ادامه مطلب به این شرح است: سید محمد فرزان در سال 1312 قمری (1273 شمسی) در روستای سندادان واقع در 8 فرسخی بیرجند متولد شد.
محمد چهارده ساله بود که دروس دوره مکتب در قریه سندادان را به پایان رساند و به همراه خانواده برای ادامه تحصیل به بیرجند نقل مکان کرد که مصادف شد با تأسیس مدرسه نوبنیاد شوکتیه توسط امیر شوکت‌الملک در بیرجند.
مادرشان به توصیه روحانیان و علمای شهر، محمد را برای فراگیری علوم جدید در مدرسه شوکتیه و برادرش حسن را برای فراگیری علوم قدیم در مدرسه معصومیه ثبت‌نام کرد.
سید محمد در عالم ادب فارسی و عربی حدیث تفسیر و معارف اسلامی یگانه ی روزگار و حسن نیز در فقه و اصول به اجتهاد رسید و بعداً به نام «آیت‌ا... العضمی سید حسن تهامی» مشهور شد.
ایران سرشار از چهره‌های علمی و فرهنگی بزرگی است که متأسفانه آن‌گونه که باید و شاید برای نسل معاصر شناخته شده نیستند.
یکی از این بزرگان علامه سیدمحمد فرزان بیرجندی است.
علامه سید محمد فرزان به تمام معنی فردی مسلمان و دوستدار اهل بیت بود، آیات قرآن را حفظ داشت و در صحبتها و تحقیقات به آنها استناد می جست، نماز و عبادتش هرگز ترک نمی شد،نماز را با قرائتی زیبا می خواند و اعتقادش از روی مطالعه و تحقیق بود.
فرزان شاگردان خود را پیوسته پند می داد که از قرائت قرآن غفلت نکنند و می فرمود: مستحب است که هر مسلمانی صبح ها بعد از انجام نماز یک حزب یا چند صفحه یا لااقل چند آیه از قرآن را تلاوت کند.
علامه فرزان دانشمندی آزاده و عملا درویشی پاکباز و متشرعی بی نیاز به مقام و زخارف و اموال دنیوی بود.
او از آن گروه بزرگانی است که به معنای واقعی کلمه عاشق علم محسوب می‌شوند و دانش را برای دانش و فرهنگ را برای فرهنگ و نه برای مدرک و پست می‌خواهند.
سید محمد فرزان چون در قریه ی سیدان خواندن و نوشتن قرائت قرآن و شرعیات و مقدمات علوم ادبی را فراگرفته ، در کلاس دوم پذیرفته شد.
حدود سه سال مقدماتی عربی را در مدرسه ی قدیم فراگرفته بود.
او در سال سوم ، چهارم، پنجم و ششم درخشنده ترین شاگرد مدرسه شناخته شد و با معلمان خود به بحث می پرداخت .
فرزان در مدرسه بیشتر اوقات خود را صرف مطالعه ی کتاب های موجود و مجله های المقتبس، المقتطف، المنار و الهلال می کرد.
فرزان در هیجده سالگی مدرسه ی شوکتیه را به پایان برد.
سپس به مشهد مهاجرت کرده و در حلقه ی درس استادانی همچون ادیب نیشابوری حاج آقا حسین قمی و آیت ا...خراسانی قرار گرفت.

** تدریس در مدرسه شوکتیه و مدیریت مدرسه
علامه پس از تحصیل علوم قدیم در مشهد در سال 1297 خورشیدی به بیرجند بازگشت و به تدریس در مدرسه ی شوکتیه پرداخت.
موارد تدریس وی ادبیات فارسی و عربی و معانی بیان بوده است.
فرزان برای مدتی ریاست دبیرستان شوکتیه را عهده دار بوده است.
زمانی از تدریس علامه در بیرجند نمی گذشت که در همان سال 1279 خورشیدی مامور سیستان شد.
او علاوه بر سال‌ها فعالیت در آموزش و پرورش و ایجاد سیستم نوین آموزشی در شهرهایی چون زابل، زاهدان و بنادر حاشیه خلیج فارس سال‌های متمادی به تدریس زبان و ادبیات عربی، تاریخ اسلام، فقه، حدیث و حکمت در دانشکده‌های معقول و منقول قدیم والهیأت کنونی و ادبیات دانشگاه تهران و مؤسسه وعظ و خطابه پرداخت.
وی همچنین بخشی از زندگی خود را همراه با محمد محیط طباطبایی و مجتبی مینوی به تهیه کتب درسی لازم برای مدارس وقت اختصاص داد.

