یک سفر راهبردی و موفق، این عنوانی است که می شود برای سفر روحانی به آمریکا برگزید. او در گفتگو با رسانه های مختلف، منطقی ترین جواب ها را به افکار عمومی دنیا داد، ذهنیت ها را اصلاح کرد و غبارها را به دستمال ابریشمی و پاک منطق برتر، از ذهن مخاطب فهیم و منصف زدود. او این سفر را به یک برنامه موفق تبدیل کرد اما گُلِ کار در سخنرانی سازمان ملل شکفت و می توان گفت، روحانی، در سازمان ملل همانی بود که باید؛ منطقی، حقوقی، صریح، عالمانه. همانی بود که از رئیس جمهور حقوق دان انتظار داشتیم. جوری ساختمان شخصیت سیاسی ایرانی را با کلمات به گزین شده بنا کرد که احترام ها را برانگیخت. به ویژه که بعد از سخنان 'سرهنگی' بساز و بفروش بی منطق آمریکایی نوبت به ما رسید تا تفاوت 2 منطق و 2 نگاه عیان تر باشد. به جرات می توان گفت در این دوئل کلمات، آنکه به هدف زد، رئیس جمهور ایران بود. ما به حرمت منطقِ برتر، نگاه انسانی، مشی حقوقی، دست برتر را داشتیم. ما همه را به تبعیت از قانون و نظم پذیرفته شده جهانی و ناظر به حقوق انسان ها خواندیم و به نیرویی برای جذب به مرکز تبدیل شدیم در حالی که طرف مقابل ما با حرکت های عجیب و غریب حقوقی مدام برمحور گریز از مرکز تصمیمات جهانی پای می گذاشت. دنیا در فاصله چند ساعت، یک جهان فاصله دید در میان 2 منطق و 2 نگاه. ترامپ نماد لمپنیرم، خود خواه و خود حق پندار، قانون گریز، چهارچوب شکن و قلدر مابی بی منطق بود که قطعا در نگاه انسان عاقل و اهل اندیشه، نمی توانست همراهی و همدلی برانگیزد بلکه همراهان خود را هم به تامل وامی داشت و دنیا نیز از خود می پرسید با موجودی چنین، با این منطق ضعیف و رویه غیر انسانی چگونه باید تعامل کند. دنیا، اما، در کلام روحانی، شاخصه های تمدن دیرینه ایرانی، قانون مداری جهانی و صلح و عدالت انسانی دید که زیستن برمدار صلح و تعالی را برای همه می خواهد. او تراز حقوق و اندیشه بین المللی را دقیقا رعایت کرد و می توان او را بسان راننده ای ماهر دید که نه تنها از چراغ قرمزهای حقوقی در تراز بین المللی، به خطا، عبور نکرد بلکه حرمت چراغ زرد را هم رعایت کرد اما از فرصت چراغ سبز، به بهترین شکل و نهایت ظرفیت بهره برد. او نه فحش داد و نه فحش شنید، نه مضحکه ساخت و نه مضحکه شد بلکه به عنوان نماد ایرانی متین و با وقار، با منطق و کلام برتر به جدال احسن پرداخت و قطعا به نتیجه طراحی شده هم نزدیک شد. مهمترین آن هم اینکه دنیا بار دیگر با ایرانی حقیقی که حق طلب نیز هست، رو برو شد که با آنچه بنگاه های رسانه ای استکباری بیان می کنند فرسنگ ها فاصله دارد. ما هم همین را می خواهیم و باور داریم که اگر دنیا ما را چنان که هستیم ببیند نه چنانکه دشمنان ما می گویند بخش زیادی از راه را پیموده ایم. شاید یکی از دلایل تاکید طرف داران سفر رئیس جمهور به سازمان ملل هم همین بود. هرچند برخی از جریانات و رسانه ها می خواستند این سفر لغو شود اما گویا اینان اهمیت استفاده از فرصت ها را درک نمی کنند حال آنکه ما با ایمان به منطق برتر توانستیم و باز هم می توانیم فرصت های بی بدیل بسازیم. این جاست که هر ایرانی به رغم همه دلخوری هایی که می تواند از تیم اقتصادی دول و برخی رفتار های اهالی کابینه داشته باشد به انتخاب اردیبهشتی خود افتخار کند. آزمون سازمان ملل، نشان داد که همیشه باید صندلی های مجامع جهانی را بسان یک سنگر راهبردی، پر کنیم به ویژه وقتی مدافعان قدرتمندی داریم که در زمان مناسب به مهاجمانی تمام عیار تبدیل می شوند. چیزی که در این سفر از دکتر روحانی دیدیم چنین بود؛ زیرک، مدافع، قدرتمند و به وقت خود مهاجمی که هیچ فرصتی را از دست نمی دهد. حالا وقتی است که باید به احترام برخاست و گفت؛ خداقوت آقای روحانی! منتظر عمل شما در عرصه داخلی و به ویژه اقتصادی هستیم. باور داریم اگر با همین منطق برتر، تمام قد وارد عرصه داخلی و اقتصادی شوید، می توانیم نهال بر زمین افتاده امید را دوباره، قد کشیده و رقصان در نسیم تدبیر ببینیم. قرار ما با شما هم همین بود که با تدبیر، مردم را به سرزمین امید ببرید. امروز هم اگرچه از آن مقصد دور شده ایم اما هنوز امید داریم که برگردیم و راه ها به سمت مقصد اصلاح شود و دوباره طعم ثبات را بچشیم. هنوز باور داریم که می شود و می توانیم اگر همه در کنار هم و با هدف واحد سرفرازی ایران و ایرانی تلاش ها را سامان دهیم.
3215*3028
3215*3028
کپی شد