دلایل علمی ضعف بعضی دانش آموزان در دیکته؟!
اگر با دانشآموزی باهوش و با استعداد برخورد شود که در کارنامه تحصیلی او نمرات درخشانی به چشم میخورد ولیکن در درس دیکته اُفت امتیاز داشته باشد باید دو عامل مرضی را جهت تبیین و توجیه این فرو اُفت جستجو کرد.
به گزارش جی پلاس، این عوامل که باید در این دانش آموزان بررسی شود به شرح ذیل است:
علت اول شایع است و آن تراوش مایع در گوش میانی است به قول عوام: پشت پرده آب جمع شده است.
علت دوم نادر است و آن «کری کلمات» می باشد که شکل ویژه و خالصی از زبان پریشی (آفازی) حسی است.
تراوش مایع در گوش میانی که به نام اوتیت میانی ترشحی نیز خوانده می شود که در سال های اخیر در دنیا عموماً و در کشور ما خصوصاً رواج و توسعه فزاینده ای در کودکان پیدا کرده و مسبب معضلات آموزشی و اختلالات یادگیری در کودکان پیش دبستانی و دانشآموزان شده است. آنچه مسلم است این عارضه در گذشته آنچنان که امروز گسترش پیدا کرده وجود نداشته است. دو عامل را در فراوانی بیماری موثر می دانند . نخست آنتی بیوتیک درمانی ناکامل برای التهاب حاد گوش میانی است و این نکته از دو چشمه آب می خورد یا والدین در تجویز آنتی بیوتیک توسط پزشک قصور می ورزند یا آنتی بیوتیک را بدون تجویز پزشک خودسرانه مصرف می کنند. شق اخیر را که به نام «خوددرمانی» معروف شده است عامل بسیار شایعی برای شیوع عارضه قلمداد کردهاند. دوم پیشرفت ابزار تشخیص در فن آوری اودیولوژی است مانند امپدانس اودیومتری و روشهای نوین غربالگری در شناسایی سریع بیماری ها که بالطبع موجب افزایش فراوانی عارضه می شود.
در کودکانی که مکرراً دچار التهاب حاد گوش میانی میشوند بزرگ بودن لوزه سوم عامل زمینه ساز است. تراوش مایع در گوش میانی در نزد چنین کودکان به وفور یافت میشود. این کودکان در منزل در شرایطی که همه به تلویزیون گوش میدهند صدای تلویزیون را بالا میبرند یا در درس دیکته نمرات پایینی میگیرند.
پژوهشهای انجام شده نشان داده که شناسایی و متعاقباً معالجه این کودکان در پیشرفت درسی علی القاعده در درس دیکته بسیار موثر بوده است.
درمان دارویی با آنتی بیوتیک موثر به مدت کافی و در صورت شکست درمان دارویی سوراخ کردن پرده و کشیدن مایعات چسبناک و گذاشتن لوله تهویه (گرومت یا V.T) تأثیرات شگرفی بر جا می گذارد.
البته گروه دیگری از کودکان کم شنوا وجود دارند که ضایعات آنها نه به گوش میانی بلکه به مناطق ورای حلزونی مربوط می شود. این کودکان که تمایز کلمات ضعیف دارند حتی با سمعک نمی توانند به درجات خوبی از تمایز کلمات برسند، در درس دیکته مشکل پیدا می کنند. گرچه سمعکهای دیجیتالی امروزه کمکهای شایانی به این کودکان کم شنوا کرده ولی نتیجه به دست آمده نسبی بوده است نه مطلق. در آزمون تمایز کلمات ارائه کلمات تک هجایی و درخواست تکرار کلمات این کودکان در صدا امتیاز پایین را کسب خواهند کرد. همین نکته برای درس دیکته که فی الواقع شکلی از آزمون تمایز کلمات محسوب میشود، صادق است.اما علت دوم عقب ماندگی از درس دیکته در دانشآموزان که بسیار نادر است زبان پریشی حسی (آفازی حسی) در شکل خاص و ویژهای است که به نام کری کلمات خوانده میشود.
چنین کودکان برخلاف آنچه که امکان دارد برچسب کری و کودنی بخورند نه کر هستند نه کودن، آزمونهای شنوایی در چنین کودکان طبیعی است و ضریب هوشی در نزد این کودکان اگر بالا نباشد پایین نخواهد بود.
در حقیقت کودکان مزبور دچار یک نوع اختلال مرکزی در شکنج گیجگاهی در حاشیه مرکز مربوط به درک شنوایی هستند که به درک کلمات نسبت داده می شود. (چنین اختلالی در حوزه بینایی به دشوارخوانی Dyslexiaموسوم است.)
دانشآموزانی که دچار این نوع اختلال یادگیری هستند قادر به درک اصوات که از منابع مختلف تولید می شوند و از آن طریق منابع را هم شناسایی میکنند. آنها صدای تکلم را میشنوند ولی قادر به درک کلمات نیستند لذا وقتی معلم دیکته میگوید کلمات را میشنوند ولی کلمات در قشر مغز آنها نمینشیند و شکل نمیگیرد و مفهوم نمییابد. درست مثل آنکه کودک دارد به یک زبان بیگانه که بدان آشنا نیست گوش فرا میدهد. رفع این گونه اختلال وتوانبخشی در کودکان فوق همواره از توانبخشی اختلالات شنوایی دشوارتر است گفته شده است که برای کمک به این کودکان میتوان از تقویت پتانسیلهای دیگر مغزی مانند درک بینایی و لمسی برای پوشش دادن ضعف درک شنوایی در جهت تقویت یادگیری بهره برگرفت.
دیدگاه تان را بنویسید