ادامه مطلب به این شرح است: المان یا نماد در هر شهر درواقع جزو شاخصه های شهری است به گونه ای که ذهن با برده شدن نام منطقه مزبور ناخودآگاه به دنبال ویژگی های خاص آن منطقه نماد مورد نظر را در ذهن خود تصویرسازی خواهد کرد.
پس این آثار باید به گونه ای باشد که پس از خودنمایی در شهر افراد را به گونه ای جذب خود نماید و ذهنشان را درگیر خود کند، به شکل نمادین مشخصه ای برای شناخت بهتر شهر باشد.
این خصوصیت به ویژه برای گردشگران و کسانی که به طور معمول کمتر به منطقه مورد نظر رفت و آمد می کنند درشناخت آن اهمیت دارد و چه بسا برگرفته از اتفاق و یا تاریخچه ای خاص در ناحیه موردنظر باشد و به نکته ای ویژه در آن محل اشاره کند.
براین اساس یکی از اهداف نماد ها می تواند اطلاع رسانی و معرفی منطقه از منظر تاریخ، جغرافیا،فرهنگی وشناسه های مردم شناسی آن دیار یا حتی تولیدات کشاورزی،باغی، یا صنایع دستی ایشان باشد و یابه اتفاق یا رویداد متمایزی در منطقه مزبور اشاره کند که این همه در برقراری ارتباط بهتر مخاطبان و کسانیکه به محل رفت وآمد دارند موثر است به عنوان مثال المان زیبای انار دریکی از میادین شهر فردوس چنین کارکردی دارد.
ویژگی دیگر این گونه نمادها ایجاد فضای زیبا وبا رویکرد و حال و هوای هنری در شهرها می باشد که بخش های گوناگون شهرها را از حالت یکنواختی و تکراری شدن خارج می نماید و به هر پاره از شهر هویت و ویژگی خاص می بخشد و در کالبد آن روح زندگی می دمد.
مهمتر از همه این ها به محیط های شهری مقیاس زیستی و انسانی می بخشد چرا که در فضایی که با هنر عجین شده انسان راحت تر نفس می کشد و ناخودآگاه جذب عظمت و زیبایی می شود.
حتما حدس زده اید چرا این مقدمه را بیان کردم، همیشه در آستانه سال نو مردم منتظر تغییراتی در طرح ها،نماد ها و نمادهای شهرشان هستند و به عبارتی دیگر زیباسازی شهرشان را انتظار می کشند تا همزمان با هنرنمایی طبیعت شاهد طرح های هنرمندانه جدید باشند.
امسال هم با فرا رسیدن نوروز و برپایی نماد های شهری موجی از اظهارنظرها در فضای مجازی منتشر شد و با شروع به کار روزنامه نیز شهروندان دیدگاه ها و انتقادات و پیشنهادات خود را به روزنامه ارسال نمودند.
در این میان آنچه بیشتر در پیام های مردم به عنوان سوال بیشتر منتقدان به چشم می خورد این بود که آیا مسئولان شهری برای زیباسازی به دنبال ایده های نو بوده اند؟
از کارشناسان،طراحان و هنرمندان برای طرح ها و ایده های خلاقانه دعوت شده است؟
یا فقط به تغییر چند طرح و نماد با نگاه صرف اقتصادی در شهر توجه شده است؟
آیا طرح های ارائه شده و ابعاد کارکردی سیمای شهری به واقع توانسته است در شهروندان تاثیر مثبت بگذارد؟
آیا در شهری مانند بیرجند با شهرت فرهنگی و داشتن هنرمندان بسیار زیاد در عرصه های مختلف گذاشتن چند سنگ بزرگ طراحی شده آن هم به تعداد زیاد در چندین میدان یا چهارراه شهر کاری هنرمندانه وخلاقانه بوده و با توجه به تکراری بودن آن جلوه زیبا و خوشایندی در اذهان ایجاد کرده است؟
آیا طرح ها علاوه بر بعد عملکردی ، همسو با حس زیباشناسی و عشق به طبیعت و هنرمندانه بوده و با منطقه سنخیت داشته است؟
آیا در انتخاب طرح ها ،المان ها و نمادهای شهری به تعداد عناصر زیباساز،جانمایی آن ،شکل،فرم،رنگ،تناسب محیطی توجه شده است یا فقط مبنا میزان هزینه و یک تغییر برای آن متصور بوده اند؟
این ها سوالاتی است که مردم از مسئولان و متولیان امر دارند و امیدواریم مردم پاسخ قانع کننده ای برای آنها دریافت دارند چرا که همه این ها میزان سنجش عیار احترام مدیریت شهری به نگاه ودیدگاه شهروندان است.
