به گزارش ایرنا، چند ساعتی از طلوع آفتاب گذشته که میرزا عباس نیم دری را وا کرد و وارد اتاق شد، سکینه خاتون کز کرده کنار اجاق و مدام به زغال ها فوت می کند تا شاید آتشی از زیر خاکستر ها بلند شود. میراز «مندیل» را از سرش بر می دارد سنگینی «قارت »(شبیه به کت ولی بلندتر) که از صبح در صحرا به دنبال گله کشانده را به زمین می گذارد ، «تنبان» را کمی بالاتر می کشد و «مچ بند» را از دستانش باز می کند.
سکینه خاتون به کمکش می رود «لنگته» ( شال گردن) را از دور گردنش باز کرده تا نفسی تازه کند. چای تازه دمی برایش می ریزد بساط خیاطی را جمع و جور کرده و به گوشه ای هول می دهد که سوزنی به پای میرزا نرود.
گپ و گفت شان که بالا می گیرد سکینه خاتون لباس سفید نیمه دوزی را باز می کند و به میرزا عباس نشان می دهد؛ با ذوق زیاد می گوید: میرزا پارچه اش قشنگ است ؟ از بزازی که تابستان به روستا آمده بود خریدم، می گفت تحفه هند است؛ خودش از یک تاجر در کاروانسرای امینی بیرجند خریده قیمتش هم زیاد نبود یک قواره خریدم که برای عروسی گل نسا بدوزم. گل های ریز قشنگی دارد مگر نه؟
میرزا عباس جرعه ای از چای داغ تازه دم را می نوشد و می گوید: از همان «کرباس» های سفید که خودت می بافی برایش لباس عروس بدوز، تو که صندوقچه ای پر از پارچه های رنگارنگ داری؟ در همین حین بلند می شود کارهای به زمین مانده زیادی دارد پیراهن قمیسش را از تن در می آورد و به خاتون نشان می دهد: «وسط یکی از« تَرک» های لباس لکه خون گوسفند است وقتی خواستی آن را بشویی کمی نمک بریز شاید تمیز شود».
حرف های سکینه خاتون اما ادامه دارد؛ «حالا نظرت را بگو چطوره لباس عروسی دخترمان؟ یک ماه بیشتر تا عروس کشان نمانده باید زودتر تمامش کنم».
میرزا عباس دستی به پارچه لباس می کشد و زبری دستانش لطافت «حریر هند » را نوازش می کند سری تکان می دهد به علامت اینکه خوب است.
سکینه خاتون خرسند از تایید همسر گوشه «شلیته» اش (نوعی دامن کوتاه، گشاد، و چینداری که زنان بر روی شلوار میپوشند) را جمع و جور کرده و می ایستد، «چارقد »اش را روی سر میزان می کند، چند قدمی دنبال میرزا عباس راه می رود و «عرق چین» او را از روی میخ دیوار برداشته و به دستش می دهد و راهی کار روزانه اش می کند.
اینها سرگذشت مردمانی است که روزگارهای دور در خراسان جنوبی می زیستند و اکنون در خاک خفته اند و فقط چند دست رخت و لباس از آن ها بعد گذشت قرن ها در موزه به ماندگار مانده تا نسل های بعد بدانند که اجداد این سرزمین چه می پوشیدند.
مردم خراسان جنوبی در گذشته پوشاک متنوعی داشته اند زنان دستمال هایی که از پارچه های نازک ابریشمی به رنگ های مختلف سیاه، قرمز ، سبز و آبی تهیه می شد به فراخور موقعیت زمانی و اجتماعی به سر می بستند.
چَرقت ( چارقد یا چهارقد ) هم متناسب با نوع فصل ضخیم و نازک بود که به شکل مثلثی دوخته و بر روی سر می انداختند.
زنان خراسان جنوبی همچنین قَدیفِه ( قطیفه ) را در سایز یک مستطیل بزرگ به عنوان چادر روی سر می انداختند که از پارچه کرباس یا مله تهیه می شده است.
تن پوش های زنانه نیز شامل پیراهن، پاچین، کت، جلیقه، شال کمر، دامن، جومه، یَل و شَلیتِه بوده است.
مردان این منطقه نیز پوشش خاصی داشتند که یکی از پوشاک آنها سرپوش یا کلاه از جنس نمد و بغلهای آن لبه دار بوده که این کلاهها در مناطق مختلف متغییر بوده است. شب کلاه از کرک و پشم و به رنگهای سفید و سیاه است در بیرجند درست میشد و روی آن مندیل میبستند. مندیل شالی سفید یا سیاه است که طول آن حدود 50 سانتی متر و جنس آن از قمیس است.
عرقچین کلاهی از جنس ترمه بوده که طبقه اعیان بر سر میگذاشتند و جنس آن ابریشم قرمز بوده است.
