روایت شهادت شهید رهبر برای فرزند

به فاطمه گفته بودند تو دو پدر داشتی، یکی شهید شده و دیگری زنده است و طفلک مانده بود که چه می شنود؟!

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: دلم می خواست فاطمه[1] با کودکی هایش بزرگ شود و من نه آنقدر به او سخت بگیرم و نه آسان، تا طبیعی و متعادل رشد کند. همین باعث شد تا بیشتر با هم سن و سال هایش مأنوس شود.

در همین رفت و آمدها بود که به او گفته بودند تو دو پدر داشتی، یکی شهید شده و دیگری زنده است. طفلک هاج و واج مانده بود و از من سؤال می کرد که مامان اینها چه می گویند.

سال ها بود که فاطمه به پدرم، بابا می گفت و انگار اکنون وقت آن رسیده بود که واقعیت ماجرا را بفهمد. خوشبختانه عکس های زیادی داشتیم که همه را به او نشان دادم و کم کم به او فهماندم که پدرش[2] که بوده است. او هم کنجکاوانه سؤال می کرد و از من پاسخ می خواست. وقتی به منزل اقوام پدری اش می رفتیم از همه جزئیات می پرسید تا بداند چه بوده است و همین طور که جلو رفتیم، مسأله برایش حل شد.[3]

 
  1. فاطمه رهبر، دختر شهید غلامرضا رهبر.
  2. خبرنگار شهید غلامرضا رهبر که در  ۲۱ دی ماه ۶۵ در منطقه عملیاتی کربلای پنج به شهادت رسید و تاکنون اثری از پیکرش یافت نشده است.
  3. برگرفته از گفت و گوی بانو فریبا انصاری، همسر شهید.

 

دیدگاه تان را بنویسید