زندگی را باید به قاعده ایمان و انسانیت، زیست کرد. کلمات نباید درخت شوند در دل و دیده یکدیگر. مشاجره و انبوه چوب و خاشاک دل را به انباری تبدیل می کنند که یک چوب کبریت می تواند آن را به جهنمی تبدیل کند که صاحبش را برای همیشه از بهشت دور کند. آثار این نوع رفتار را نه در سرای باقی و حیات ابدی که در همین دنیا نیز می شود به وفور و در اشکال مختلف دید که در بدترین نوع به درگیری و نزاع می انجامد که مشت و لگد، جای کلمات می نشیند یا بهتر است بگوییم به جمع کلمات آلوده، اضافه می شود. آمار ثبت شده از نزاع هایی که در کشور منجر به تشکیل پرونده شده است، سالانه بیش از 500 هزار مورد است که آماری وحشت آفرین است و به چاره باید برخیزند آنانی که توان و مسئولیت چاره یابی دارند.
این صورت ظاهر ماجراست که در شکل دعوا، عیان می شود و الا این ماجرا اشکال تلخ دیگری هم دارد که در حوزه های معرفتی و معنوی خود را نشان می دهد چنان که عالم اخلاق مدار ما، آیت ا… فاطمی نیا نیز این گونه بدان می پردازد: “مشاجره ها و نزاع ها، نور باطن را خاموش می کند. بسیاری از بی حالی ها و عدم نشاط ها به جهت مشاجرات است.”
برخی از ماها برای توجیه مجادله ای که در آن گرفتاریم می گوئیم: او شروع کرد و برای محکم کاری هم می گوئیم: بر پدر کسی …. که بدی را شروع کنه اما یادمان بماند این سخن آیت ا… را که؛ ” حتی اگر حق هم با تو بود، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن، چون کدورت می آورد.” واقعیت این است که حتی اگر در مشاجره و مجادله، غالب هم بشوی باز بازنده ای. این جنگ، طرف پیروز ندارد و آنکه پرچم فتح این میدان را بر می دارد در حقیقت بازنده ترین است. حساب باید کرد که در این “سودا” چه می دهی و چه می ستانی. آیا می ارزد به ادامه بحث به قیمت کدورت و ناراحتی و قهر؟ نه، نمی ارزد. این را همه گواهی می کنند. توجه داشته باشیم که جدل و خشم و کین، زیبایی سوز و زشتی آفرین است چنان که در جایی می خواندم که مرحوم علامه جعفری (ره) از صاحب دلی نقل کرد: “در موضوعی که گمان می کردم حق با من است، داشتم با همسرم مشاجره می کردم؛ ناگهان صورت باطنی غضبم را نشانم دادند، بسیار کریه و زشت بود! آن صورت نزدیکم آمد و گفت: کثیف! ساکت شو!” بله، واقعیت خشم های منشأ گرفته از منیت و خودخواهی، زشت صورت هم هست و نه تنها سیرت را می خراشد که صورت را هم زخم می زند. چه خوب است در ماه رمضان، فرصت غنیمت شماریم و از مشاجرات، تا می شود، دور شویم و از مجادله بپرهیزیم و در نشاط همدلی و همراهی با حقیقت، به زیبایی ماندگار برسیم. این شدنی است اگر در کنار لب فروبستن بر خوردن و آشامیدن، بر گفتار و رفتارمان هم کنترلی شایسته داشته باشیم.
3028
این صورت ظاهر ماجراست که در شکل دعوا، عیان می شود و الا این ماجرا اشکال تلخ دیگری هم دارد که در حوزه های معرفتی و معنوی خود را نشان می دهد چنان که عالم اخلاق مدار ما، آیت ا… فاطمی نیا نیز این گونه بدان می پردازد: “مشاجره ها و نزاع ها، نور باطن را خاموش می کند. بسیاری از بی حالی ها و عدم نشاط ها به جهت مشاجرات است.”
برخی از ماها برای توجیه مجادله ای که در آن گرفتاریم می گوئیم: او شروع کرد و برای محکم کاری هم می گوئیم: بر پدر کسی …. که بدی را شروع کنه اما یادمان بماند این سخن آیت ا… را که؛ ” حتی اگر حق هم با تو بود، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن، چون کدورت می آورد.” واقعیت این است که حتی اگر در مشاجره و مجادله، غالب هم بشوی باز بازنده ای. این جنگ، طرف پیروز ندارد و آنکه پرچم فتح این میدان را بر می دارد در حقیقت بازنده ترین است. حساب باید کرد که در این “سودا” چه می دهی و چه می ستانی. آیا می ارزد به ادامه بحث به قیمت کدورت و ناراحتی و قهر؟ نه، نمی ارزد. این را همه گواهی می کنند. توجه داشته باشیم که جدل و خشم و کین، زیبایی سوز و زشتی آفرین است چنان که در جایی می خواندم که مرحوم علامه جعفری (ره) از صاحب دلی نقل کرد: “در موضوعی که گمان می کردم حق با من است، داشتم با همسرم مشاجره می کردم؛ ناگهان صورت باطنی غضبم را نشانم دادند، بسیار کریه و زشت بود! آن صورت نزدیکم آمد و گفت: کثیف! ساکت شو!” بله، واقعیت خشم های منشأ گرفته از منیت و خودخواهی، زشت صورت هم هست و نه تنها سیرت را می خراشد که صورت را هم زخم می زند. چه خوب است در ماه رمضان، فرصت غنیمت شماریم و از مشاجرات، تا می شود، دور شویم و از مجادله بپرهیزیم و در نشاط همدلی و همراهی با حقیقت، به زیبایی ماندگار برسیم. این شدنی است اگر در کنار لب فروبستن بر خوردن و آشامیدن، بر گفتار و رفتارمان هم کنترلی شایسته داشته باشیم.
3028
کپی شد