احمد که برای نماز مهیا می شد، زهرا هم زود خود را آماده می کرد تا به امامت او نمازش را به جای آورد و چه نماز جماعتی می شد این نماز.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: احمد مرد جنگ و جبهه بود و بیشتر روزهایش دور از خانواده می گذشت. تقویم مدتی 13 ماهه را برای زندگی مشترک او و زهرا به یاد داشت اما اگر همه روزهای بودنش را کنار هم بگذاری و جمع ببندی به زور به تعداد روزهای یک ماه می رسد؛ ولی همه این کوتاهیِ در کنار هم بودن آنقدر با صفا و صمیمیت می گذشت که شیرینی اش، تلخی های نبودن را جبران می کرد و زهرا با همه وجود احساس خوشبختی و سعادت می کرد.
زهرا خود می گوید: «شاید در مجموع یک ماه کامل، مرد زندگیم را ندیدم، چون بیشتر مواقع جبهه بود. ولی همان یک ماه به صد سال زندگی میارزید؛ چراکه در همین مدت کوتاه، خوشبختی را از جان و دل لمس کردم.».
زهرا نه تنها به چشم یک همسر که به او به چشم یک معلم هم نگاه می کرد؛ گویی او ماموریت یافته بود تا در همین مدت نیز با رفتارش نکته هایی را به زهرا بیاموزد که تا همیشه عمرش آنها را در زندگی به کار گیرد.
احمد تقوا را نه در کلام که در رفتارش به ظهور رسانده بود آنجا که با ثروتمندان عادی و با فقرا انگار که خود از آنان است، رفتار می کرد. نماز اول وقت، روزی 50 آیه قران خواندن، گرفتن روزه مستحبی، توجه به نماز جماعت و همه و همه تنها بخشی از الزامات هر روزه احمد بود.
روزهایی که احمد به خانه می آمد و قصد داشت تا برای نماز آماده شود، زهرا نیز سریع آماده می شد و به او اقتدا می کرد و وقتی احمد اعتراض می کرد که من عادل نیستم پشت سرم نماز نخوان، زهرا با قطعیت می گفت که من به عدالتت ایمان دارم. و چه نمازی می شد این نماز جماعت دو نفره.
شهید احمد فروغی از شهدای لشکر 14 امام حسین (ع) که در تاریخ یازدهم آذرماه سال 60 به شهادت رسید.