چرا مجید خود را به ساواک معرفی کرد؟

مادر همیشه به مجید درس ایستادگی و صبوری داده بود اما این بار مجید بود که از مادر می خواست تا مقابل سربازهای دشمن سرش را بالا بگیرد و استوار باشد.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: مجید که مبارزه را از قبل آغاز کرده بود، با قبولی در کنکور سراسری سال 50 و ورودش به دانشگاه جندی شاپور اهواز، بر فعالیت های سیاسی خود افزود.

قصه از این قرار بود که با بیشتر شدن فعالیت های مجید و شرکت در دوره های چریکی شهید چمران، او به یکی از عناصر اصلی مبارزه با رژیم شاه در دانشگاه تبدیل شده بود و تازه واردها را به او معرفی می کردند تا سازماندهی شان کند. مدتی به همین منوال گذشت تا اینکه یکی از دوستان مجید به چنگ ساواک افتاد و نتوانست زیر شکنجه های آنها دوام بیاورد و اسامی دوستان دیگرش را لو داد، یکی از این دوستان، مجید بود.

با این موقعیت، مجید روش زندگی مخفی را در پیش گرفت و سریع خود را از اهواز به ارومیه رساند و یک سالی را به این شکل میان ارومیه و تهران در رفت و آمد بود اما در این مدت ساواک هم بیکار ننشست و برای پیدا کردنش عده ای از دوستانش را دستگیر کرد و سعی داشت با شکنجه جای او را لو دهند، خبر که به گوش مجید رسید، تصمیمش را گرفت تا به اهواز برود و خود را معرفی کند، دوستانش به او گفتند نه مجید ما به راحتی می توانیم امکانات رفتنت به خارج از کشور را فراهم کنیم، از تو خواهش می کنیم که خودت را معرفی نکن. اما مجید قبول نکرد که نکرد. می گفت: بروم خارج که چه بشود که دوستانم به خاطر من شکنجه شوند؟! مگر بودنم آنجا دیگر کاری علیه رژیم از پیش می برد؟!

مخالفت دوستانش هیچ ثمری نداشت و او خود را به ساواک معرفی کرد و به زندان افتاد، اما هیچ شکنجه ای نتوانست حتی یک نام از زیر زبانش بیرون بکشد، استوار و محکم. چه اگر تنها برای دقایقی او زبان باز می کرد چه تعداد بچه های بسیاری ازدوستانش از جمع دانشگاه و مسجد به دام ساواک گرفتار می شدند. اما ساواک این خیال خام را با خود به گور برد.

در همین روزهای سخت، یک روز مادر به دیدارش آمد، با دیدنش بی تاب شد و گریه امانش را برید، به صورت مادر نگاهی انداخت و گفت: من در همه این مدت هیچ گاه گریه نکردم، تو هم محکم باش و جلوی سربازهای دشمن گریه نکن.

مادر همیشه به مجید درس ایستادگی و صبوری داده بود اما این بار مجید بود که از مادر می خواست تا مقابل سربازهای دشمن سرش را بالا بگیرد و استوار باشد.

 

 

 

شهید مجید جعفری، مسئول تدارکات و پشتیبانی سپاه استان خوزستان را بر عهده داشت و در 18 آبان ماه سال 59 به درجه رفیع شهادت نایل شد.

دیدگاه تان را بنویسید