به گزارش خبرنگار جامعه جی پلاس، حج به عنوان یکی از فروع دین همواره در پیام ها و سخنرانی های امام مورد توجه ویژه قرار داشته و ایشان نکته هایی را در مورد آن به مسلمانان ایران و جهان یادآور شده اند.
در بخشی از پیام امام در حج سال 62 آمده است: این پدرِ توحید و بت شکنِ جهان به ما و همه انسانها آموخت که قربانى در راه خدا، پیش از آنکه جنبه توحیدى و عبادى داشته باشد، جنبه هاى سیاسى و ارزشهاى اجتماعى دارد. به ما و همه آموخت که عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا بدهید و عید بگیرید. خود و عزیزان خود را فدا کنید، و دین خدا را و عدل الهى را برپا نمایید. به همه ما، ذریّه آدم، فهماند که «مکّه» و «منى» قربانگاه عاشقان است. و اینجا محل نشر توحید و نفى شرک؛ که دلبستگى به جان و عزیزان نیز شرک است. به فرزندان آدم درس آموزنده جهاد در راه حق را داد که از این مکان عظیم نیز فداکارى و از خود گذشتن را به جهانیان ابلاغ کنید. به جهانیان بگویید در راه حق و اقامه عدل الهى و کوتاه کردن دست مشرکان زمان باید سر از پا نشناخت، و از هر چیزى حتى مثل اسماعیل ذبیح اللَّه، گذشت. که حق جاودانه شود. این بت شکن و فرزند عزیزش، بت شکن دیگر، سید انبیا، محمد مصطفى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- به بشریت آموختند که بتها هر چه هست باید شکسته شود؛ و کعبه، که امّ القُرى است، و آنچه از آن بسط پیدا کرده تا آخرین نقطه زمین، تا آخرین روز جهان، باید از لوث بتها تطهیر شود: بت هر چه باشد، چه هیاکل، چه خورشید، چه ماه، و چه حیوان، و انسان. و چه بتى بدتر و خطرناکتر از طاغوتهاى در طول تاریخ از زمان آدم صفى اللَّه، تا ابراهیم خلیل اللَّه، تا محمد حبیب اللَّه- صلى اللَّه علیهم و آلهم اجمعین- تا آخر الزمان که بت شکن آخر از کعبه نداى توحید سر دهد. مگر ابرقدرتهاى زمان ما بتهاى بزرگى نیستند که جهانیان را به اطاعت و کرنش و پرستش خود مى خوانند، و با زور و زر و تزویر خود را به آنان تحمیل مى نمایند؟ کعبه معظّمه یکتا مرکز شکستن این بتهاست. ابراهیم خلیل، در اول زمان، و حبیب خدا و فرزند عزیزش مهدى موعود- روحى فداه- در آخر زمان، از کعبه نداى توحید سردادند و مى دهند.
خداوند تعالى به ابراهیم فرمود: وَ أَذِّنْ فِى النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأتُوکَ رِجَالًا وَ عَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ. و فرمود: وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْقَائِمِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ و این تطهیر از همه ارجاس است، که بالاترین آنها شرک است که در صدر آیه کریمه است. و در سوره توبه مى خوانیم: وَ أَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسوُلِهِ إلَى النّاسِ یَومَ الحَجِّ الأَکبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ المُشرِکینَ وَ رَسُولُهُ. و مهدى منتظر، در لسان ادیان و به اتفاق مسلمین، از کعبه ندا سر مى دهد و بشریت را به توحید مى خواند. همه فریادها را از کعبه و مکّه سر مى دهند؛ و ما باید از آنها تبعیت کنیم و نداى توحید کلمه و کلمه توحید را از آن مکان مقدس سردهیم؛ و با فریادها و دعوتها و تظلمها و افشاگریها و اجتماعات زنده و کوبنده در مجمع مسلمین در مکّه مکرّمه بتها را بشکنیم؛ و شیاطین را، که در رأس آنها شیطان بزرگ است، در عَقَبات «رَمى» کنیم و طرد نماییم؛ تا حج خلیل اللَّه و حبیب اللَّه و ولى اللَّه، مهدى عزیز، را به جا آورده باشیم؛ و الّا در حق ما گفته مى شود: مَا أَکثَرَ الضَجِیجَ وَ أَقَلَّ الحَجِیجَ.
