به گزارش سرویس ورزشی جی پلاس؛ صحبت و بحث درباره علل و عواقب محرومیت پرسپولیس از دو پنجره نقل و انتقالات بازیکنان و چهار ماه خانه نشینی مهدی طارمی، همچنان نقل هر محفل ورزشی است. بعد از تصمیم سال گذشته فیفا بر علیه استقلال و تراکتورسازی، کسی فکر نمی کرد پرسپولیس، آن هم در این شرایط گرفتار چنین محرومیتی شود؛ چرا که اهالی فوتبال تصور داشتند، باشگاه ها و مدیران به اندازه کافی از این اتفاقات تلخ و هدر دهنده انرژی و پول بیت المال، درس گرفته اند!
اما در روزهایی که پرسپولیسی ها درگیر فراهم کردن مبلغی برای راضی کردن مانوئل ژوزه بودند، سر و کله شکایت باشگاه "ریزه اسپور" با یک محرومیت سنگین پیدا شد. محرومیتی که صرفا بخاطر باقی ماندن آثار قرارداد و تعهد مهدی طارمی به باشگاه ترکیه ای بوده و تنها یکسری استعلام های ساده می توانست مانع محرومیت پرسپولیس و طارمی و هدر رفتن 789 هزار و 500 یورو (بیش از 3 میلیارد و 700 میلیون تومان!) حال از جیب باشگاه یا بازیکن که بالاخره اتلاف پول ملی به حساب می آید نیز بشود!
این حکم در حالی برای یکی از دو باشگاه تحت مدیریت کلان دولت صادر شد که باشگاه دیگر (استقلال تهران) هم این روزها اوضاع مدیریتی خوبی ندارد.
اتفاق اخیر ( البته اندکی قبل تر با معرفی اعضای هیات مدیره باشگاه ها! ) ثابت کرد سبک و سیاق این دولت هم برای اداره دو باشگاه معروف، تاکنون فاقد نگاه تخصص گرایی در حوزه مدیریتی بوده و همچون گذشتگان هیچ چشم انداز و برنامه کلان ساختارمدارانه ای برای ایجاد یک باشگاه منسجم و تولیدکننده، وجود ندارد و مدیران فعلی هم ظاهرا به دنبال هزینه از جیب دولت برای اقدامات زودبازده و نتیجه گرای بدون پشتوانه، هستند!
در همین رابطه سیدمصطفی هاشمی طبا - رئیس اسبق کمیته ملی المپیک، سازمان تربیت بدنی و مجامع دو باشگاه پرسپولیس و استقلال، در گفت و گو با خبرنگار ورزشی جی پلاس معتقد است این اتفاق حاصل یک سهل انگاری است که جای هیچ گونه توجیهی ندارد و دولت هرچه زودتر باید تکلیف مالکیت و مدیریت این دو تیم ورشکسته را روشن کند.
اینکه بعد از هر شکستی سراغ مربیان خارجی میرویم نشانه ضعف است
** محرومیت پرسپولیس و طارمی نشان داد که چطور یک مسئله کوچک به یک بحران بزرگ تبدیل می شود و فقر تخصص و سواد مدیریتی در حوزه ورزش بیش از پیش خودنمایی کرد؟!
قطعا باشگاه پرسپولیس بخش رسیدگی به امور بین المللی دارد و مسئول امور بین الملل باشگاه باید این موضوع را بررسی می کرد. امور بین الملل برای همین مسائل وجود دارد. آنها باید درباره مسائل خارجی اطلاعات لازم را به دست بیاورند. در روزهای اخیر مشاهده کردیم که باشگاه استقلال به دنبال آوردن فاتح تریم، مربی ترکیهای است اما نمیتواند او را راضی کند. البته اینکه ما بعد از هر شکستی به سراغ مربیان خارجی میرویم هم نشان دهنده ضعف ما است.
فوتبال مان ضعیف نشده، بلکه مدیران ضعیف هستند!
فوتبال مملکت ما آنقدر ضعیف نشده که جلوی دیگران دست دراز کند، بلکه مدیران ما ضعیف هستند. ما باید از عناصر موجود در کشور استفاده کنیم. باید به خودکفایی برسیم. این وضعیت باعث تاسف است.
مگر اینجا خانه خاله است که به راحتی طارمی را راه دادند!
همان موقعی که طارمی سرش را پایین انداخت و خواست به ایران برگردد، باید جلوی او را می گرفتیم و می گفتیم چطور به ایران بر می گردی؟! مگر اینجا خانه خاله است که هر موقع می خواهد برود و هر موقع هم می خواهد بیاید. واقعا کسی در باشگاه پرسپولیس نبوده که وضعیت او را جویا شود. واقعا این نشانه ضعف است.
وقتی پول ندارند چطور می خواهند فاتح تریم را بیاورند؟!
** اکنون هم که هنوز مشخص نشده چه کسی قرار است در مهلت یک ماه آینده این مبلغ سنگین را تهیه و به باشگاه ترکیه ای پرداخت کند!
همین الان دو باشگاه استقلال و پرسپولیس مشمول ماده 141 قانون تجارت هستند. این دو باشگاه باید اعلام ورشکستگی کنند یا دولت با تزریق پول به خزانه دو باشگاه، از این کار جلوگیری کند. وقتی پول ندارند چطور می خواهند فاتح تریم را با آن مبالغ بیاورند. چقدر باید هزینه کنند که از به وجود آمدن بدهی انباشته جلوگیری کنند.
