سال های پس از قهر دو دهه ای طبیعت، دیگری نایی برای منابع آبی چه رو و چه زیرزمینی خراسان جنوبی باقی نمانده است. قنات ها خشکیده اند، دبی آب چاه ها کاهش بسیار یافته و از منابع آب های جاری دیگر خبری نیست.
اقتصاد روستایی که همان دامداری و کشاورزی است فلج شده، بیشتر زمین های کشاورزی بایر و به تلی از خاکستر تبدیل شده اند. روستاییان در این بحران بی آبی چاره را در مهاجرت و ترک وطن دیده اند.
به طور کل طراوات جای خود را به خشکی داده است و هرجا پا می گذاری و چشم می بیند درختان خشکیده، زمین ها سله بسته و دست های در تمنایی است که باران را طلب می کند.
درست است که در اثر تغییر اقلیم رخ داده اقتصاد روستایی استان فلج شده و حدود 500 روستای استان چشم انتظار قطره چکان هایی با نام تانکرهای آبرسانی هستند تا در کام تشنه آن ها قطره ای آب برای رفع عطش بچکانند و طرح کنتور گذاری چاه های کشاورزی برای کاهش و کنترل منابع آب کشاورزی و... به اجرا درآمده است، اما همان طور که می دانیم یکی از خاصیت های تغییر اقیلم تغییر نوع بارش به نوع رگباری و سیل آساست که در مدت زمان اندک شاید مقدار زیادی باران به صورت رگباری ببارد که نتیجه آن به راه افتادن رواناب و سیلاب است چرا که زمین لخت بدون پوشش گیاه دیگر حفاظی برای نگهداری باران های اندکی که هراز چندگاهی فرو می ریزد ندارد و در نتیجه چندان عایدی برای خراسان جنوبی تشنه، ندارد.
آن طور که متولیان امر در این زمینه اعلام می کنند سالانه 700 میلیون مترمعکب رواناب از مرزهای استان خارج می شود بدون این که نصیبی برای استانی تشنه همانند خراسان جنوبی داشته باشد. علاوه براین شاهد پرت شدن آب های فراوانی در شبکه های شهری و روستایی هستیم که به دلیل مستهلک شدن شبکه های توزیع و انتقال آب هدر می رود.
بخش کشاورزی که دیگر نمی شود میزان هدر رفت آب در آن را بیان کرد چرا که در این بحران بی آبی که نتیجه دو دهه حضور قهر طبیعت در استان است و انگار روی آشتی هم ندارد علی رغم بهره گیری از روش های نوین آبیاری و تغییر شیوه های کشت با تسهیلاتی هم که در این زمینه دولت در نظر گرفته است به دلیل معضل اساسی بخش کشاورزی استان که خرده مالکی است چندان کارایی ندارد.
علاوه بر این در برخی از نقاط چاه هایی برای تامین آب حفر شده است اما زیرساختی مانند برق فراهم نیست تا آب را از چاه بکشند، یا در نقطه ای دیگر یکی از تجهیزات خراب شده است و متولی برای رسیدگی به آن نیست تا کام تشنه مردم آن منطقه یا زمین های کشاورزی آن را سیراب کند. گاهی به این می اندیشم که اگر درزها و نشتی ها و اجرای پروژه هایی مانند آبخیزداری و طرح های کنترلی دیگر خیلی زودتر از این به اجرا در می آمد شاید سرنوشت خراسان جنوبی در این بحران خشکسالی این نبود. حال که صحبت انتقال آب از دریای عمان است، باید این موضوع جدی گرفته شود و همه مسئولان حمایت کنند تا شاهد عملیاتی شدن این پروژه عظیم باشیم و این موضوع را در نظر داشته باشیم اگر درز ها و نشتی های آبی در استان گرفته شود، راهکارهای عملیاتی دیگر در خراسان جنوبی فراهم و زیرساخت ها در برخی از نقاطی که چاه حفر کردند و آب هم دارد ایجاد شود، شاید در کوتاه مدت مشکل نیاز آب استان برطرف شود. گویا آب داریم و حفاظت از آن را در دستور کار نداریم، به قولی آب در کوزه ما تشنه لبان گرد جهان می گردیم.
