انتشار تصویری از سگ حلقه آویز و نیمه سوز در یکی از روستاهای شهرستان زیرکوه خراسان جنوبی بار دیگر قلب ها را به درد آورد. از همان ساعت ابتدایی انتشار این تصاویر شناسایی عاملان آن توسط اداره حفاظت محیط زیست شهرستان زیرکوه و دادستانی این شهرستان شروع و شنیده ها حاکی از آن است که کمتر از 48 ساعت فرد خاطی دستگیر شده اما به نظر می رسد خلاء های قانونی که وجود دارد مانعی برای مجازات به حق این افراد باشد.
پیشرفت فناوری و توسعه فضای مجازی موجب شده است بسیاری از رفتارها از نظر دور نمانند و خواسته یا ناخواسته به شبکه های اجتماعی راه یابند؛ از این طریق انتشار برخی تصاویر که نشان از حیوان آزاری دارد، عواطف و احساسات افراد زیادی جریحه دار شده و هموار افکار عمومی خواهان تهیه قانونی برای پایان دادن به چنین رفتارهای غیرانسانی هستند. با شیوع پدیده سگ های ولگرد در جوامع شهری و روستایی برخی از افرادی که دست به سگ آزاری می زنند انگیزه خود از این کار را انتقام جویی می دانند و معتقد هستند چون آن حیوان آسیبی به زندگی آنها زده پس باید مجازات شود.
فارغ از همه دغدغه هایی که تصویب یک قانون جامع برای دفاع از حقوق حیوانات را می طلبد باید از منظر دیگری هم به مسئله حیوان آزاری به خصوص سگ های بی پناه نگاه کرد و دید بهترین شیوه برای برخورد با این پدیده جدید اجتماعی چیست؟
سگ های بدون صاحب معمولا «ولگرد» نامیده می شوند اما در این نگارش به خاطر احترام به حقوق حیوانات نام آنها را سگ های بی پناه می نامیم.
سگ های دیگری هم هستند که به عنوان سگ گله، نگهبان، جستجو گر و غیره در جوامع انسان زندگی می کنند ولی اینجا روی سخن با همان سگ های بی پناه و بدون صاحب بوده که حضورشان در محیط های شهری و روستایی به یک دغدغه تبدیل شده است.
نزدیکی سگ ها به انسان بسیاری از رفتارهای آنها را تغییر داده اما واقعیت ها کم و بیش پابرجا هستند. وجود سگ های بی پناه یا به تعبیر برخی افراد «ولگرد» حاصل دخالت مسلم انسان ها در طبیعت و برهم زدن نظام طبیعی است. در واقع انسان ها پس از گربه و موش، سگ را به عنوان سومین شکارچی به طبیعت معرفی کردند.
به اعتقاد برخی کارشناسان محیط زیست سگها بر بقای بعضی گونه های جانوری در معرض خطر تاثیر دارند. شکار مستقیم حیات وحش، بروز تغییرات رفتاری در حیوانات وحشی به واسطه ترس ناشی از حضور سگ ها، رقابت غذایی، آزار و اذیت، تولید حیوانات دورگه و انتقال بیماری ها از جمله تاثیرات ناشی از حضور سگ ها بر حیات وحش در زیستگاه های طبیعی است.
هرچند امروز سگ ها فقط یک حیوان خانگی نیستند و به یار باوفای انسان های تنها، همپای شکارچیان، همراه چوپان ها و همیار گروه های امدادی در حوادث و بلایا تبدیل شدهاند اما همین حیوان همراه انسان می تواند موجب بروز بیماری هایی همچون هاری، سالک یا لیشمانیوز جلدی، کیست هیداتیک، بیماری های انگلی و قارچی شود.
انسان با اهلی کردن برخی حیوانات همچون سگ باعث حضور این حیوانات در محیط های انسانی و تکثیر آنها شده است. در حقیقت باید گفت انسان ها موجب تغییر نوع و محل زندگی حیوانات شدهاند و آن موجودات با میل خودشان به شهرها نیامدهاند.
برخی نیز معتقد هستند خشکسالی ها موجب شده که سگ ها از بیابان راهی شهرها شوند و وقتی عده ای از روی مهربانی آنها را با ته مانده یک غذا در کوچه پس کوچه ها دعوت به ماندن می کنند دیگر به این رویه عادت کرده و همیشه با پرسه زدن در شهر به دنبال غذا هستند.