در دوره سلطانیفر رویکرد متفاوتی نسبت به گذشته ندیدم
** از زمان روی کار آمدن این دولت و حداقل مسعود سلطانیفر در پست وزارت ورزش بارها تاکید شده هر دو باشگاه با رویکرد متفاوتی نسبت به گذشته حرکت میکنند اما رویه مدیریتی آنها درباره این دو باشگاه نسبت به قبل هیچ تغییری نداشته است؟!
قبول دارم و من هم هیچ برنامه و رویکرد متفاوتی نمی بینم! اولا این دو باشگاه شرکتهای دولتی هستند و اولین قدم قانونی این است که هویت و شخصیت داشته باشند. تا زمانی که بدهی انباشته خود را پرداخت نکنند، نمیتوانند هویت داشته باشند. بند 141 قانون تجارت خیلی شفاف و صریح درباره وضعیت این دو تیم صحبت کرده است. نباید به سادگی از کنار بدهی این دو تیم بگذریم. متاسفانه هیچ برنامه مشخصی برای آینده دو باشگاه وجود ندارد.
استقلال 2بار قهرمان آسیا شد اما با مربی داخلی
حتی اگر به رویه مدیریتی داخلی و جزئی هم نگاه کنیم و حتی بپذیریم مدیران به دنبال راهکارهای نتیجه گرایانه و کوتاه مدت هم باشند، باز هم نقدهای متعددی در این زمینه وجود دارد! به عنوان مثال استقلال تاکنون دو بار قهرمان آسیا شده؛ آیا آن زمان مربیان خارجی این تیم را هدایت میکردند؟ نه، اینطور نیست و ما در داخل کشور پتانسیل خوبی داریم اما استفاده نمیشود. معلوم است که با این کارها به دنبال کم کردن صدای اعتراض هواداران هستند. این دو تیم ریشه دار نباید چنین ساختار بی هویتی داشته باشند که بعد از هر مشکلی، مبالغ میلیاردی از بیت المال را هزینه کنند و در عمل نتیجهای هم نگیرند.
باشگاهها نمیتوانند از راه قانونی درآمدزایی کنند
** از حدود دو سال قبل با تلاش وزارت ورزش، این دو باشگاه بخشی از هزینههای خود را (متاسفانه از طریق کمکهای مردمی!) به دست میآورند که البته تاسف بارتر این است که کمک هواداران مستقیما به حساب باشگاه نمیرود و تنها بخشی از این مبالغ به دست دو باشگاه میرسد! به نظر میرسد برنامه وزارت ورزش برای درآمدزایی دو تیم کاذب است و هیچ پایه و اساس مشخصی برای آینده ندارد!
در دنیا هم باشگاهها از طریق هواداران خود درآمدزایی می کنند اما خدمات دو طرفه است. مثلا بارسلونا با فروش پیراهن مسی و سوارز توسط هواداران دو تیم خریده میشود و درآمد هنگفتی نصیب باشگاه میشود اما در ایران پیراهن باشگاه را در منیریه تولید میکنند و با قیمت بسیار کمی به فروش می رسانند و چیزی عاید باشگاه نمی شود. وقتی باشگاهها نمیتوانند از راههای قانونی درآمدزایی کنند، به سراغ درآمدزایی های فعلی میروند و در این زمینه هم مشکلات و سوءاستفاده های مختلفی پیش می آید.
هیات مدیره استقلال و پرسپولیس برای خالی نبودن عرصه هستند!
** یکی از مهمترین انتقادها هم به نحوه انتخاب هیات مدیره هر دو تیم است که اخیرا ناکارآمدی ها و حتی در مواردی حاشیه سازی هایی هم دیده می شود. رویکرد منطقی برای انتخاب هیات مدیره دو باشگاه در شرایط فعلی، چگونه باید باشد؟
داستان این است که معمولا وزات ورزش به صورت تخصصی هیات مدیره دو تیم را انتخاب نمی کند! در حقیقت در برخی وزارتخانهها از جمله وزارت بازرگانی و... وزیر برای یک شرکت یا مجموعه تابعه، ابتدا مدیرعامل را معرفی میکند و سپس برای اینکه عرصه خالی نباشد، چند نفر را به عنوان اعضای هیات مدیره انتخاب می کنند که نقشی در انتخاب مدیرعامل ندارد. در حقیقت هیات مدیرهای که مدیرعامل را انتخاب کند می تواند مثمرثمرتر باشد چون کارها طبق برنامه پیش می رود و باید نسبت به تصمیم اتخاذ شده پاسخگو باشند.
با این روند مدیریتی امیدی به تغییر در استقلال و پرسپولیس نیست!
** نخستین گام در جهت ایجاد ثبات در دو باشگاه چیست؟
این دو باشگاه مشمول بند 141 قانون تجارت هستند و اگر دولت نمی خواهد تیم داری کند باید اعلام ورشکستگی کند یا این دو تیم را از قانون 141 خارج کند. همیشه مسئولان درباره این دو تیم حرف میزنند اما الان هر دو تیم هویت ندارند. تا زمانی که این روند ادامه داشته باشد، امیدی به ایجاد تغییر نیست.