7559*3028
اقتصاد روستایی که همان دامداری و کشاورزی است فلج شده، بیشتر زمین های کشاورزی بایر و به تلی از خاکستر تبدیل شده اند. روستاییان در این بحران بی آبی چاره را در مهاجرت و ترک وطن دیده اند.
به طور کل طراوات جای خود را به خشکی داده است و هرجا پا می گذاری و چشم می بیند درختان خشکیده، زمین ها سله بسته و دست های در تمنایی است که باران را طلب می کند.
درست است که در اثر تغییر اقلیم رخ داده اقتصاد روستایی استان فلج شده و حدود 500 روستای استان چشم انتظار قطره چکان هایی با نام تانکرهای آبرسانی هستند تا در کام تشنه آن ها قطره ای آب برای رفع عطش بچکانند و طرح کنتور گذاری چاه های کشاورزی برای کاهش و کنترل منابع آب کشاورزی و... به اجرا درآمده است، اما همان طور که می دانیم یکی از خاصیت های تغییر اقیلم تغییر نوع بارش به نوع رگباری و سیل آساست که در مدت زمان اندک شاید مقدار زیادی باران به صورت رگباری ببارد که نتیجه آن به راه افتادن رواناب و سیلاب است چرا که زمین لخت بدون پوشش گیاه دیگر حفاظی برای نگهداری باران های اندکی که هراز چندگاهی فرو می ریزد ندارد و در نتیجه چندان عایدی برای خراسان جنوبی تشنه، ندارد.
آن طور که متولیان امر در این زمینه اعلام می کنند سالانه 700 میلیون مترمعکب رواناب از مرزهای استان خارج می شود بدون این که نصیبی برای استانی تشنه همانند خراسان جنوبی داشته باشد. علاوه براین شاهد پرت شدن آب های فراوانی در شبکه های شهری و روستایی هستیم که به دلیل مستهلک شدن شبکه های توزیع و انتقال آب هدر می رود.
بخش کشاورزی که دیگر نمی شود میزان هدر رفت آب در آن را بیان کرد چرا که در این بحران بی آبی که نتیجه دو دهه حضور قهر طبیعت در استان است و انگار روی آشتی هم ندارد علی رغم بهره گیری از روش های نوین آبیاری و تغییر شیوه های کشت با تسهیلاتی هم که در این زمینه دولت در نظر گرفته است به دلیل معضل اساسی بخش کشاورزی استان که خرده مالکی است چندان کارایی ندارد.
علاوه بر این در برخی از نقاط چاه هایی برای تامین آب حفر شده است اما زیرساختی مانند برق فراهم نیست تا آب را از چاه بکشند، یا در نقطه ای دیگر یکی از تجهیزات خراب شده است و متولی برای رسیدگی به آن نیست تا کام تشنه مردم آن منطقه یا زمین های کشاورزی آن را سیراب کند. گاهی به این می اندیشم که اگر درزها و نشتی ها و اجرای پروژه هایی مانند آبخیزداری و طرح های کنترلی دیگر خیلی زودتر از این به اجرا در می آمد شاید سرنوشت خراسان جنوبی در این بحران خشکسالی این نبود. حال که صحبت انتقال آب از دریای عمان است، باید این موضوع جدی گرفته شود و همه مسئولان حمایت کنند تا شاهد عملیاتی شدن این پروژه عظیم باشیم و این موضوع را در نظر داشته باشیم اگر درز ها و نشتی های آبی در استان گرفته شود، راهکارهای عملیاتی دیگر در خراسان جنوبی فراهم و زیرساخت ها در برخی از نقاطی که چاه حفر کردند و آب هم دارد ایجاد شود، شاید در کوتاه مدت مشکل نیاز آب استان برطرف شود. گویا آب داریم و حفاظت از آن را در دستور کار نداریم، به قولی آب در کوزه ما تشنه لبان گرد جهان می گردیم.
7559*3028
کپی شد