با اینکه شرایط سخت مرا در زندان می دانستند اما بعد از آزادی و زمانی که قصد ازدواج داشتم هیچ ارجحیتی بر دیگران برایم قائل نشده و پولی را که به عنوان قرض دادند بعد از دو ماه پس گرفتند.
جی پلاس: حجت الاسلام محمدرضا ناصری که در دوران تبعید امام در نجف در خدمت ایشان بود، از روزهای بعد از آزادی خود و اینکه امام میان هیچ کدام از افراد تفاوتی قائل نمی شدند، خاطره خود را اینگونه نقل می کند:
اینجانب پس از دو سال زندانی شدن ـ به جرم پخش اعلامیه های حضرت امام ـ خدمت ایشان رسیدم. من سر و وضع نامناسبی داشتم و حضرت امام در نجف اقامت داشتند. یکی از دوستان - آقای سید اسدالله میبدی- مرا در حرم حضرت امیر(ع) دید و شتابان خدمت امام در منزلشان رسیده بود که فلانی آزاد شده است. من که آمدم حاضران که مرا با آن سر و وضع نمی شناختند از ورودم تعجب کردند.
پس از این که سر و وضع را مرتب کردم صبح روز بعد خدمت حضرت امام رسیدم. ایشان احوالپرسی کردند و پرسیدند که تعریف کن چه شد و چه کار کردی؟ من تا خواستم سختی های زندان و مشکلاتم را طرح کنم دیدم ایشان ناراحت شدند و من سریعاً صرفنظر کردم و عرض کردم آقا چیزی نبود الحمدلله تمام شد. اما همین امام- بر خلاف نظر بعضی ها- مرا بر دیگر دوستان برتری نداد. وضعیت ما مثل سابق بود و حتی موقعی که مدتی بعد قصد ازدواج داشتم توسط آقای رضوانی مبلغ 500 دینار برای دو ماه قرض گرفتم و آن را هم به موقع پس دادم. آنجا بود که فهمیدم این مرد الهی است.
منبع: مجله حضور، ش 87.