جزییاتی از ماجرای بازگشایی ورزشگاه آزادی روی خانوادهها
«معصومه ابتکار» معاون امور زنان و خانواده ، رئیس جمهوری هم از جمله مسئولانی بود که چهارشنبه شب با خانواده، بازی تیم ملی ایران با اسپانیا را در ورزشگاه آزادی به تماشا نشست. او میگوید: ماجرای لغو حضور خانواده در استادیوم آزادی اعتراض بسیاری از هموطنان را بهدنبال داشت و در نهایت با دستور مستقیم رئیس جمهوری درها بهروی خانواده ها باز شد.
به گزارش جی پلاس، ابتکار خبر لغو حضور خانواده ها در ورزشگاه آزادی را یک بازی روانی – رسانهای میداند. با وی درباره حضور خانواده ها در محافل ورزشی و افزایش نشاط اجتماعی و بازتاب آن در جامعه گفتوگو کردیم که میخوانید:
چهارشنبه شب چه ساعتی متوجه خبر لغو حضور خانواده ها در ورزشگاه آزادی شدید؟
ما هم مثل خیلی از خانوادههای دیگر در حال رفتن به ورزشگاه آزادی براساس مجوز و اعلامهای قبلی بودیم. حدود ساعت 7 بود که چند نفر خبر از لغو بازی دادند. ما گفتیم نه مشکلی نیست. گفتند کسانی دارند مقاومت میکنند. تا پیش از شروع بازی اخبار متناقض زیادی شنیده شد. این فضا باعث شد تا مسأله را پیگیری کنم و در نهایت با رئیس جمهوری صحبت کردیم. مشخص شد جریانی در تلاش است، تا مانع این اتفاق بشود و بهم ریختگی را ایجاد کند مدام اخبار نادرستی پخش میکردند که بازی لغو شده است.
یعنی ابتدا با کار رسانهای شروع کردند مثل خیلی از موارد؟
بله. اول فضاسازی رسانهای بود. بعد از آن هم یک سری ناهماهنگیها و اتفاقاتی افتاد. بین خود دستگاههای ناظر هم اختلاف بود. در حالی که همه مجوزها صادر شده بود. حتی مجوز آن را رسانهای کردند. مجوزی که مؤید حضور خانوادهها در استادیوم آزادی بود. استانداری، شورای تأمین و همه دستگاههایی که در این موضوع مسئولیت دارند اعلام آمادگی کرده بودند. امضا و تأیید کرده بودند. بههرحال کشمکشها ادامه پیدا کرد. مردم هم آنجا آمده بودند. خیلیها بلیت تهیه کرده بودند تا با خانواده هایشان بازی را ببینند. مردم با وجود خبرسازیها در فضای مجازی پراکنده نشدند و ماندند. بالاخره باوجود همه فضاسازیها و بعضی از برخوردها در نهایت مشکل حل و ممنوعیت و محدودیتها برداشته شد.
مشخص شد که این محدودیتها و لغو حضور خانواده ها از سوی چه کسانی یا چه نهادی بود؟
نه. معلوم نشد. اول گفتند فلانی بود بعد معلوم شد که نگفته است.
شایعاتی در رد و تأیید نقش یک نهاد در رسانهها منتشر شد...
بله اول گفتند دستور از آنجا رسیده، بعد اعلام کردند که چنین دستوری صادر نشده است. مدام جنگ رسانهای روانی در جریان بود. بیشتر برای اینکه شاید مردم منصرف شوند. ولی خوشبختانه مردم خیلی خوب استقبال کردند. به نظرم در این مواقع یک مقدار صبوری در چارچوب قانون، پافشاری و پیگیری مسائل همیشه نتیجه میدهد. خانوادهها آمدند. استادیوم بیش از حدی که انتظار میرفت، پذیرای جمعیت بود. البته کمی در صدا و پخش تصاویر بازی فوتبال از دوربین استادیوم اختلالاتی پیش آمده بود.
از این اختلالات عجیب؟
بله. کمی دوربین هم مشکل داشت. البته یک دوربین دیگر را فعال کردند و مشکل حل شد. به نظرم ایجاد زمینه برای نشاط مردم و در چارچوب قانون لازم است.
فکر میکنید که حضور خانوادهها میتواند مقدمه حضور زنان در استادیوم برای دیدن بازیهای زنده تیم ملی و لیگ فوتبال باشد؟
من فکر میکنم اتفاق مهمی بود. همه آنها که دغدغه و نگرانی دارند، دیدند که هیچ مشکل خاصی پیش نمیآید. هم در ورود و هم در خروج. خانوادهها خیلی با نظم خارج شدند . بالاخره ما باید قبول کنیم مردم یک سطحی از فرهنگ و درک عمومی دارند. همه چیز خوب بود. بچهها بازی خوبی به نمایش گذاشتند.
حقمان برد بود.
بله. باوجود نتیجه حال مردم خوب بود.
خانم دکتر! دروازه بان ایران نقش ویژهای در بازی فوتبال چهارشنبه شب داشت...
بله. بیرانوند خیلی خوب از دروازه دفاع کرد. لایی وحید امیری به پیکه هم نقطه عطفی در فوتبال ما بود.
شما بهعنوان یک خانم در ورزشگاه احساس نگرانی داشتید؟
نه. اصلاً هیچ مسأله خاصی نبود. خیلی فضای خوب و با نشاطی بود. خانوادهها کنار هم بودند. با هم عکس میگرفتند. شادی میکردند. هیجان خوبی آنجا بود. اینها سرمایههایی است که خیلی به جامعهای که نیاز به شادی و نشاط دارد کمک میکند.
