دیپورت شدن خانم پروفسور برای دفاع از نام «خلیج فارس»

داستان پروفسور "مریم رزاقی آذر" در سمینار علمی در شهر "دبی" در شبکه های اجتماعی منتشر شد و وی در برنامه "حالا خورشید" حضور یافت و خود شخصا داستان را تعریف کرد، دیگر کمتر کسی هست که نام این بانوی دلیر و شجاع دل را نشنیده باشد. اقدام شایسته این پزشک در دفاع از هویت ملی و تاریخی «خلیج فارس»، این روزها بر سر زبان هر ایرانی است.

لینک کوتاه کپی شد
به گزارش جی پلاس، رزاقی آذر با اقدامی که در سمینار بین المللی دبی انجام داد ، احساس غرور را در جامعه به خصوص جوانان ایرانی زنده کرد، ناگفته نماند حرکت این بانوی پروفسور ایرانی چیزی جز داشتن عرق ملی و حس وطن دوستی نیست. به بهانه روز «خلیج فارس» با این متخصص بیماری‌های غدد درون ریز و متابولیسم کودکان به گفت و گو نشسته ایم.

دکتر مریم رزاقی آذر با اشاره به این که خلیج فارس برای ما ایرانی ها یک هویت ملی ست و خلیج فارس، خلیج فارس است و کسی نباید به خود این حق و جرات را بدهد که نامش را تغییر دهد و در ادامه گفت: برای شرکت در یک کنفرانس علمی با موضوع "بلوغ" به "امارات متحده عربی" سفر کرده بودم یک پزشک خانم عرب هنگام ارائه مقاله خود، بارها بجای بکار بردن خلیج فارس از خلیج عربی استفاده کرد. در صورتی که در سمینارهای، همکاران عرب اکثرا از واژه “Gulf” استفاده می کردند اما در همایش این پزشک عرب بارها از خلیج عرب برای ارائه مقاله خود استفاده کرد و من متوجه شدم یک وابستگی های سیاسی در این سمینار وجود دارد.

وی افزود: من هنگامی که سخنرانی اول را به پایان رساندم در پایان گفتم " نام این خلیج از زمان های گذشته خلیج فارس بوده و تا ابد نیز خلیج فارس خواهد بود ". پس از تشویق شرکت کنندگان به صندلی خود بازگشتم و یک پزشک فرانسوی سخنرانی خود را در رابطه با ژنتیک و بلوغ آغاز کرد و طی برنامه های ریخته شده سخنران بعدی سمینار من بودم که می خواستم درباره اپی ژنتیک و عوامل موثرآن بر بلوغ صحبت کنم.

رزاقی آذر متذکر شد: مسئولین سمینار به من گفتند که کنفرانس را سیاسی کرده ام و باید معذرت خواهی کنم، من هم در جوابشان گفتنم، من معذرت خواهی نمی کنم اما می توانم بگویم که من حرف سیاسی نزدم. بعد از سخنرانی پزشک فرانسوی من به جایگاه دعوت شدم و قبل از شروع سخنرانی گفتم "حرف من سیاسی نبود و همه ما باهم دوست هستیم اما این یک واقعیت است". ناگهان تمام اعراب بلند شدند و سالن همایش را ترک کرده و میکروفن من را هم خاموش کردند و مسئولین سمینار وقت تنفس اعلام کردند.

این پروفسور افزود: ما 15 ایرانی بودیم که البته به غیر از اعراب از کشورهای چون کره، چین، فرانسه و دانمارک هم در کنفرانس حضور داشتند. در زمان تنفس همکاران من قصد داشتن نقشه خلیج فارس را به آنان نشان دهند اما آنها حاضر نشدند حتی با ما صحبت کنند درنتیجه سخنرانی من را لغو کردند.

وی یادآور شد: بعد از صرف شام با همکاران به هتل بازگشتیم اما در اتاق من قفل بود و پذیرش هتل گفت که در اتاق شما خراب است و یکی از آنان مدتی با من صحبت کرد تا پلیس از راه برسد، پلیس دبی از یا من خواست نامه ای بنویسم و معذرت خواهی کنم و یا همین الان برای همیشه از این کشور دیپورت می شوم و حق گذر حتی بعنوان ترانزیت نیز از آن ندارم.

رزاقی آذر در پاسخ به پلیس دبی گفت: اتفاقا من خوشحال می شوم که همین الان برگردم ایران چرا که خیلی کار دارم و دیگر لزومی ندارد برای ترانزیت به اینجا بیام و از کشورهای دیگر برای ترانزیت استفاده می کنم و تمام ماجرا را برای پلیس نوشتم و به او گفتم من یک پروفسور هستم با 35 سال سابقه و برای سخنرانی به این کشور دعوت شدم و یک واقعیتی را بیان کردم مبنی بر این که خلیج فارس از بچگی من خلیج فارس بوده و در تمامی نقشه ها اسم این خلیج، خلیج فارس قید شده است در واقع من واقعیت را گفتم و آنان غیر واقعیت می گویند.

وی ادامه داد: بعد از صحبت های من پلیس جوان با بی ادبی و بی احترامی با من رفتار کرد اما من به او گفتم من به پلیس احترام می گذارم و شما به مردم کمک می کنید و من جای مادر شما هستم. پلیس جوان بعد از جملات من، فورا رفتارش عوض شد و گفت رئیس من خیلی از داستان به وجود آمده عصبانی است و من تمام تلاشم را می کنم که این موضوع به خوبی تمام شود.

این متخصص متخصص بیماری‌های غدد درون ریز و متابولیسم کودکان اشاره کرد: فردای آن روز هیچکس به سمینار نرفت و بعد از تحویل اتاق به فرودگاه رفتیم. داخل هواپیما هم 2 نفر در لحظات آخر دنبال من می گشتند و کارت پروازم را نگاه کردند و رفتند.

به گفته رزاقی آذر، همایش برای یک کمپانی فرانسوی بود و از سفارت در همایش های علمی شرکت نمی کنند، هنگامی که به ایران بازگشتم این داستان بوسیله همکاران و اطرافیان وارد فضای مجازی شد و بسیار مورد استقبال عجیب مردم قرار گرفتم و همچنین دکتر ظریف و دکتر هاشمی از بنده تشکر کردند. علاوه بر آنان، در دانشگاه، شورای عالی نظام پزشکی، سازمان بسیج پزشکان و انجمن کودکان ایران نیز از من تقدیر شد. از طرفی دیگر مردم کشور نیز احساس همدردی و سپاس خود را برای من فرستادند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: در میان آن داستان ها، به اندازه یک ذره ترس و استرس و پشیمانی در وجودم بوجود نیامد و حتی به قدری آرامش داشتم که همکارانم تعجب می کردند و دائم حالم را جویا می شدند.

دیدگاه تان را بنویسید