صحیفه امام، ج18، ص86-88
در پیام دیگری در سال 65 خطاب به مسلمین می فرمایند: «اکنون که حجاج بیت اللَّه الحرام از خانه تن و دنیا مهاجرت الى اللَّه و رسوله، که خانه دل است، مى کنند و همه چیز جز محبوب حقیقى در وراى آنان است بلکه چیزى جز او نیست که درون و برون داشته باشد، باید بدانند که «حج ابراهیمى محمدى»- صلى اللَّه علیهما و آلهما- سالهاست غریب و مهجور است، هم از جهات معنوى و عرفانى و هم از جهات سیاسى و اجتماعى. و حجاج عزیز تمامى کشورهاى اسلامى باید بیت خدا را در همه ابعادش از این غربت درآورند، اسرار عرفانى و معنوى اش به عهده عرفاى غیر محجوب. و ما اینک با بعد سیاسى و اجتماعى آن سر و کار داریم که باید گفت فرسنگها از آن دوریم. ما مأمور به جبران ما فات هستیم. این کنگره سراپا سیاست که به دعوت ابراهیم و محمد- صلى اللَّه علیهما و آلهما بر پا مى شود و از هر گوشه دنیا و از هر فَجِّ عمیق در آن اجتماع مى کنند، براى منافع «ناس» است و قیام به قسط است و در ادامه بت شکنیهاى ابراهیم و محمد است و طاغوت شکنیها و فرعون زدودنهاى موسى است.
و کدام بت به پایه شیطان بزرگ و بتها و طاغوتهاى جهانخوار مى رسد که همه مستضعفان جهان را به سجده خود و ستایش خویش فرا خوانند و همه بندگان آزاد خداى تعالى را بنده فرمانبردار خویش دانند؟»
همان؛ ج 20، ص 88-89
در بخش دیگری از پیام آمده است: «در لبیک لبیک، «نه» بر همه بتها گویید و فریاد «لا» بر همه طاغوتها و طاغوتچه ها کشید و در طواف حرم خدا که نشانه عشق به حق است، دل را از دیگران تهى کنید و جان را از خوف غیر حق پاک سازید و به موازات عشق به حق از بتهاى بزرگ و کوچک و طاغوتها و وابستگانشان برائت جویید که خداى تعالى و دوستان او از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان برى هستند.
و در لمس «حَجَر الاسود» بیعت با خدا بندید، که با دشمنان او و رسولانش و صالحان و آزادگان دشمن باشید و به اطاعت و بندگى آنان، هر که باشد و هر جا باشد، سر ننهید و خوف و زبونى را از دل بزدایید که دشمنان خدا و در رأس آنان شیطان بزرگ زبونند، هر چند در ابزار آدمکشى و سرکوبى و جنایتشان برترى داشته باشند.
و در سعى بین صفا و مروه، با صدق و صفا سعى دریافتن محبوب کنید که با یافتن او همه یافتهاى دنیاوى گسسته شود و همه شکها و تردیدها فرو ریزد و همه خوف و رجاهاى حیوانى زایل شود و همه دلبستگیهاى مادى گسسته شود و آزادگیها شکفته گردد و قید و بند شیطان و طاغوت که بندگان خدا را به اسارت و اطاعت کشند، در هم ریزد.
و با حال شعور و عرفان به مشعر الحرام و عرفات روید و در هر موقف به اطمینان قلب بر وعده هاى حق و حکومت مستضعفان بیفزایید و با سکوت و سکون تفکر در آیات حق کنید و به فکر نجات محرومان و مستضعفان از چنگال استکبار جهانى باشید و راههاى نجات را از حق، در آن مواقف کریمه طلب کنید.
پس به منا روید و آرزوهاى حقانى را در آنجا دریابید که آن قربانى نمودن محبوبترین چیز خویش در راه محبوب مطلق است. و بدانید تا از این محبوبها که بالاترینش حب نفس است و حب دنیا تابع آن است، نگذرید به محبوب مطلق نرسید و در این حال است که شیطان را رجم کنید و شیطان از شما بگریزد. و رجم شیطان را در موارد مختلف با دستورهاى الهى تکرار کنید که شیطان و شیطان زادگان همه گریزان شوند. و شرط همه مناسک و مواقف براى رسیدن به آرزوهاى فطرى و آمال انسانى، اجتماع همه مسلمانان در این مراحل و مواقف و وحدت کلمه تمامى طوایف مسلمین است بدون اعتنا به زبان و رنگ و قبیله و طایفه و مرز و بوم و عصبیتهاى جاهلى، و هماهنگ خروشیدن بر دشمن مشترک است که دشمن اسلام عزیز است و در این عصر از آن سیلى خورده است و آن را مانع غارتگریهاى خود مى داند و با تفرقه افکنى و نفاقپراکنى مى خواهد این مانع ملموس را از سر راه خود بردارد. و عمال مزدور آنان که در رأس آنها آخوندهاى حسود دنیاگراى دربارى اند و در هر جا و هر وقت خصوصاً در ایام حج و مراسم الهى آن، مأمور اجراى این مقاصد شوم مى باشند. مسلمانان در مواقف و مراسم این عبادت که یکى از مقاصد بزرگ آن، اجتماع مسلمین از تمام بقاع زمین براى منافع مستضعفان جهان است، و کدام نفع بالاتر از کوتاه کردن دست جهانخواران از ممالک اسلامى است، لازم است با هوشیارى مراقب اعمال ضد اسلامى و قرآنى این عمال خبیث و آخوندهاى نفاق افکن باشند و آنان را که با نصیحت به اسلام و منافع مسلمین وقعى نخواهند گذاشت، از خود برانند که اینان از طاغوتیان شیطانتر و پستترند.
