کیانوش نظرپور یکی از محققان ایرانی است که نامش تاکنون چندین بار در رسانههای خارجی به دلیل طراحی دستهای مصنوعی پیشرفته دیده شدهاست. او سال گذشته بازوی مصنوعی ابداع کرد که علاوه بر قابلیت یادگیری، از دید دوربین و کامپیوتر برای شناسایی اشیائی که به آنها برخورد میکند، بهره میبرد.
به گزارش جی پلاس، کیانوش نظرپور در سال 1359 و هفت روز بعد از شروع جنگ ایران و عراق در کرج به دنیا آمد. پدر و مادرش معلم دبیرستان بودند. از دوران کودکیاش به غیر از موشکباران چیز زیادی به خاطر نمیآورد.
او سال 1377 وارد دانشگاه صنعتی خواجه نصیر طوسی شد و در رشته مهندسی الکترونیک تحصیل کرد و در سال 1382 در رشته بیوالکترونیک در دانشگاه تربیت مدرس شروع به تحصیل کرد.
نظرپور در سال 1384 به دلیل کمبود منابع آزمایشگاهی مناسب، برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری در رشته مهندسی به اروپا سفر کرد. او هماکنون دستیار پروفسور در رشته مهندسی زیست پزشکی در دانشگاه نیوکسل در انگلیس است.
در ادامه مصاحبه ما را با این محقق ایرانی میخوانید:
* تاکنون چند اختراع داشتهاید؟
یک حق اختراع در زمینه کنترل دست مصنوعی داشتم که توسط صنعت مورد استقبال قرار گرفت و منجر به طراحی و ساخت مجموعهای جدید از محصولات شد. با توجه به حساسیتهای مالی، نمیتوانم جزئیات بیشتری در این مورد ارائه دهم.
* سال گذشته دست مصنوعیای ساختید که ادراکی است و آنچه را لمس میکند، میبیند. لطفا در مورد این دستاورد کامل توضیح بدهید.
امروزه طراحی مکانیکی دستهای مصنوعی به مراتب پیشرفت خوبی داشته است. با این وجود کنترل این دستگاهها هنوز به صورت کامل میسر نیست. ولی از آنجا که روی پردازش کنترل آینده کار میکنیم، دنبال روشهای کنترل جایگزین هستیم. به طور مثال در «دست مصنوعیای که آنچه را لمس میکند، میبیند»، یک وبکم ارزان قیمت پشت دست قرار دادیم تا دست اشیای مقابلش را ببینید و با توجه به اندازه و میزان گردی شیء بهترین روش را برای بستن انگشتها و گرفتن آن شیء انتخاب کند.
این دست مصنوعی جایزه بینالمللی NETEXPLO (مربوط به یونسکو) را دریافت کرد. اکنون در هند و با حمایت جامعه سلطنتی (بریتانیا) روی این دست مصنوعی کار میکنیم تا بتوانیم آن را با هزینه بسیار کم تولید کنیم.
* چه شد که به فکر ساخت اندام مصنوعی افتادید؟ چه تحقیقاتی تاکنون در این زمینه انجام دادهاید؟
باید قدر دستمان را بدانیم؛ حرکات دست بسیار نرم و آسان است. همیشه از دیدن دستهایم لذت میبردم. در مدت 18 سال گذشته روی کنترل عصبی دست کار کردم و سعی کردم که آن را برای حرکات دست مصنوعی سادهسازی کنم.
* اختراع بعدی که دنبال خواهید کرد چه خواهد بود؟ آیا برنامهای برای ابداع جدید دارید؟
بله. در حال حاضر روی یک سیستم کنترل سازگار با پروتز کاربر کار میکنیم. در این طراحی، دست و کاربر با هم عملکرد پروتز را بهینه میکنند. تیم ما به مدت پنج سال است که روی این سیستم کار میکند و تاکنون نتوانسته است از این مرحله موفق بیرون بیاید.
* آینده فناوری را چطور میبینید؟ آیا به نظر شما انسان در نهایت به آرزوی دیرینهاش یعنی «نامیرا شدن» میرسد؟
انسان پیشرفتهای عظیمی در فناوری داشته است اما باز هم با فناوریهای ناشناخته روبهرو هستیم. فکر میکنم که ما هیچ وقت از نوآوری دست نخواهیم کشید. فناوریها راه خود را از ابزار ساده و چرخ شروع کردند و همچنان به راه خود ادامه میدهند. در حال حاضر دولتهای دنیا منابع بسیاری را به پژوهش و نوآوری مسئولانه اختصاص دادهاند و با تولید علم یا ثروت به دنبال تأثیرگذاری روی تحقیقات هستند.
من علاقهای به جاودانگی ندارم و از آنجا که دانش من محدود است در این زمینه نظری نمیدهم.
* آیا به نظر شما رباتها روزی بر انسانها سلطه خواهند یافت؟ به نظر شما این اتفاق چه زمانی خواهد افتاد و چه تصوری از این مسأله دارید؟
نه. فکر نمیکنم این اتفاق حداقل در زمان زندگی من بیفتد.
* از نظر شما، محققان ایرانی تا چه اندازه در زمینه ساخت اندام مصنوعی پیشرفت داشتهاند و در مقایسه با تحقیقاتی که در کشورهای دیگر مثل آمریکا انجام میشود، وضعیت این فناوریها در ایران چگونه است؟
شاید اطلاعی نداشته باشید اما پس از جنگ ایران و عراق، در سال 1360 پروژه دست سایبرنتیک تهران در دانشگاه پلیتکنیک تهران یکی از پیشرفتهترین دستان مصنوعی را در زمان خود ساخت که بسیار هوشمند بود.
این پروژه توسط هاشمی گلپایگانی هدایت شد که در آن زمان وزیر علوم، پژوهش و فناوری در دومین کابینه هاشمی رفسنجانی بود. همانند بسیاری از پروژههای دیگر بودجه این پروژه هم قطع شد. این تیم بهتنهایی میتوانست در جهان پیشگام شود زیرا جنگ ایران و عراق بزرگترین جنگ بعد از جنگ جهانی دوم بود و در آن زمان نیاز به اندام مصنوعی بهشدت افزایش یافته بود.
* شما سالها در ایران زندگی و تحصیل کردهاید و با جوانان ایرانی آشنایی دارید. میزان سواد و علمی جوانان ایرانی را در چه سطح میبینید؟
من با دانشجویان زیادی از ایران ارتباط ندارم. اما از بعضی از آنها ایمیلهایی دریافت میکنم. احساس میکنم که کیفیت و سواد دانشجویان در حال کاهش است و آنها به جای یادگیری اصول، علاقه دارند که مقالات سطح دو و سه منتشر کنند. متاسفانه در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد در ایران نشانههای بیماری «انتشار یا مردودی» دیده میشود که واقعا ناامید کننده است.
* چه توصیهای به جوانان ایرانی دارید؟
تمرکزشان را روی حل مشکلاتی بگذارند که واقعا مهمند.
* به نظر شما رمز موفقیتتان در رسیدن به این مرحله از دستاوردها چه بوده است؟ آیا پشتکار فاکتور مهم بوده یا هوش و ذکاوت؟
سخت کار کردن و تمرکز رمز موفقیتم بوده است. اگر سختکوش باشیم، حتی سطح متوسط ضریب هوشی یا IQ هم کفایت میکند.
* بزرگترین آرزوی شما برای جهان و مردم جهان چیست؟
صلح