تنپوش های مردان از یک جلیقه تشکیل می شده که جنس آن از کرباس به رنگهای سفید و خاکستری است و پیراهن که از پایین هم با ترک های زیادی چین می خورد. هم اکنون این لباس ها در رقص های محلی استفاده می شود.
نیمه تنه مانند کتهای امروزی بوده و همراه شلواری به جنس کرباس با رنگ های متفاوت و پاچههای گشاد استفاده می شده است.
**احیای منسوجات از مله تا برَک
پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی که از چهار سال پیش بنا به علاقه دنبال احیای منسوجات فراموش شده و لباس سنتی مردمان استان رفته به خبرنگار ایرنا می گوید: خراسان جنوبی به واسطه شرایط محیطی و جغرافیایی دست بافته های منحصر به فردی دارد لذا از سال 93 به دنبال یافته هایی از منسوجات رفتم.
جواد سیروسی که به جست وجوی پارچه های مله مدتی در خوسف بوده است ادامه می دهد: مله نوعی پنبه رنگی است، که از آن پارچه تهیه می شود و در سفر به خوسف لباسهای متنوع محلی و پارچههای گوناگونی را مشاهده کردم.
وی با اشاره به ارزش پارچه مله ادامه می دهد: در حال حاضر اقدامات خوبی برای تولید پنبه مله صورت گرفته و امید است در سال آینده پارچه مله به میزان قابل توجهی تولید شود.
این پژوهشگر می افزاید: در جست وجوی پنبه و پارچه مله با برَک بافی آشنا شدم و در این راستا به شهر مود رفتم و از کارگاه آنجا بازدید کردم.
وی با بیان اینکه برک نوعی پارچه است که از کُرک بز تولید میشود، می گوید: در گشت و گذار شهر مود یک کت برک بسیار قدیمی پیدا کردم.
سیروسی یادآور می شود: برک بافی را که از حدود 40 سال قبل در مود به فراموشی سپرده شده بود توانستیم احیا کرده و با پیگیری ها زیاد همانند کت های قدیمی یک نمونه را تولید کنیم.
وی کرباس را از دیگر پارچه های مورد استفاده در لباس سنتی مردم خراسان جنوبی معرفی می کند و می گوید: رد این پارچه را در خراشاد و سرایان گرفتیم، اما متوجه شدم در تمامی مناطق استان بافته می شده و در نتیجه توانستیم لباس هایی قدیمی که از این پارچه تهیه می شد را پیدا کنیم.
کارشناس میراث فرهنگی خراسان جنوبی حاصل همه این تلاش ها را جمع آوری یک مجموعه از لباسها با پارچه با طراحی بومی و محلی استان عنوان می کند و ادامه می دهد: پس از جمع آوری توانستیم این مجموعه را در یک نمایشگاه معرفی کنیم.
وی همچنین از وجود پارچه های وارداتی هندی در بین لباس های سنتی خراسان جنوبی خبر می دهد و می افزاید: چون شهر بیرجند محلی برای تجارت بوده این پارچه ها رونق گرفته و مورد استفاده واقع می شده است.
سیروسی با اشاره به شاخصه های لباس بومی و محلی خراسان جنوبی اظهار می کند: در اکثر لباس های سنتی به خصوص لباس های مخصوص زنان مثل شلیته ( یک نوع دامن) گلدوزی و سوزن دوزی های زیبایی است که نشان از ذوق و هنرمندی تولید کنندگان لباس سنتی در قدیم دارد.
وی یادآور می شود: هم اکنون در مناطقی از خراسان جنوبی از جمله روستای چنشت یا دشت حسین آباد و نازدشت استفاده از لباسهای بومی و محلی رواج دارد.
این کارشناس با تاکید بر اینکه تمامی مراحل تولید لباس مردمان قدیم خراسان جنوبی به دست خودشان انجام می شده است اضافه می کند: کشت پنبه، تولید نخ و دوخت لباس با مدل هایی که هر کدام در نوع خود بی نظیر است نشان می دهد که اجداد ما در این سرزمین در اقتصاد پوشاک خودکفا بوده اند.
وی ادامه می دهد: از آنجایی که همه مراحل تولید پارچه توسط زنان انجام میگرفت روح زندگی و شوق را در لباس های به جا مانده از دوران قدیم میتوان دید.
سیروسی با ابراز تاسف از رواج پوشاک وارداتی به این خطه از کشور می گوید: اگر بتوانیم مدل های سنتی را در طراحی های جدید لباس پیاده سازی کنیم قطعا به اقتصاد منطقه و تولید انبوه لباس های قدیمی کمک می شود.
