به یکبار بلند کرده و به زمین زد. ناگهان از خواب بلند شدم و اطراف را نگاه کردم ولی هیچ کس نبود زمان زیادی نگذشت که صبح شده و اقوام بالای سرم آمدند ولی آن زمان خودم توانستم بعد یک سال و هشت ماه مجدد راه بروم و این شفا باعث شده که همیشه خادم امامزاده باقی بمانم.
وی یادی از زلزله 47 خضری و دشت بیاض کرد و گفت: با وجود اینکه آن زلزله تمام روستاها و شهرهای اطراف را کامل تخریب کرد اما به طور معجزه آسایی بخشی از گنبد این امامزاده به شکل یک سپر بالای قبر مطهر باقی مانده بود.
رحیمی ادامه داد: بنای قدیمی بقعه تخریب شد اما ضریح چوبی که جنس آن از صندل اصل بود سالم ماند که آن هم بر اثر لگدهای سربازان زمان شاه که بعد از زلزله به این مکان آمدند به طور کامل تخریب شد.
وی با بیان اینکه بعد تخریب ضریح چوبی، ضریح جدیدی از جنس آهن ساخته و نصب شد اظهار داشت: با نصب ضریح جدید در همین چند سال اخیر ضریح آهنی در موزه امامزاده نگهداری می شود.
وی که از همان سال ها خادمی امامزاده را هیچ گاه رها نکرده است گفت: بعد از 30 سال تمام زائران به یک شکل پذیرایی می شوند و برای همه میهمانان امامزاده با یک قوری چای درست می کنم.
مدیر اجرایی امامزاده عبد الله کارشک به مراسم های مختلفی که در این مکان مقدس برگزار می شود اشاره کرد و افزود: اینجا همیشه زائر وجود دارد و الان هم زائرسراهایی ساخته شده که با تمام امکانات فرصت اقامت را فراهم می کند.
موزه اشیاء تاریخی امامزاده از دیگر نقاطی است که رحیمی آن را معرفی و اضافه کرد: در این موزه ضریح قدیم و اشیایی که از زمان گذشته در امامزاده وجود داشته نگهداری می شود.
وی با اشاره به وجود قبر« ولی دشت بیاضی» از شاعران قدیمی منطقه در مکان امامزاده عنوان کرد: آیت الله خراشادی نیز از بزرگانی است که در این مکان مقدس دفن شده است.
آب و هوای دلنشین امامزاده عبد الله در روستای کارشک سیاحت را در کنار زیارت لذت بخش می کند و اگر روزهای عاشورا و تاسوعا کسی پای در میدان این امامزاده گذاشت، می تواند همنوا با تعزیه خوانان و عاشقان پیاده ای که از شهر و روستاهای اطراف میهمان امامزاده می شوند اشک ماتم برای غم شهدای کربلا بریزد.
گزارش از عصمت برزجی
9893 * 6054
بقعه تاریخی و قدیمی این امامزاده بر اثر زلزله سال 47 ویران شد اما بعد از چند نوبت بازسازی اکنون مکانی در خور شأن زائران فراهم شده تا به واسطه معنویت این مکان مقدس به صفای دل بپردازند.
این بقعه متبرکه در حصار درختان کاج محصور شده و در جوار آن نیز قبرستان قدیمی روستا قرار دارد. نگاهی به قبرها نشان می دهد که بخش اعظم خفتگان آن قربانیان زلزله 47 بوده اند.
وجود یک قنات با آب انبار هم در جوار امامزاده دیدنی است پایین رفتن از پلکان این آب انبار و دست کشیدن به دیواره های خنک، انسان را شاداب می کند. آخرین پله آب انبار به دهنه قنات می رسد که آب گوارایی را تقدیم وجود می کند.
** شکوه شکست نور در آیینه کاری امامزاده
باغ های سرسبزی هم پشت امامزاده وجود دارد که می توان هر نوع میوه ای را در میان شاخ و برگ هایش دید.
دیوارهای ورودی امامزاده با کاشی کاری های ریزنقش و زیبا چشم نوازی می کند و اندرون نیز آینه دیوارها و سقف شکوهی از شکست نور را در این مکان به نمایش می گذارد.
با قرائت زیارت نامه ای که در قسمت ورودی و مقابل ضریح نصب شده می توان اذن دخول گرفته و وارد شد.
ضریح در وسط حرم قرار دارد و نور سبزی که از آن پخش می شود آرامشی را به درون ریخته و پاها را مجاب می کند که در مقابل این قبر مطهر زانو زده و دست به درگاه خدا قلب را مصفا کند.
آرامش چهار شهید در جوار این امامزاده دل را می کشاند به سمتی که چند لحظه ای نامشان را از سنگ قبر بخوانی و بدانی که این گل های پر پر در کجا خون بر زمین ریختند و آسمانی شدند.
آنقدر فضای امامزاده دلنشین است که باید به تمنای دل پاسخ داد؛ کتاب از قفسه برداشته و نجوایی با خدای خود در این آرامستان جان داشت.
با نگاه به سقف می توان گوشه های گنبد را شمرد، زاویه ها، هلال ها و قوس های ایجاد شده در سقف با هیچ رسم ریاضی قابل قیاس نیست؛ آنقدر این گوشه ها مرتب کنارهم چیده شده اند که نمی توان حتی ذره ای کجی در آن دید.
