یادداشت جی پلاس؛
چرا همیشه مردم مقصر اصلی اند؟!
در بحران وضعیت آب، محیط زیست، آلودگی هوا و موارد دیگر، همواره مردم به عنوان مقصر اصلی معرفی می شوند!
به گزارش سرویس جامعه جی پلاس؛ در روند تخریب محیط زیست ایران، مصرف بی رویه آب آشامیدنی و ده ها مورد دیگر، همواره مردم به عنوان مقصر اصلی معرفی می شوند. آیا واقعا همین طور است؟
بحران آب
بارش باران و برف روزهای اخیر، این خیال را به ذهن خیلی ها آورده که شاید بحران کم آبی برطرف شده و دیگر مشکل آب نداریم! بحرانی که این سال آبی را به خشک ترین سال در نیم قرن اخیر تبدیل کرده و بارش این چند روز اخیر شاید بتواند تنها اندکی از خشکی آن را تر کند!
بحران آب خیلی جدی تر از این هاست و طی روزهای اخیر، از بحران برق و خاموشی های متحمل، به دلیل پایین آمدن ظرفیت نیروگاه های آبی هم هشدار های جدی شنیده می شود. طبق اعلام سازمان آب و فاضلاب، امسال هم حداقل 300 شهر ایران با چالش جدی آب روبرو خواهند بود.
به همین دلیل هم همواره تاکید بر بهینه سازی مصرف در خانه و مصارف خانگی است و امسال هم گفته شده اگر مشترکان خانگی، مصرف آبشان را 20 درصد کم کنند، تابستان را بدون مشکل جدی خواهیم گذراند.
تا اینجای کار مشکل جدی وجود ندارد اما شاید برای خیلی ها سوال باشد که حجم عظیم آب در پشت سد ها و منابع زیر زمینی، همه به خانه ها سرازیر می شود؟
* چند درصد از آب سد ها از شیر آب سر در می آورد؟
شاید شنیده باشید که تمام هشتاد و اندی جمعیت ایران روی هم رفته تنها 8 درصد آب در گردش کشور را مصرف می کنند! طبق آمار چیزی حدود 100 الی 120 میلیارد مکعب آب در منابع آبی کشور وجود دارد که حدود 90 درصد آن در بخش کشاورزی و چند درصدی هم در صنعت مورد استفاده قرار می گیرد.
حالا سوال اینجاست که بهتر نیست این حجم از انرژی و تبلیغات به صرفه جویی در کشاورزی برسد؟ بهتر نیست که بجای شعارهای هرساله کمک به کشاورزان برای راه اندازی آبیاری قطره ای و تحت فشار، مقداری هم در این زمینه اقدام کنیم؟
جالب است بدانیم که این این حجم مصرف آب در بخش کشاورزی به هیچ وجه روالی عادی در دنیا نیست. به طور مثال در آمریکا تنها 37 درصد منابع آب در گردش، در کشاورزی مصرف می شود و 46 درصد آن به بخش صنعت و نیروگاه های حرارتی اختصاص پیدا می کند. 13 درصد آب هم به آب قابل شرب تبدیل می شود.
* زباله هایی که به طبیعت باز می گردد
در عید امسال و به خصوص روز پایانی تعطیلات و یا همان سیزده بدر، چالشی به راه افتاد که به اعتقاد خیلی ها تا حدودی موفق هم بود. چالشی که به مسافران این هشدار را می داد که با طبیعت مهربان باشند و زباله هایشان را در این محیط رها نکنند.
این چالش اگر چهل یا پنجاه درصد هم موفق باشد اتفاق بزرگی است اما آیا مسئولین هم همین اندازه دلشان به حال طبیعت می سوزد؟ اگر همه هم زباله ها را جمع کنند و به مدیران پسماند تحویل دهند، بخش عمده ای از آن ها باز هم به طبیعت بر می گردد و در ساحل دریا، جنگل و یا دشت های اطراف شهرها تلنبار می شود.
تنها کاری که در بخش مدیریت پسماند اکثر شهرها انجام می شود، یک جا جمع کردن زباله هاست که البته خود این موضوع هم به تولید شیرابه می انجامد. شیرابه ای که آلایندگی چندین برابر زباله است.
در این ماجرا هم همواره توپ در زمین مردم است اما کار آنچنانی از سوی مدیریت پسماند انجام نمی شود. نه دپوی مناسبی و نه بازیافت و تولید انرژی از منبعی که در تمام دنیا از آن به عنوان سوخت استفاده می شود.
* قاتل اصلی حیوانات!
محیط زیست ایران به خصوص در بخش جانوری در حال نابودی است. این را همه می دانند و عامل اصلی را هم از بین رفتن و مورد تهاجم قرار گرفتن زیستگاه این جانوران می دانند. حالا این تهاجم را چه کسی انجام می دهد؟ مردم یا مسئولین؟
شکار عده ای معدود و یا حوادث رانندگی و اتفاقات نادر دیگر بیشتر می تواند محیط زیست جانوران را نابود کند یا جاده سازی های عظیم و معدنکاوی های بی رویه؟
جالب اینجاست که همواره مردم شکارچیان و شکار بی رویه را عامل اصلی نابودی گونه های جانوری می دانند!
* واقعا فقط مردم مقصرند؟!
از این قبیل موارد کم نیست. مشکلات دیگری مانند آلودگی هوا، گرد و خاک جنوب ایران، دریاچه ارومیه و ده ها و صدها مشکل دیگر که همگی با سرعت عجیب و وحشتناکی محیط زیست و منابع طبیعی کشورمان را از بین می رود. و در میان جالب ترین نکته این است که همواره "مردم" گناه کار شناخته می شوند و به عنوان مخرب اصلی معرفی می شوند. چه در رسانه ها و حتی در بین یکدیگر!
صرفه جویی در مصرف آب، عدم تخریب طبیعت، کمتر آلوده کردن هوا، شکار نکردن و هزار و یک فعالیت محیط زیستی مثبت وظیفه همه ماست. اما یک وظیفه دیگر هم داریم و آن "مطالبه" است. مطالبه از مسئولینی که سهمشان در نگهداری از طبیعت و محیط زیست، میلیون ها برابر ماست.
دیدگاه تان را بنویسید