*7559*6054*خبرنگار-امیرشاهین نایبی فر*انتشاردهنده-مریم پنجابی*
پس این آثار باید به گونه ای باشد که پس از خودنمایی در شهر افراد را به گونه ای جذب خود نماید و ذهنشان را درگیر خود کند، به شکل نمادین مشخصه ای برای شناخت بهتر شهر باشد.
این خصوصیت به ویژه برای گردشگران و کسانی که به طور معمول کمتر به منطقه مورد نظر رفت و آمد می کنند درشناخت آن اهمیت دارد و چه بسا برگرفته از اتفاق و یا تاریخچه ای خاص در ناحیه موردنظر باشد و به نکته ای ویژه در آن محل اشاره کند.
براین اساس یکی از اهداف نماد ها می تواند اطلاع رسانی و معرفی منطقه از منظر تاریخ، جغرافیا،فرهنگی وشناسه های مردم شناسی آن دیار یا حتی تولیدات کشاورزی،باغی، یا صنایع دستی ایشان باشد و یابه اتفاق یا رویداد متمایزی در منطقه مزبور اشاره کند که این همه در برقراری ارتباط بهتر مخاطبان و کسانیکه به محل رفت وآمد دارند موثر است به عنوان مثال المان زیبای انار دریکی از میادین شهر فردوس چنین کارکردی دارد.
ویژگی دیگر این گونه نمادها ایجاد فضای زیبا وبا رویکرد و حال و هوای هنری در شهرها می باشد که بخش های گوناگون شهرها را از حالت یکنواختی و تکراری شدن خارج می نماید و به هر پاره از شهر هویت و ویژگی خاص می بخشد و در کالبد آن روح زندگی می دمد.
مهمتر از همه این ها به محیط های شهری مقیاس زیستی و انسانی می بخشد چرا که در فضایی که با هنر عجین شده انسان راحت تر نفس می کشد و ناخودآگاه جذب عظمت و زیبایی می شود.
حتما حدس زده اید چرا این مقدمه را بیان کردم، همیشه در آستانه سال نو مردم منتظر تغییراتی در طرح ها،نماد ها و نمادهای شهرشان هستند و به عبارتی دیگر زیباسازی شهرشان را انتظار می کشند تا همزمان با هنرنمایی طبیعت شاهد طرح های هنرمندانه جدید باشند.
امسال هم با فرا رسیدن نوروز و برپایی نماد های شهری موجی از اظهارنظرها در فضای مجازی منتشر شد و با شروع به کار روزنامه نیز شهروندان دیدگاه ها و انتقادات و پیشنهادات خود را به روزنامه ارسال نمودند.
در این میان آنچه بیشتر در پیام های مردم به عنوان سوال بیشتر منتقدان به چشم می خورد این بود که آیا مسئولان شهری برای زیباسازی به دنبال ایده های نو بوده اند؟
از کارشناسان،طراحان و هنرمندان برای طرح ها و ایده های خلاقانه دعوت شده است؟
یا فقط به تغییر چند طرح و نماد با نگاه صرف اقتصادی در شهر توجه شده است؟
آیا طرح های ارائه شده و ابعاد کارکردی سیمای شهری به واقع توانسته است در شهروندان تاثیر مثبت بگذارد؟
آیا در شهری مانند بیرجند با شهرت فرهنگی و داشتن هنرمندان بسیار زیاد در عرصه های مختلف گذاشتن چند سنگ بزرگ طراحی شده آن هم به تعداد زیاد در چندین میدان یا چهارراه شهر کاری هنرمندانه وخلاقانه بوده و با توجه به تکراری بودن آن جلوه زیبا و خوشایندی در اذهان ایجاد کرده است؟
آیا طرح ها علاوه بر بعد عملکردی ، همسو با حس زیباشناسی و عشق به طبیعت و هنرمندانه بوده و با منطقه سنخیت داشته است؟
آیا در انتخاب طرح ها ،المان ها و نمادهای شهری به تعداد عناصر زیباساز،جانمایی آن ،شکل،فرم،رنگ،تناسب محیطی توجه شده است یا فقط مبنا میزان هزینه و یک تغییر برای آن متصور بوده اند؟
این ها سوالاتی است که مردم از مسئولان و متولیان امر دارند و امیدواریم مردم پاسخ قانع کننده ای برای آنها دریافت دارند چرا که همه این ها میزان سنجش عیار احترام مدیریت شهری به نگاه ودیدگاه شهروندان است.
*7559*6054*خبرنگار-امیرشاهین نایبی فر*انتشاردهنده-مریم پنجابی*
کپی شد