اینجا آنچنان دل هوایی می شود که فقط به دنبال کنجی است تا سر به مهر گذاشته و با خدا سخن بگوید. انگار اینجا به آسمان نزدیک تر شده و دل هوای بیشتر ماندن می کند.
این نظم ها و زیبایی ها گویای مدیریتی است که عشق بانی اش شده و تایید آن را از کلام پیر غلام این امامزاده می شنویم.
** خادم شفا یافته
آنجا که دعای سمات باعث می شود بعد 2 دهه به زادگاهش برگردد و همین جا بماند و باقی عمرش را وقف بر امامزاده کند.
محمد رحیمی مدیر اجرایی امامزاده است که در خصوص نحوه آمدن و ماندش گفت: سال 65 کارشکی های مقیم مشهد با هم وعده گذاشتند که دعای سمات را در محل امامزاده برگزار کنند و آن زمان که بعد از مدت ها به زادگاهم برگشتم و اوضاع امامزاده را دیدم 50 تومان نذر ساخت آن کردم.
وی که دستی در امور عمرانی آستان قدس داشته است ادامه داد: چون تجربه آهنگری و جوشکاری در مشهد داشتم دوستانم پیشنهاد کردند به جای نذر پول بازسازی امامزاده را به عهده گیرم.
رحیمی زیربنای آن زمان امامزاده را 100 متر مربع عنوان کرد و یادآور شد: از همان سال شروع به بازسازی کردیم و بالاخره بعد از 20 سال توانستیم ساختمان را بازسازی کنیم.
وی به شفای بیماری اش توسط این امامزاده شریف اشاره کرد و افزود: بعد از اینکه مقداری از کارهای عمرانی امامزاده را انجام دادم به یکبار بیماری روماتیسم روانی گرفته و برای مدت زیادی در مشهد از ناحیه پا و کمر فلج شدم.
این خادم امامزاده بیان کرد: بعد از مدتی به من گفتند که شخصی خواب دیده برای شفا به امامزاده بروم ؛ لذا یک شب جمعه مقابل ضریح مطهر مرا دراز کشاندند و تا صبح همان جا خوابیدم؛ نزدیک صبح در خواب دیدم که شخصی از پشت سر مرا به یکبار بلند کرده و به زمین زد. ناگهان از خواب بلند شدم و اطراف را نگاه کردم ولی هیچ کس نبود زمان زیادی نگذشت که صبح شده و اقوام بالای سرم آمدند ولی آن زمان خودم توانستم بعد یک سال و هشت ماه مجدد راه بروم و این شفا باعث شده که همیشه خادم امامزاده باقی بمانم.
وی یادی از زلزله 47 خضری و دشت بیاض کرد و گفت: با وجود اینکه آن زلزله تمام روستاها و شهرهای اطراف را کامل تخریب کرد اما به طور معجزه آسایی بخشی از گنبد این امامزاده به شکل یک سپر بالای قبر مطهر باقی مانده بود.
رحیمی ادامه داد: بنای قدیمی بقعه تخریب شد اما ضریح چوبی که جنس آن از صندل اصل بود سالم ماند که آن هم بر اثر لگدهای سربازان زمان شاه که بعد از زلزله به این مکان آمدند به طور کامل تخریب شد.
وی با بیان اینکه بعد تخریب ضریح چوبی، ضریح جدیدی از جنس آهن ساخته و نصب شد اظهار داشت: با نصب ضریح جدید در همین چند سال اخیر ضریح آهنی در موزه امامزاده نگهداری می شود.
وی که از همان سال ها خادمی امامزاده را هیچ گاه رها نکرده است گفت: بعد از 30 سال تمام زائران به یک شکل پذیرایی می شوند و برای همه میهمانان امامزاده با یک قوری چای درست می کنم.
مدیر اجرایی امامزاده عبد الله کارشک به مراسم های مختلفی که در این مکان مقدس برگزار می شود اشاره کرد و افزود: اینجا همیشه زائر وجود دارد و الان هم زائرسراهایی ساخته شده که با تمام امکانات فرصت اقامت را فراهم می کند.
موزه اشیاء تاریخی امامزاده از دیگر نقاطی است که رحیمی آن را معرفی و اضافه کرد: در این موزه ضریح قدیم و اشیایی که از زمان گذشته در امامزاده وجود داشته نگهداری می شود.
وی با اشاره به وجود قبر« ولی دشت بیاضی» از شاعران قدیمی منطقه در مکان امامزاده عنوان کرد: آیت الله خراشادی نیز از بزرگانی است که در این مکان مقدس دفن شده است.
آب و هوای دلنشین امامزاده عبد الله در روستای کارشک سیاحت را در کنار زیارت لذت بخش می کند و اگر روزهای عاشورا و تاسوعا کسی پای در میدان این امامزاده گذاشت، می تواند همنوا با تعزیه خوانان و عاشقان پیاده ای که از شهر و روستاهای اطراف میهمان امامزاده می شوند اشک ماتم برای غم شهدای کربلا بریزد.
گزارش از عصمت برزجی
9893 * 6054
کپی شد