اینک این جانب به تذکراتى که لازم مى دانم، حسب معمول مى پردازم و از خداوند توفیق همگان را براى خدمت به اسلام مىخواهم:
1. به زائران بیت اللَّه الحرام- ایّدهم اللَّه تعالى- عرض مى کنم که اعمال و مناسک را به طور دقیق از روحانیون محترم که در کاروانها هستند فراگیرید و به هیچ عملى بدون راهنمایى آنان دست نزنید، چه بسا باشد که خداى نخواسته با سهل انگارى، عملتان باطل شود و جبران را تا آخر نتوانید بکنید و یا به احرام باقى بمانید و در برگشت موجبات زحمت خود و نزدیکان خویش شوید و این یک تکلیف شرعى است که از آن غفلت نباید کرد. و به روحانیون محترم عرض مى کنم که علاوه بر آنکه مسائل را به طور وضوح که همه کس بفهمد در جلسات متعدد به گروه خود یاد دهید، در وقت اعمال آنان نیز مواظب آنها باشید و آنها را هدایت فرمایید.
2. به زائران محترم تذکر مى دهم که در این مواقف معظمه و در طول سفر به مکه مکرمه و مدینه منوره، از انس با قرآن کریم، این صحیفه الهى و کتاب هدایت، غفلت نورزند که مسلمانان هر چه دارند و خواهند داشت در طول تاریخ گذشته و آینده از برکات سرشار این کتاب مقدس است. و از همین فرصت از تمامى علماى اعلام و فرزندان قرآن و دانشمندان ارجمند تقاضا دارم که از کتاب مقدسى که تِبْیان کُلِّ شَیْءٍ است و صادر از مقام جمع الهى به قلب نور اول و ظهور جمع الجمع تابیده است، غفلت نفرمایند. این کتاب آسمانى- الهى که صورت عینى و کتبى جمیع اسما و صفات و آیات و بینات است و از مقامات غیبى آن دست ما کوتاه است و جز وجود اقدس جامع مَنْ خُوطِبَ بِهِ از اسرار آن کسى آگاه نیست و به برکت آن ذات مقدس و به تعلیم او خلص اولیاى عظام دریافت آن نموده اند و به برکت مجاهدات و ریاضتهاى قلبیه، خلص اهل معرفت به پرتوى از آن به قدر استعداد و مراتب سیر بهره مند شده اند و اکنون صورت کتبى آن، که به لسان وحى بعد از نزول از مراحل و مراتب، بى کم و کاست و بدون یک حرف کم و زیاد به دست ما افتاده است، خداى نخواسته مباد که مهجور شود و گر چه ابعاد مختلفه آن و در هر بعد مراحل و مراتب آن از دسترس بشر عادى دور است لکن به اندازه علم و معرفت و استعدادهاى اهل معرفت و تحقیق در رشته هاى مختلف، به بیانها و زبانهاى متفاوت نزدیک به فهم از این خزینه لا یتناهاى عرفان الهى و بحر مواج کشف محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- بهره هایى بردارند و به دیگران بدهند و اهل فلسفه و برهان با بررسى رموزى که خاص این کتاب الهى است و با اشارات از آن مسائل عمیق گذشته، براهین فلسفه الهى را کشف و حل کرده، در دسترس اهلش قرار دهند. و وارستگان صاحب آداب قلبى و مراقبات باطنى رشحه و جرعه اى از آنچه قلب عوالم از «ادَّبَنى رَبِّى» دریافت فرموده، براى تشنگان این کوثر به هدیه آورند و آنان را مؤدب به آداب اللَّه تا حد میسور نمایند. و متقیان تشنه هدایت بارقه اى از آنچه به نور تقوا از این سرچشمه جوشان هُدىً لِلْمُتَقین هدایت یافته اند، براى عاشقان سوخته هدایت اللَّه به ارمغان آورند. و بالاخره هر طایفه اى از علماى اعلام و دانشمندان معظم به بعدى از ابعاد الهى این کتاب مقدس دامن به کمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوى عاشقان قرآن را برآورند و در ابعاد سیاسى، اجتماعى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمایند تا معلوم شود این کتاب سرچشمه همه چیز است؛ از عرفان و فلسفه تا ادب و سیاست، تا بیخبران نگویند عرفان و فلسفه بافته ها و تخیلاتى بیش نیست و ریاضت و سیر و سلوک کار درویشان قلندر است، یا اسلام به سیاست و حکومت و اداره کشور چه کار دارد که این کار سلاطین و رؤساى جمهور و اهل دنیاست. یا اسلام دین صلح و سازش است و حتى از جنگ و جدال با ستمکاران برى است. و به سر قرآن آن آورند که کلیساى جاهل و سیاستمداران بازیگر به سر دین مسیح عظیم الشأن آوردند.
