دو مرد جوان که در پوشش مسافربر دختر دانشجو را ربوده و وی را آزار داده بودند با حکم قضایی به اعدام محکوم شدند. دخترجوان با کمک یکی از دوستان دو متهم توانسته بود از خانه جهنمی بگریزد.
وی در تشریح بلایی که سرش آمده بود، گفت: دانشجوی دانشگاهی در ورامین هستم. آن روز از دانشگاه به خانه برمیگشتم که سوار یک پراید سفید شدم که دو سرنشین مرد داشت. گمان میکردن راننده مسافرکش است. پس از طی مسافتی، راننده تغییر مسیر داد و به او اعتراض کردم. خواستم از ماشین پیاده شوم، اما همان موقع مرد جوانی که کنارم نشسته بود به رویم چاقو کشید و مرا تهدید به مرگ کرد.
دختر پریشان احوال ادامه داد: مردان شیطان صفت مرا به خانهای در حاشیه ورامین بردند. آنجا راننده من را با دو مرد دیگر تنها گذاشت و رفت. دو مرد جوان با تهدید چاقو و بدون توجه به التماسهایم مرا آزار دادند. همان موقع یکی از مردان شیطانصفت با دوست دیگرش تماس گرفت و او را هم به خانه جهنمی دعوت کرد. ولی وقتی مرد جوان به آنجا آمد و حال و روزم را دید دلش برایم سوخت. او از دوستانش خواست تا ما را در اتاق تنها بگذارند. سپس کمک کرد تا بتوانم از خانه جهنمی فرار کنم.
این دختر که از به یاد آوردن خاطرات وحشتناک در خانه جهنمی بار دیگر به گریه افتاده بود گفت: من به خانه برگشتم و ماجرا را به مادرم گفتم. سپس تصمیم گرفتم تا از مردان شیطانصفت شکایت کنم.
با نشانیهایی که دختر دانشجو از مردی که وی را فراری داده بود به پلیس داد اسماعیل 26ساله بازداشت شد. وی گفت: دوستانم کامران و احسان با من تماس گرفتند و مرا به خانهای در حاشیه ورامین دعوت کردند. آنها گفته بودند دختری را همراه خود به آنجا آوردهاند که حاضر است در قبال دریافت پول با ما رابطه برقرار کند. من وقتی به آنجا رفتم و دختر جوان را دیدم متوجه ماجرا شدم. به همین خاطر دوستانم را فریب دادم تا دختر جوان بتواند بگریزد.
به دنبال اظهارات اسماعیل، کامران و احسان بازداشت شدند.
آنها که چارهای غیر از بازگویی حقیقت نداشتند به آزار دختر جوان اعتراف کردند و گفتند برای تفریح او را ربوده بودند. راننده خودروی پراید نیز به اتهام آدمربایی شناسایی و بازداشت شد.
متهمان در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پشت درهای بسته و غیرعلنی محاکمه شدند. در جلسه دادگاه دختر جوان برای دو متجاوز اشد مجازات خواست و گفت: بیش از چهار سال است که از این ماجرای تلخ میگذرد، ولی من هر شب کابوس میبینم و آرام و قرار ندارم. این ماجرا تاثیر بدی در روحیهام گذاشته است. من حتی ناچار شدم درس و دانشگاهم را رها کنم. حالا در این سالها تحت درمان یک روانپزشک هستم، ولی زندگی ام نابود شده است. اگر مرد جوان به دادم نمیرسید و مرا فراری نمیداد بیشک خودم را همانجا کشته بودم.
سپس کامران که متاهل است و در میدان میوهترهبار کار میکند به دفاع پرداخت و گفت: من و دوستم برای هیجان دست به این کار زدیم و نمیدانستیم تاوان آزار یک دختر اعدام است.
احسان اما ادعای تازهای مطرح کرد و گفت: دختر جوان با میل خودش همراه ما به آنجا آمده بود. در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده کامران و احسان را به اعدام محکوم کرد. مرد جوانی که دختر جوان را فراری داده بود تبرئه و پرونده راننده پراید سفید به دادسرا فرستاده شد تا به زودی به جرم وی رسیدگی شود.