** ادای فریضه ی نماز تا دم واپسین
دو سال آخر عمر استاد در تهران بود چرا که داماد ایشان دوباره به تهران انتقال یافت.
در آخرین سال حیات غالباً بیمار و حتی نزدیک به هشت ماه در بستر بود و به زحمت به ادای فریضه ی نماز که تا دم واپسین دقت داشت فوت نشود، می پرداخت.
با وجود بیماری در بستر مطالعه می کرد و بر کتاب ها حاشیه نویسی می نمود.
در سال های آخر عمر فرزان در سر خود فشاری احساس می کرد.
گویا قلب نمی توانسته خون را به درستی به مغز برساند و او زود خسته می شد. علاوه بر این که در پانزده سال آخر حیات بر خلاف دوران جوانی که سالم و تندرست و ورزشکار بوده نحیف و لاغر شده بود.
پزشکان مورد اعتماد و علاقه ای دو نفر از شاگردان او بودند.
آقایان دکتر محمد حسین اعتمادی و دکتر هادی فرزانه که بر بالین استادشان حاضر شده و او را مداوا می کردند.
چند روز پیش از مرگ استاد دکتر فرزان حال او را وخیم یافت.
او را به بیمارستانی برد که خود رئیس بخش جراحی آن بود و با کمک دکتر اعتمادی تلاش خود را بکار بستند تا علامه را از مرگ نجات دهند اما معالجات سودمند واقع نشد و در حدود ساعت ده بعداز ظهر روز یکشنبه 23 فروردین ماه 1349 برابر پنجم صفرالمظفر 1390 هجری قمری زمانی که دکتر تهامی برادر زاده ایشان بر بالینش حضور داشت دار فانی را وداع کرد.
بنا به پیشنهاد استاد جلالی نائینی، قرار شد که علامه در تهران دفن شوند تا هراز چندگاهی بر سر مزارش گرد آیند.
بنابراین در چند متری مرقد حضرت عبدالعظیم و پهلو به پهلوی ابوالفتح رازی، میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، علامه قزوینی، عباس اقبال و تنی چند از دانشمندان دیگر به خاک سپرده شد.

** تالیفات فرزان
استاد مینوی درباره ی تالیفات علامه می نویسد: کثرت وسواس او در صحیح بودن نوشته ها مانع از این شده است که تالیف و تصنیفی بکند.
ولی در نوشتن بسیاری از کتاب ها که مولفین و مصححین آنها از آن مرحوم استشار کرده اند ، دخیل و سهیم بوده است.
با این حال از ایشان مقاله های محققانه و انتقادی در مجله یغما ، راهنمای کتاب و ارمغان درج شده که بعد ها در کتابی تحت عنوان مقالات فرزان به چاپ رسیده است.
تعدادی از مقالات به شرح ذیل می باشد: در اطراف کلیله و دمنه ی بهرام شاهی - نظری به حواشی کلیله و دمنه - نظری در حواشی مرزبان نامه - تصحیحی درمرزبان نامه - نظری در تصحیح چهار مقاله - چند نکته در تصحیح دیوان حافظ - صورت صحیح بیت حافظ - معنای دو بیت از حافظ - امثال قران کریم - معنای کلمه ی کضیم - راجع به ترجمه ی قرآن مجید ( کلمات ، عبارات و احیانا آیات تمامی که از قلم ترجمه افتاده است ، غفلتها و سهو القلمها ، اغلاط و اشتباهات) - ترجمه قرآن از پاینده - درباره ترجمه قرآن - یادداشت های متفرقه در باب بوستان سعدی - معنای بیتی از سعدی.

** شاگردان فرزان
استاد فرزان شاگردان بسیاری را تربیت کرد که خود بعد ها از مشاهیر و دانشمندان بنام منطقه ، ایران و حتی جهان شدند.
به تعدادی از این افراد اشاره می کنیم : الف- پرفسور محمد حسن گنجی ب- دکتر محمد اسماعیل رضوانی ج- دکتر جمال رضایی د- دکتر تهامی ه- دکتر محمد حسین اعتمادی و- دکتر هادی فرزانه