گرچه برپایی نمایشگاه های متعدد و استفاده از لباس سنتی خراسان جنوبی نقش بسیار خوبی در معرفی پوشش سنتی منطقه داشته اما امید است تولید لباس سنتی در استان به شکل کارگاهی نیز مورد توجه قرار گیرد تا این هویت های اصیل منطقه به خاطره تبدیل نشوند.
گزارش از عصمت برزجی
9893 * 6054
سکینه خاتون به کمکش می رود «لنگته» ( شال گردن) را از دور گردنش باز کرده تا نفسی تازه کند. چای تازه دمی برایش می ریزد بساط خیاطی را جمع و جور کرده و به گوشه ای هول می دهد که سوزنی به پای میرزا نرود.
گپ و گفت شان که بالا می گیرد سکینه خاتون لباس سفید نیمه دوزی را باز می کند و به میرزا عباس نشان می دهد؛ با ذوق زیاد می گوید: میرزا پارچه اش قشنگ است ؟ از بزازی که تابستان به روستا آمده بود خریدم، می گفت تحفه هند است؛ خودش از یک تاجر در کاروانسرای امینی بیرجند خریده قیمتش هم زیاد نبود یک قواره خریدم که برای عروسی گل نسا بدوزم. گل های ریز قشنگی دارد مگر نه؟
میرزا عباس جرعه ای از چای داغ تازه دم را می نوشد و می گوید: از همان «کرباس» های سفید که خودت می بافی برایش لباس عروس بدوز، تو که صندوقچه ای پر از پارچه های رنگارنگ داری؟ در همین حین بلند می شود کارهای به زمین مانده زیادی دارد پیراهن قمیسش را از تن در می آورد و به خاتون نشان می دهد: «وسط یکی از« تَرک» های لباس لکه خون گوسفند است وقتی خواستی آن را بشویی کمی نمک بریز شاید تمیز شود».
حرف های سکینه خاتون اما ادامه دارد؛ «حالا نظرت را بگو چطوره لباس عروسی دخترمان؟ یک ماه بیشتر تا عروس کشان نمانده باید زودتر تمامش کنم».
میرزا عباس دستی به پارچه لباس می کشد و زبری دستانش لطافت «حریر هند » را نوازش می کند سری تکان می دهد به علامت اینکه خوب است.
سکینه خاتون خرسند از تایید همسر گوشه «شلیته» اش (نوعی دامن کوتاه، گشاد، و چینداری که زنان بر روی شلوار میپوشند) را جمع و جور کرده و می ایستد، «چارقد »اش را روی سر میزان می کند، چند قدمی دنبال میرزا عباس راه می رود و «عرق چین» او را از روی میخ دیوار برداشته و به دستش می دهد و راهی کار روزانه اش می کند.
اینها سرگذشت مردمانی است که روزگارهای دور در خراسان جنوبی می زیستند و اکنون در خاک خفته اند و فقط چند دست رخت و لباس از آن ها بعد گذشت قرن ها در موزه به ماندگار مانده تا نسل های بعد بدانند که اجداد این سرزمین چه می پوشیدند.
مردم خراسان جنوبی در گذشته پوشاک متنوعی داشته اند زنان دستمال هایی که از پارچه های نازک ابریشمی به رنگ های مختلف سیاه، قرمز ، سبز و آبی تهیه می شد به فراخور موقعیت زمانی و اجتماعی به سر می بستند.
چَرقت ( چارقد یا چهارقد ) هم متناسب با نوع فصل ضخیم و نازک بود که به شکل مثلثی دوخته و بر روی سر می انداختند.
زنان خراسان جنوبی همچنین قَدیفِه ( قطیفه ) را در سایز یک مستطیل بزرگ به عنوان چادر روی سر می انداختند که از پارچه کرباس یا مله تهیه می شده است.
تن پوش های زنانه نیز شامل پیراهن، پاچین، کت، جلیقه، شال کمر، دامن، جومه، یَل و شَلیتِه بوده است.
مردان این منطقه نیز پوشش خاصی داشتند که یکی از پوشاک آنها سرپوش یا کلاه از جنس نمد و بغلهای آن لبه دار بوده که این کلاهها در مناطق مختلف متغییر بوده است. شب کلاه از کرک و پشم و به رنگهای سفید و سیاه است در بیرجند درست میشد و روی آن مندیل میبستند. مندیل شالی سفید یا سیاه است که طول آن حدود 50 سانتی متر و جنس آن از قمیس است.
عرقچین کلاهی از جنس ترمه بوده که طبقه اعیان بر سر میگذاشتند و جنس آن ابریشم قرمز بوده است.
تنپوش های مردان از یک جلیقه تشکیل می شده که جنس آن از کرباس به رنگهای سفید و خاکستری است و پیراهن که از پایین هم با ترک های زیادی چین می خورد. هم اکنون این لباس ها در رقص های محلی استفاده می شود.