اما اکنون که حضور سگ های بی پناه در شهرها و حتی روستاها به یک معضل تبدیل شده چاره کار کجاست؟ آیا این حیوانات نیز مثل انسان ها حق حیات دارند؟ آیا شایسته است که به خاطر ربودن یک تکه گوشت حلقه آویز شده و آتش به جانشان بزنند یا پایشان تیر بخورد، چشمشان کور شود و در نهایت به مرگ محکوم شوند؟!
از طرفی وجود این حیوانات به دلیل بیماری های مشترک می تواند خطرات پنهان و آشکاری برای انسان ها داشته باشد. در صورتی که جلوی رشد بی رویه جمعیت سگ های بی پناه گرفته نشود روز به روز به آمار آنها اضافه و حل مسئله دشوارتر و پیچیده تر خواهد شد.
شهرداری ها و دهیاری ها به عنوان نهادهای متولی جمع آوری این سگ ها از کمبود اعتبار برای عقیم سازی آنها گلایه دارند اما در فرهنگ دینی ما توجه به حیوانات و مهربانی با آنها همواره مورد توجه بوده است که به نظر می رسد برای اینکه شاهد صحنه های دلخراش آزار و اذیت این حیوانات بی پناه نباشیم باید تشکل های مردم نهاد و حامیان حقوق حیوانات دست به کار شده و با ایجاد محل هایی برای نگهداری سگ های بی پناه نسبت به عقیم سازی آنها اقدام کرده تا بتوان جمعیت شان را کنترل کرد.
از گذشته های دور در شهرهای مختلف ایران حقوق حیوانات مورد احترام بوده و برای جلوگیری از خشونت علیه آنها حتی برخی زمین هایشان را وقف میکردند تا اگر حیوانی کسی را متضرر کرد، این خسارت از طریق محصولات زمین وقف شده، جبران شود. برای نمونه حدود 200 سال پیش در یکی از روستاهای اطراف میبد یزد، زمینی برای غذا خوردن سگ های بیمار یا کور وقف شد. بند گربه ای در منطقه «بشرویه» خراسان جنوبی نیز موقوفه ای است که صاحب اولیه آن را برای ممانعت از اذیت کردن گربه ها وقف کرده است.
حال که سگ این حیوان با وفا، ناخواسته به محیط های انسانی دعوت شده به جای آزار و اذیت و بی وفایی دیدن یا مهربانی های افراطی در کوچه و خیابان، بهتر است با ترویج سنت ها و فرهنگ های حسنه به شکل صحیح مورد حمایت قرار گیرد تا جوامع شهری و روستایی نیز از وجود افسار گسیختگی این حیوانات دچار ضرر نشود.
*خبرنگار ایرنا
پیشرفت فناوری و توسعه فضای مجازی موجب شده است بسیاری از رفتارها از نظر دور نمانند و خواسته یا ناخواسته به شبکه های اجتماعی راه یابند؛ از این طریق انتشار برخی تصاویر که نشان از حیوان آزاری دارد، عواطف و احساسات افراد زیادی جریحه دار شده و هموار افکار عمومی خواهان تهیه قانونی برای پایان دادن به چنین رفتارهای غیرانسانی هستند. با شیوع پدیده سگ های ولگرد در جوامع شهری و روستایی برخی از افرادی که دست به سگ آزاری می زنند انگیزه خود از این کار را انتقام جویی می دانند و معتقد هستند چون آن حیوان آسیبی به زندگی آنها زده پس باید مجازات شود.
فارغ از همه دغدغه هایی که تصویب یک قانون جامع برای دفاع از حقوق حیوانات را می طلبد باید از منظر دیگری هم به مسئله حیوان آزاری به خصوص سگ های بی پناه نگاه کرد و دید بهترین شیوه برای برخورد با این پدیده جدید اجتماعی چیست؟
سگ های بدون صاحب معمولا «ولگرد» نامیده می شوند اما در این نگارش به خاطر احترام به حقوق حیوانات نام آنها را سگ های بی پناه می نامیم.
سگ های دیگری هم هستند که به عنوان سگ گله، نگهبان، جستجو گر و غیره در جوامع انسان زندگی می کنند ولی اینجا روی سخن با همان سگ های بی پناه و بدون صاحب بوده که حضورشان در محیط های شهری و روستایی به یک دغدغه تبدیل شده است.
نزدیکی سگ ها به انسان بسیاری از رفتارهای آنها را تغییر داده اما واقعیت ها کم و بیش پابرجا هستند. وجود سگ های بی پناه یا به تعبیر برخی افراد «ولگرد» حاصل دخالت مسلم انسان ها در طبیعت و برهم زدن نظام طبیعی است. در واقع انسان ها پس از گربه و موش، سگ را به عنوان سومین شکارچی به طبیعت معرفی کردند.