** خدمات فرزان و نوع دوستی
همانطور که ذکر شد استاد در طول حیات با برکت خویش منشأ خدمات فراوان برای شهر و میهن خود گردید.
سی و چهار مدرسه در بیرجند و تعدادی نیز در سیستان توسط وی ساخته شد.
دکتر جمال رضایی به دبستان پرویز که یکی از بهترین و معتبرترین دبستان ها بوده و در زمان مسئولیت علامه ساخته شده اشاره می کند.
علاوه بر این خدمات مادی، تربیتی شاگردان برجسته که خود طلایه داران عالم و دانش کشور هستند از این جمله است.
وجود مقاله ها و بررسی کتب درسی مدارس کشور از خدمات معنوی استاد به شمار می روند.
محمد علی منصف در مورد تاسیس مدارس توسط فرزان می نویسد: بعد ها که شادروان امیر شوکت الملک بر آن شد که در سیستان و بلوچستان نیز به ترویج معارف و تاسیس مدارس جدید بپردازد علامه فقید سید محمد فرزان را نامزد این خدمت کرد و از او خواست به تاسیس مدارس جدید اقدام نماید و او با یاری های مادی و معنوی بی دریغ امیر قائن مدارس جدیدی در سیستان احداث و بنیان نهاد و با علاقه و ایمان به تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان سیستانی همت گماشت.
از خدمات دیگر علامه عضویت در بنگاه خیریه آبلوله بیرجند می باشد.
وی از اعضای سی نفره هیات موسسان این بنگاه خیریه بوده است.
افزون بر این اقدامات خیرخواهانه استاد تاسیس انجمن خیریه آموزش و پرورش سادات سیدان بود.
اعضای این انجمن که غالباً سیدانی و بیرجندی بودند تعهد کردند پنج درصد درآمد ماهانه خود را به انجمن مذکور برای آموزش اطفال بی بضاعت سندادان پرداخت نمایند.
با اینکه علامه وضع مالی خوبی نداشت و درآمد او همان حقوق اندک معلمی بود با این وجود از کمک و مساعدت به شاگردان بی بضاعت و مردم مستمند دریغ نداشت.
روزی در مجلس روضه خوانی فردی مستمند در کنار منبر از حاضران کمک خواست اما کسی به او اعتنایی نکرد علامه به او گفت: آقا! تشریف بیاورید من احتیاج شما را برآورده می کنم و مقدار پول به آن فقیر داد.
استاد زمانی که در تهران بود مرتباً از توده های فقیر و بی خانمان جنوب شهر سخن می گفت در سال های آخر عمر از همه چیز جهان بریده و به خدای خویش پیوسته بود.
مقام و پول در برابر او مفهوم نداشت ، قسمت عمده حقوق بازنشستگی خود را به انضمام درآمدهای اتفاقی به فقرا می بخشید و پیوسته پروردگار را که علایق دنیا را از دل بیرون کرده است شکر می گفت.

** فنون تدریس فرزان
علامه روش های تدریس متنوعی را در کلاس ها اجرا می کرد، روش های پرسش و پاسخ گروهی، سخنرانی و حتی روش مباحثه طلبگی.
دکتر محمد حسن گنجی، پدر علم جغرافیای ایران و از شاگردان برجسته علامه می نویسد: فرزان در تدریس زبان و ادبیات فارسی و عربی هرگز به کتاب و جزوه و آنچه در برنامه گنجانده شده بود، اکتفا نمی کرد.
با وجودی که مجلات آخر مجانی الادب و کتاب (کتب) صرف و نحو عربی و معانی بیان که بیشتر چاپ بیروت بود، متون درسی ما را در سیکل دوم ادبی آن روز بیرجند تشکیل می داد، او همواره به تفسیر قرآن می پرداخت و یک سال تمامی عهد نامه معروف مالک اشتر را به ما تعلیم داد و برای ما تفسیر کرد. مرحوم فرزان از ما می خواست که مقالاتی از مجلات المقتطف، ایرانشهر، فرهنگستان و روزنامه حبل المتین که همه در خارج از ایران چاپ می شد مطالعه کرده و خلاصه اش را در کلاس بیان کنیم.
او در کلاس ما را به بحث آزاد تشویق می کرد و همواره روی اصول اسلامی و آزادی تکیه می کرد.
از خصائص بزرگ او این بود که در دنیا را بی مضایقه به روی همه گشوده بود و همانطور که عاشق مطالعه و خواندن بود، به آموزش و پرورش هم عشق می ورزید و در نتیجه در هر مرحله که دست به تدریس می زد از آموزش مقدمات در مدارس ابتدایی سیستان گرفته تا دوره های فوق لیسانس و دکتری در دانشگاه تهران معلمی موفق بود.
فرزان در کلاس های درس بسیار دلسوز و مهربان بود.
دکتر گنجی درباره اولین برخورد خود با استاد در کلاس می نویسد: استاد در همان لحظه اول چنان برخورد انسانی و پدرانه از خود نشان داد که تمام شاگردانش تا روزهای آخر حیات او، خود را بنده و مطیع او می دانستند.
روش های تدرس و هنر معلمی دکتر فرزان را از زبان دکتر اسماعیل رضوانی نقل می کنیم: فرزان در هنر معلمی یگانه بود.
به محض اینکه شاگرد او برای اولین بار در حضور او به سخن می گفت، عیب و هنرش را درک می کرد و متناسب با قدرت فهم او تدریس می نمود.
محال بود نکته مجهولی برای شاگرد در درس او باقی بماند.
چنان با شاگردان خودمانی می شد که شاگرد در ابراز تمام دردهای درونی و راز های زندگی با او بی پروا می گردید و بی باکانه در حضور او سخن می گفت و از اینکه استاد از بی سوادی و بی اطلاعی و یا یکی از نقاط ضعف او پی ببرد ابائی نداشت و اگر شاگردی مطلبی را که در جلسه قبل فرا گرفته بود فراموش می کرد نمی رنجید و با سعه صدر همان مطالب را دوباره تکرار می کرد.
به همین جهت هر شاگردی در همان جلسه های نخستین دلباخته او می شد و محبت او در اعماق عروق و اعصاب شاگرد چون روح حیات جریان می یافت.
وقتی تدرس خود را آغاز می کرد شاگرد خود را قطره ای ناچیز در برابر دریا می دید و وقتی مرخص می شد، بی اختیار بر دست و پای او می افتاد و مشتاقانه بوسه بر می گرفت.
او نیز متقابلا پیشانی شاگرد را بوسه می زد. دکتر محمد حسن گنجی استاد دانشمند دانشگاه و مدیر کل سابق هوا شناسی و معاون سابق وزارت راه که خود از نوادر و افتخارات کشور ماست مدت ها پیش مقدمه ابن خلدون را می خواند و هر وقت به حضور فرزان می رسید در برابر تخت خواب او زانو میزد و بر دست او بوسه می داد.