جامعهای که با چالشهایی همچون بیکاری و مشکلات اقتصادی مواجه است نیاز به شادی جمعی دارد تا بتواند خودش را مدیریت کند...
بله. از سوی دیگر فضای رسانهای بینالمللی هم دارد علیه ایران کار میکند. در ماههای اخیر دائم دم از ناامیدی میزنند. دائم هم یک دلایلی پیدا میشود. کسانی از جریان ضد ایران هم از داخل هم از خارج علیه دولت فعالیت میکنند. باعث نگرانی خیلیها شده است. ما نیاز به شادی جمعی داریم. اینکه خانواده در تهران گرد هم آمدند اتفاق خوبی است. امیدوارم که در شهرهای دیگر هم اتفاق بیفتد و استمرار پیدا کند. فضاها ی فرهنگی و ورزشی برای حضور خانواده است.
خانم دکتر! بعضیها میگویند این فشارها که همواره معلوم نیست از کجاست نتیجه رأیی است که مردم دادند و همچنان کسانی که رأی نیاوردند_ و از آنها به «دولت پنهان» یاد میشود-در پشت ماجرای ورزشگاه آزادی قرار دارند...
همین است دیگر. مردم در انتخابات حضور پیدا کردند. در صحنه بودند. انتخاب کردند. مردم باید بدانند وقتی از ساز و کارهای قانونی برای خواست و سلیقه خودشان استفاده میکنند، هیچکس نمیتواند جلودار آنها باشد. ما در نظامهای دموکراتیک باید به این سمت برویم که تمام خواستهها و مطالباتمان را از طریق صندوق رأی و ساز و کار قانونی دنبال کنیم. اخیراً دولت مکانها و مراکزی را برای اعتراضات و طرح مشکلات تصویب کرده است. در هر شهری و استانی مکانهایی مشخص شده است. از طرفی بازنگری قوانین و مقررات انتخابات هم در دستورکار دولت است.
البته این دلنگرانی از سوی جامعه وجود دارد که همان کسانی که میخواستند حضور خانوادهها در ورزشگاه آزادی را لغو کنند، در زمان تجمعها هم زودتر از مردم منتقد در آن مکانها حضور می یابند...
یک واقعیت وجود دارد و ما نمیتوانیم انکار کنیم. جامعه متکثر است. همه طیفی در آن است. نه میتوانیم طیف خیلی لیبرال که نگاه رو به دنیا دارد را انکار کنیم، نه میتوانیم طیف خیلی سنتی و خیلی سختگیر و درگیر با این مباحث ارزشی را. مهم این است که همه این طیفها بپذیرند در چارچوب قانون حرکت کنند. متأسفانه کسی که یک ابزاری دارد، سعی میکند از آن ابزارش فراقانونی هم استفاده کند. حالا ممکن است این ابزار زور، قدرت و... باشد یا ممکن است رسانه باشد.
گاهی اوقات آن طیف با شانتاژ و دروغ رفتار میکند گاهی اوقات هم این طیف. هم آن رفتار غیرقانونی و غیراخلاقی است هم این رفتار.مثلاً همین حضور خانوادهها در ورزشگاه آزادی. دائم خبر میزدند که لغو شد. بازی مجوز ندارد. این یعنی نمایشهای فراقانونی. باید بپذیریم یک طیف این گونه است و یک طیف هم شکلی دیگر. قرار است بهعنوان یک ایرانی در کنار هم زندگی کنیم. باید این را هم بپذیریم که در همه جای دنیا این اختلافات هست و خاص ایران نیست. الان در کشورهایی که خودشان را نماد دموکراسی میدانند، بدترین اختلافها را در زمینه مذهب، سیاست، فرهنگ و... دارند اما در کنار هم زندگی میکنند. باید بدانیم هر بهبودی از طریق صندوق رأی و سازو کارهای قانونی انجام می گیرد. این را هم باید بپذیریم که مهمترین عامل پیش برنده جوامع «امید» است. اجازه ندهیم جنگ روانی با اخبار نادرست مشکلات را بزرگتر از واقعیت نشان بدهد. یک مشکل را به کل مجموعه، تاریخ و هویت ایران نسبت ندهیم.
همه چیز در حد خودش ارزیابی شود. ما در معاونت بهدنبال گفتوگوی بین نسلی و مهارتهای گفتوگو هستیم. مهارتهای گفتوگو خیلی مهم است. در جامعهای که میخواهیم بهسمت دموکراسی حرکت کنیم باید بهسمت تفکر نقادانه برویم. تفکر نقادانه باید در مدارس بهعنوان مهارت زندگی آموزش داده شود. درست ارزیابی کردن، شنیدن، مشکل را درست شناخت در یک فضای سالم و قانونمند. داریم روی این موضوعات کار میکنیم. متأسفانه در ارتباطات ما در سطح خانواده، اجتماع و سیاست یک «لکنت زبان» وجود دارد. باید بتوانیم مشکل را درست تشخیص بدهیم. یک مسأله را در سطح یک شهر یا یک روستا در حد یک کشور بزرگ نکنیم، بلکه در ظرف خودش حل کنیم. مسائل صنفی و اقتصادی را سیاسی نکنیم. اگر این مهارت را بسط بدهیم میتواند به جامعه ایرانی کمک کند.
دیدگاه تان را بنویسید