نیمه تنه مانند کتهای امروزی بوده و همراه شلواری به جنس کرباس با رنگ های متفاوت و پاچههای گشاد استفاده می شده است.
**احیای منسوجات از مله تا برَک
پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی که از چهار سال پیش بنا به علاقه دنبال احیای منسوجات فراموش شده و لباس سنتی مردمان استان رفته به خبرنگار ایرنا می گوید: خراسان جنوبی به واسطه شرایط محیطی و جغرافیایی دست بافته های منحصر به فردی دارد لذا از سال 93 به دنبال یافته هایی از منسوجات رفتم.
جواد سیروسی که به جست وجوی پارچه های مله مدتی در خوسف بوده است ادامه می دهد: مله نوعی پنبه رنگی است، که از آن پارچه تهیه می شود و در سفر به خوسف لباسهای متنوع محلی و پارچههای گوناگونی را مشاهده کردم.
وی با اشاره به ارزش پارچه مله ادامه می دهد: در حال حاضر اقدامات خوبی برای تولید پنبه مله صورت گرفته و امید است در سال آینده پارچه مله به میزان قابل توجهی تولید شود.
این پژوهشگر می افزاید: در جست وجوی پنبه و پارچه مله با برَک بافی آشنا شدم و در این راستا به شهر مود رفتم و از کارگاه آنجا بازدید کردم.
وی با بیان اینکه برک نوعی پارچه است که از کُرک بز تولید میشود، می گوید: در گشت و گذار شهر مود یک کت برک بسیار قدیمی پیدا کردم.
سیروسی یادآور می شود: برک بافی را که از حدود 40 سال قبل در مود به فراموشی سپرده شده بود توانستیم احیا کرده و با پیگیری ها زیاد همانند کت های قدیمی یک نمونه را تولید کنیم.
وی کرباس را از دیگر پارچه های مورد استفاده در لباس سنتی مردم خراسان جنوبی معرفی می کند و می گوید: رد این پارچه را در خراشاد و سرایان گرفتیم، اما متوجه شدم در تمامی مناطق استان بافته می شده و در نتیجه توانستیم لباس هایی قدیمی که از این پارچه تهیه می شد را پیدا کنیم.
کارشناس میراث فرهنگی خراسان جنوبی حاصل همه این تلاش ها را جمع آوری یک مجموعه از لباسها با پارچه با طراحی بومی و محلی استان عنوان می کند و ادامه می دهد: پس از جمع آوری توانستیم این مجموعه را در یک نمایشگاه معرفی کنیم.
وی همچنین از وجود پارچه های وارداتی هندی در بین لباس های سنتی خراسان جنوبی خبر می دهد و می افزاید: چون شهر بیرجند محلی برای تجارت بوده این پارچه ها رونق گرفته و مورد استفاده واقع می شده است.
سیروسی با اشاره به شاخصه های لباس بومی و محلی خراسان جنوبی اظهار می کند: در اکثر لباس های سنتی به خصوص لباس های مخصوص زنان مثل شلیته ( یک نوع دامن) گلدوزی و سوزن دوزی های زیبایی است که نشان از ذوق و هنرمندی تولید کنندگان لباس سنتی در قدیم دارد.
وی یادآور می شود: هم اکنون در مناطقی از خراسان جنوبی از جمله روستای چنشت یا دشت حسین آباد و نازدشت استفاده از لباسهای بومی و محلی رواج دارد.
این کارشناس با تاکید بر اینکه تمامی مراحل تولید لباس مردمان قدیم خراسان جنوبی به دست خودشان انجام می شده است اضافه می کند: کشت پنبه، تولید نخ و دوخت لباس با مدل هایی که هر کدام در نوع خود بی نظیر است نشان می دهد که اجداد ما در این سرزمین در اقتصاد پوشاک خودکفا بوده اند.
وی ادامه می دهد: از آنجایی که همه مراحل تولید پارچه توسط زنان انجام میگرفت روح زندگی و شوق را در لباس های به جا مانده از دوران قدیم میتوان دید.
سیروسی با ابراز تاسف از رواج پوشاک وارداتی به این خطه از کشور می گوید: اگر بتوانیم مدل های سنتی را در طراحی های جدید لباس پیاده سازی کنیم قطعا به اقتصاد منطقه و تولید انبوه لباس های قدیمی کمک می شود.
گرچه برپایی نمایشگاه های متعدد و استفاده از لباس سنتی خراسان جنوبی نقش بسیار خوبی در معرفی پوشش سنتی منطقه داشته اما امید است تولید لباس سنتی در استان به شکل کارگاهی نیز مورد توجه قرار گیرد تا این هویت های اصیل منطقه به خاطره تبدیل نشوند.
گزارش از عصمت برزجی
9893 * 6054
کپی شد