** فرزان ادب دوست
علامه فرزان توجه وافر به آثار شاعران قاینات و بیرجند داشت.
استاد با شاعران معاصر خود آیت ا... حاج شیخ هادی، آیت ا... شیخ محمد حسین آیتی ، بدیع الزمان سری و ابراهیم صهبا بسیار مانوس بود.
یکی از شاعران قاینی که از نعمت چشم محروم بود، بدیع الزمان سری است. علامه نه تنها خود برای این شاعر نابینا کتاب های ادبی می خواند، بلکه دیگران را تشویق به این کار می کرد تا ذهن شاعر را درباره شعر و شاعری پرورش دهد.
“سری” دوبیتی های زیبایی برای علامه سروده است که به یکی از آنها اشاره می شود: عمو “فرزان” که خود مو مهربونه چنو که دل مومه “فرزان” چنونه اگر پرسی زمو “فرزان” کدومه ز”سندادان” و از خوبان زمونه.
فرزان با تمام قدرتی که در نویسندگی و در بیان معنی و مفاهیم و معانی و در حل مشکلات نظم و نثر فارسی داشت، شعر نگفت.
شاید در تمام عمر یک رباعی گفته باشد و آن هم در جواب مرحوم سری شاعر نابینای قاینی.
در یکی از سال ها به مناسبت عید نوروز، سری این رباعی را از قاین به فرزان تلگراف زد: ای سید و ای سرور ابرار سلام ،وی راحت بخش روح احرار سلام بر حضرت توزبنده بعد از تبریک یک بار نه ده بار نه صد بار سلام.
فرزان پاسخ داده بود: بخشایش حق رحمت دادار علیک تبریک و ثنا از در و دیدار علیک نوروز نه / هر روز به تو از مخلص/ یک بار نه ده بار نه صد بار علیک.
فرزان نه تنها به آثار قلمی توجه داشت بلکه به آثار گذشته نیز علاقه مند بود.
مثلا به اشعار ملا صبوحی که دارای نصایحی به زبان محلی بیرجند می باشد، علاقه وافری داشت.

** تاکنون اهتمامی برای معرفی چهره های گرانقدر ،مشاهیر بیرجند و استان انجام نشده است
از استادان علامه در مدرسه شوکتیه می توان به میرزا احمد مدیر نراقی، میرزا مهدی نراقی و ملا شیخ احمد سلیمانی اشاره کنیم که دوره شش ساله ابتدایی را تدریس می کردند.
استادان فرزان در حوزه علمیه مشهد عبارت بودند از: ادیب نیشابوری، آیت ا... زاده خراسانی (حاج میرزا محمد کفایی خراسانی) و حاج آقا حسن قمی.
متاسفانه با آنکه زندگی این مرد بزرگ فرهنگ و ادب ایران زمین قابلیت های ارزشمندی برای تبدیل به فیلم یا سریال دارد اما تاکنون اهتمامی برای معرفی این چهره گرانقد و سایر مشاهیر بیرجند و استان انجام نشده است.
سایت ایرنا خراسان جنوبی www.irna.ir/skhorasan
کانال اطلاع رسانی : http://telegram.me/birjand
*7559* 6054* خبرنگار- امیرشاهین نایبی فر*انتشاردهنده- مریم پنجابی*
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.