به اعتقاد برخی کارشناسان محیط زیست سگها بر بقای بعضی گونه های جانوری در معرض خطر تاثیر دارند. شکار مستقیم حیات وحش، بروز تغییرات رفتاری در حیوانات وحشی به واسطه ترس ناشی از حضور سگ ها، رقابت غذایی، آزار و اذیت، تولید حیوانات دورگه و انتقال بیماری ها از جمله تاثیرات ناشی از حضور سگ ها بر حیات وحش در زیستگاه های طبیعی است.
هرچند امروز سگ ها فقط یک حیوان خانگی نیستند و به یار باوفای انسان های تنها، همپای شکارچیان، همراه چوپان ها و همیار گروه های امدادی در حوادث و بلایا تبدیل شدهاند اما همین حیوان همراه انسان می تواند موجب بروز بیماری هایی همچون هاری، سالک یا لیشمانیوز جلدی، کیست هیداتیک، بیماری های انگلی و قارچی شود.
انسان با اهلی کردن برخی حیوانات همچون سگ باعث حضور این حیوانات در محیط های انسانی و تکثیر آنها شده است. در حقیقت باید گفت انسان ها موجب تغییر نوع و محل زندگی حیوانات شدهاند و آن موجودات با میل خودشان به شهرها نیامدهاند.
برخی نیز معتقد هستند خشکسالی ها موجب شده که سگ ها از بیابان راهی شهرها شوند و وقتی عده ای از روی مهربانی آنها را با ته مانده یک غذا در کوچه پس کوچه ها دعوت به ماندن می کنند دیگر به این رویه عادت کرده و همیشه با پرسه زدن در شهر به دنبال غذا هستند.
اما اکنون که حضور سگ های بی پناه در شهرها و حتی روستاها به یک معضل تبدیل شده چاره کار کجاست؟ آیا این حیوانات نیز مثل انسان ها حق حیات دارند؟ آیا شایسته است که به خاطر ربودن یک تکه گوشت حلقه آویز شده و آتش به جانشان بزنند یا پایشان تیر بخورد، چشمشان کور شود و در نهایت به مرگ محکوم شوند؟!
از طرفی وجود این حیوانات به دلیل بیماری های مشترک می تواند خطرات پنهان و آشکاری برای انسان ها داشته باشد. در صورتی که جلوی رشد بی رویه جمعیت سگ های بی پناه گرفته نشود روز به روز به آمار آنها اضافه و حل مسئله دشوارتر و پیچیده تر خواهد شد.
شهرداری ها و دهیاری ها به عنوان نهادهای متولی جمع آوری این سگ ها از کمبود اعتبار برای عقیم سازی آنها گلایه دارند اما در فرهنگ دینی ما توجه به حیوانات و مهربانی با آنها همواره مورد توجه بوده است که به نظر می رسد برای اینکه شاهد صحنه های دلخراش آزار و اذیت این حیوانات بی پناه نباشیم باید تشکل های مردم نهاد و حامیان حقوق حیوانات دست به کار شده و با ایجاد محل هایی برای نگهداری سگ های بی پناه نسبت به عقیم سازی آنها اقدام کرده تا بتوان جمعیت شان را کنترل کرد.
از گذشته های دور در شهرهای مختلف ایران حقوق حیوانات مورد احترام بوده و برای جلوگیری از خشونت علیه آنها حتی برخی زمین هایشان را وقف میکردند تا اگر حیوانی کسی را متضرر کرد، این خسارت از طریق محصولات زمین وقف شده، جبران شود. برای نمونه حدود 200 سال پیش در یکی از روستاهای اطراف میبد یزد، زمینی برای غذا خوردن سگ های بیمار یا کور وقف شد. بند گربه ای در منطقه «بشرویه» خراسان جنوبی نیز موقوفه ای است که صاحب اولیه آن را برای ممانعت از اذیت کردن گربه ها وقف کرده است.
حال که سگ این حیوان با وفا، ناخواسته به محیط های انسانی دعوت شده به جای آزار و اذیت و بی وفایی دیدن یا مهربانی های افراطی در کوچه و خیابان، بهتر است با ترویج سنت ها و فرهنگ های حسنه به شکل صحیح مورد حمایت قرار گیرد تا جوامع شهری و روستایی نیز از وجود افسار گسیختگی این حیوانات دچار ضرر نشود.
*خبرنگار ایرنا
کپی شد