چیزی به افطار دوازدهم ماه مبارک نمانده بود که آرام آرام سربالایی جماران را قدم می زدند.
به گزارش سرویس ورزشی جی پلاس؛ چیزی به افطار دوازدهم ماه مبارک نمانده بود که آرام آرام سربالایی جماران را قدم می زدند. خبری از فضای پر التهاب و استرس ورزش نبود. اتمسفر حسینیه دوست داشتنی حضرت امام (س) را هم که تنفس می کردند، آرام تر از همیشه و با لبخند وارد می شدند.
****
اینجا انگار زمان را در سی سال پیش نگه داشته اند. دیوارهای خاکی و ایوان آبی رنگ که صندلی همیشه خالی امام(س) را در خود دارد، در عین سادگی عظمتی دارد که هرکسی را وادار می کند هر جایگاه و سمتی که دارد، چهار زانو روی زمین و زیلوهای سفید و آبی بنشیند و انتظار آغاز مراسم را بکشد.
****
چندین و چند رئیس فدراسیون، ده ها قهرمان ملی و مدیران ورزشی جمع شده بودند تا به مناسبت بیست و نهمین سالگرد ارتحال بنیان گذار جمهوری اسلامی، با یادگارش دیدار کردند. دیداری که از فرشته کریمی و هم تیمی هایش در تیم فوتسال بانوان تا مجتبی عابدینی قهرمان المپیکی شمشیربازی در آن حضور داشتند و آمده بودند جماران تا با یکی از ورزشی ترین شخصیت های سیاسی دیدار کنند.
****
زمان کمی تا افطار مانده بود که حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی پشت میکروفن رفت. قدیمی تر ها شاید خاطراتی از دهه شصت برایشان زنده شد. جوان تر ها اما منتظر بودند ببینند یادگار امام درباره ورزش چه می گوید.
****
در زمانه ای که خیلی ها ورزش را برای بانوان کاری اضافی و عبث می دانند، نوه امام آن را "واجب" می داند و قهرمانی دختران فوتبال ایران در آسیا را هم به عنوان مهمترین اتفاق ورزشی امسال اعلام می کند.
****
سید حسن خمینی اشراف عجیبی به ورزش دارد. چشم می چرخاند در میان جمع و مجتبی عابدینی را می شناسد. قهرمان شمشیربازی ایران و نفر چهارم المپیک.
یکی یکی از اتفاق های روز ورزش می گوید؛ از باخت دیشب والیبال به ژاپن و مدال های جهانی وزنه برداری و صعود سرخابی های پایتخت به یک چهارم نهایی آسیا. شوخی جالبی هم با رنگ های قرمز و آبی، آن هم با چاشنی طرفداری می کند تا فضا را قدری عوض کند.
****
محله جماران و حسینیه اش، روزگاری قدمگاه قهرمان های ملی مردم بوده. قهرمان هایی که بسیاری از آن ها به اینجا آمدند و در دیدار بعدی خاطره ای شیرین شده بودند برای همرزمانشان و شهیدی در راه اسلام و انقلاب.
جماران امروز هم میزبان قهرمان ها بود. قهرمان هایی که حالا لباس و میدان جنگشان تغییر کرده. شهید نیستند و نمی شوند اما عرق میریزند و جان می کنند برای همان پرچمی که صدهاهزار نفر برای بالا ماندن پرچمش فدا شدند. آن ها هم حالا همه کار می کنند تا پرچم ایران برود آن بالا و دست بگذارند روی سینه هاشان و "سر زد از افق..." بخوانند. فریاد شهیدان در گوش افق را تکرار کنند و افتخار کنند به پرچم سه رنگی که نام خدا در میانه اش ضرب شده.
****
اینجا جماران است. اذان را که می دهند، نوه امام راحل (س)، زیر دید آن صندلی همیشه خالی و قاب عکس پدر، قامت می بندد و خانواده ورزش پشت سرش. ورزشی آیت الله نشان داده خیلی بیش از آن که در میان مسئولان رایج است به آن اهمیت می دهد. چرایش را هم خودش در ابتدای صحبتش برای همه روشن کرد.
این جامعه بیش از همه چیز نیاز دارد به امید برای زندگی و نشاطی که با آن بتواند روزگار بگذراند.
اینجا جماران است. دیگر چیزی نمانده به سالگرد ارتحال امام (س) که حالا سرپایینی این محله را گز می کنیم. جایی که قدمگاه رهبر کبیر انقلاب اسلامی است. انقلابی که حالا در بیست و نهمین سال فراغ او، دارد چهل ساله می شود.