به گزارش ایرنا اجلاسیه شهدای نیروهای مسلح خراسان جنوبی و نخستین یادواره 160 شهید نیروی انتظامی از برنامه های کنگره 2 هزار شهید استان امروز (سه شنبه) در حسینیه جماران بیرجند برگزار شد.
دختر شهید حسن سبزه جو از شهدای ناجا و همسر شهید مرتضی بصیری پور اولین شهید مدافع حرم خراسان جنوبی در این آیین دلنوشته هایی را قرائت کردند.
نامه ای به پدر شهیدم حسن سبزه جو
بسم الله الرحن الرحیم
ای پدرجان منم فائزه ات دختر تو
پدرم خیالت راحت همه هوایم را دارند اما از تو چه پنهان بدجور دلم هوای تو را کرده، هرچه بزرگتر می شوم انگار دلم تنگ تر می شود، مادرم می گوید لباس های نظامی ات را برایم به یادگاری گذاشته ای، راستش من که دختر هستم لباس هایت را نمی توانم بپوشم، تازه برای من گشاد هستند، ولی از بس دوستش دارم گاهی آنها را می پوشم. پدرم، کلاهت کم کم برایم اندازه می شود، مادرم می گوید: با کلاه چقدر شبیه پدرت هستی، حالا با کلاه نظامی برای عکس قاب شده ات احترام می گذارم. کلاه نظامی ات را که می پوشم بچه های مجتمع هم فهمیده اند که پدرم نظامی بوده و بیشتر احترام مرا نگه می دارند. روزهای دلگیری است، از من می پرسند دلت برای پدرت تنگ شده، چه باید بگویم، راستش را بخواهی دلم گرفته چون خیلی دلم برای تو تنگ شده آنقدر زیاد که با این سئوال در دلم گفتم مگر هنوز نمی دانند چه چیزی را از دست داده ام که می پرسند چقدر دلتنگت شده ام؟
خوب معلوم است که دلتنگ می شوم، درست است که زندگی می کنیم و زندگی ادامه دارد ولی زندگی ما به آسانی زندگی دیگران نیست. مگر می شود دلتنگت نباشم، مگر می شود من و دوستم که پدرش هر روز ساعت یک به مدرسه می آید و یک بغل سیر می بوسدش و با هم به اغذیه فروشی روبه روی مدرسه می روند فرقی نداشته باشم. تازه وقتی بابای زهرا من را از مدرسه به خانه می آورد و زهرا با باباش جلو سوار می شوند و من پشت سر، به یاد تو هستم و یواشکی بغضم را پنهان می کنم.
پدرم کاش تو بودی و من با تو جلوی ماشین سوار می شدم و یک روز هم ما زهرا را می رساندیم. مادرم خیلی تلاش می کند تا جای خالی ات را احساس نکنم ولی راستش من بیشتر دلتنگ تو می شوم.
قطعه شعری برای پدر شهیدم
چقدر زود سفر کردی از این خانه پدر
پر کشیدی تو از این منزل ویرانه پدر
یاد من نیست ولی مادر من می گوید
وارد رزم شدی محکم و مردانه پدر
باورم نیست که رفتی تو از این خانه ولی
باورم هست شدی عاشق و مستانه پدر
پرچم سرخ شهادت چو به تنت پوشیدی
آسمان ها به تو گردید چو کاشانه پدر
لایق روح بلند تو نبودیم یقین
بر بلندای زمان نام تو فرزانه پدر
خوش به حال تو ولی بی تو چه تنها شده ام
خوش به حال تو ولی دختر دردانه پدر
کاش می شد که بیایی تو به خوابم گل من
صبر و طاقت اگرم نیست به پیمانه پدر
برای شادی روح پدر شهیدم و شهدای انقلاب اسلامی صلوات
شهید حسن سبزه جو از شهدای نیروی انتظامی خراسان جنوبی سال 1388 در منطقه بوشاد به شهادت رسید.
3215*3028
دختر شهید حسن سبزه جو از شهدای ناجا و همسر شهید مرتضی بصیری پور اولین شهید مدافع حرم خراسان جنوبی در این آیین دلنوشته هایی را قرائت کردند.
نامه ای به پدر شهیدم حسن سبزه جو
بسم الله الرحن الرحیم
ای پدرجان منم فائزه ات دختر تو
پدرم خیالت راحت همه هوایم را دارند اما از تو چه پنهان بدجور دلم هوای تو را کرده، هرچه بزرگتر می شوم انگار دلم تنگ تر می شود، مادرم می گوید لباس های نظامی ات را برایم به یادگاری گذاشته ای، راستش من که دختر هستم لباس هایت را نمی توانم بپوشم، تازه برای من گشاد هستند، ولی از بس دوستش دارم گاهی آنها را می پوشم. پدرم، کلاهت کم کم برایم اندازه می شود، مادرم می گوید: با کلاه چقدر شبیه پدرت هستی، حالا با کلاه نظامی برای عکس قاب شده ات احترام می گذارم. کلاه نظامی ات را که می پوشم بچه های مجتمع هم فهمیده اند که پدرم نظامی بوده و بیشتر احترام مرا نگه می دارند. روزهای دلگیری است، از من می پرسند دلت برای پدرت تنگ شده، چه باید بگویم، راستش را بخواهی دلم گرفته چون خیلی دلم برای تو تنگ شده آنقدر زیاد که با این سئوال در دلم گفتم مگر هنوز نمی دانند چه چیزی را از دست داده ام که می پرسند چقدر دلتنگت شده ام؟
خوب معلوم است که دلتنگ می شوم، درست است که زندگی می کنیم و زندگی ادامه دارد ولی زندگی ما به آسانی زندگی دیگران نیست. مگر می شود دلتنگت نباشم، مگر می شود من و دوستم که پدرش هر روز ساعت یک به مدرسه می آید و یک بغل سیر می بوسدش و با هم به اغذیه فروشی روبه روی مدرسه می روند فرقی نداشته باشم. تازه وقتی بابای زهرا من را از مدرسه به خانه می آورد و زهرا با باباش جلو سوار می شوند و من پشت سر، به یاد تو هستم و یواشکی بغضم را پنهان می کنم.
پدرم کاش تو بودی و من با تو جلوی ماشین سوار می شدم و یک روز هم ما زهرا را می رساندیم. مادرم خیلی تلاش می کند تا جای خالی ات را احساس نکنم ولی راستش من بیشتر دلتنگ تو می شوم.
قطعه شعری برای پدر شهیدم
چقدر زود سفر کردی از این خانه پدر
پر کشیدی تو از این منزل ویرانه پدر
یاد من نیست ولی مادر من می گوید
وارد رزم شدی محکم و مردانه پدر
باورم نیست که رفتی تو از این خانه ولی
باورم هست شدی عاشق و مستانه پدر
پرچم سرخ شهادت چو به تنت پوشیدی
آسمان ها به تو گردید چو کاشانه پدر
لایق روح بلند تو نبودیم یقین
بر بلندای زمان نام تو فرزانه پدر
خوش به حال تو ولی بی تو چه تنها شده ام
خوش به حال تو ولی دختر دردانه پدر
کاش می شد که بیایی تو به خوابم گل من
صبر و طاقت اگرم نیست به پیمانه پدر
برای شادی روح پدر شهیدم و شهدای انقلاب اسلامی صلوات
شهید حسن سبزه جو از شهدای نیروی انتظامی خراسان جنوبی سال 1388 در منطقه بوشاد به شهادت رسید.
3215*3028
کپی شد