چند روزی همقدم با شهید میثمی
برای شهادتش سه روز مهلت خواست
علاقه عجیبی به حضرت زهرا (س) داشت، ترکش خورد اما تا روز شهادت دوام آورد و آخرین نفسهایش را در آن روز کشید.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: بعد از نماز صبح، زیارت حضرت زهرا (س) را خواند و وقتی بانو[1] پرسید مگر شهادت حضرت زهراست؟ گفت: چیزی نمانده، نزدیک است.
موقع رفتن، حسین[2] که هنوز طفلی کوچک بود، گریه می کرد که حاجی[3] او را از خانه بیرون برد تا آرامش کند. بانو به گریه افتاد و گفت: تا کی این وضعیت ادامه دارد و او پاسخ داد: تا الان صبر کرده ای باز هم صبوری کن همه چیز درست می شود.
وقت خداحافظی شد و رفت.
نهم بهمن ماه بود که ترکش به سرش خورد. روضه حضرت زهرا (س) را بسیار دوست داشت و از همان ابتدای روضه دیگر نمی توانست ادامه دهد. انگار سه روز مهلت خواسته بود تا روز شهادت بی بی فرا رسد و او به خانم اقتدا کند.[4]
- همسر شهید.
- فرزند کوچکتر شهید.
- حجت الاسلام شهید عبدالله میثمی، نماینده ولی فقیه در قرارگاه خاتم الانبیا (ص) که در تاریخ نهم بهمن 65 در عملیات کربلای پنج در اثر اصابت ترکش به سرش مجروح و در دوازدهم بهمن به شهادت رسید
- برگرفته از خاطره همسر شهید.
دیدگاه تان را بنویسید