هان اى حوزه هاى علمیه و دانشگاههاى اهل تحقیق! بپاخیزید و قرآن کریم را از شرّ جاهلان مُتنسِّک و عالمان متهتک که از روى علم و عمد به قرآن و اسلام تاخته و مى تازند، نجات دهید. و این جانب از روى جِد، نه تعارف معمولى، مى گویم از عمر به باد رفته خود در راه اشتباه و جهالت تأسف دارم. و شما اى فرزندان برومند اسلام! حوزهها و دانشگاهها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید. تدریس قرآن در هر رشتهاى از آن را مَحطّ نظر و مقصد اعلاى خود قرار دهید. مبادا خداى ناخواسته در آخر عمر که ضعف پیرى بر شما هجوم کرد از کرده ها پشیمان و تأسف بر ایام جوانى بخورید همچون نویسنده.
3. باید بدانیم حکمت آنکه این کتاب جاوید ابدى که براى راهنمایى بشر به هر رنگ و ملیت و در هر قطب و قطر، تا قیام ساعت نازل گردیده است، آن است که مسائل مهم حیاتى را چه در معنویات و چه در نظام ملکى زنده نگه دارد و بفهماند که مسائل این کتاب براى یک عصر و یک ناحیه نیست. و گمان نشود قصد ابراهیم و موسى و محمد-
علیهم و على آلهم السلام- مخصوص به زمان خاصى است. فریاد برائت از مشرکان مخصوص به زمان خاص نیست، این دستور است و جاوید، در صورتى که مشرکان حجاز منقرض شدهاند. و «قیام ناس» مختص به زمانى نیست و دستور هر زمان و مکان است و در هر سال در این مجمع عمومى بشرى از جمله عبادات مهم است الى الابد. و همین است نکته سفارش اکید ائمه مسلمین- علیهم السلام- بر اقامه عزاى سید مظلومان تا آخر ابد و فریاد مظلومیت آل بیت رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- ظالمیت بنى امیه- علیهم لعنة اللَّه- با آنکه بنى امیه منقرض شدهاند، فریاد مظلوم بر سر ظالم است. و این پرخاش و فریاد باید زنده بماند و برکاتش امروز در ایران در جنگ با یزیدیان واضح و ملموس است. و لازم است حجاج بیت اللَّه الحرام در این مجمع عمومى و سیل خروشان انسانى فریاد برائت از ظالمان و ستمکاران را هر چه رساتر برآورند و دست برادرى را هر چه بیشتر بفشارند و مصالح عالیه اسلام و مسلمین مظلوم را فداى فرقه گرایى و ملیگرایى نکنند و برادران مسْلم خود را هر چه بیشتر متوجه به توحید کلمه و ترک عصبیتهاى جاهلى که جز به نفع جهانخواران و وابستگان آنان تمام نمى شود بنمایند، که این خود نصرت خداوند تعالى است و وعده حق تعالى به امید واثق شامل حالشان مى شود. و اگر خداى نخواسته از عمال جهانخواران که در رأس آنان آخوندهاى جیره خوار تفرقه افکن واقعند پیروى کنند، به معصیت بزرگى دست زدهاند و مشمول غضب قادر جبار خواهند شد و در قید و بند ابرقدرتها باقى خواهند ماند و باید به خداوند از آن پناه برد.
4. از زائران محترم کشور ایران تقاضا دارم که توجه کنند از چه کشورى مى روند و به سوى کى رو آورده اند. از کشورى مى روند که براى اسلام عزیز و اجراى احکام نورانى آن به جاى احکام طاغوت بپاخاسته و زن و مرد و پیر و جوان هر چه داشته اند فدا کردند.
جوانان عزیز متعهدى که هر یک از آنها ارزشهاى الهى اى دارند که ما از درک آن عاجزیم، شهید شده اند و معلول گردیده اند و به اسارت درآمده اند و ملتى که مشتاقانه در راه خدا از جان و جوان و مال و منال خود گذشته اند و داغ عزیزان خود را به جان خریده اند. و به سوى کشورى مى روند که خانه خداوند تعالى و کعبه آمال انبیاى عظام و اولیاى کرام و مَحطّ وحى و مَهبط جبرئیل امین و ملائکة اللَّه است. به سوى خدا مى روند تا هر حرکت و سکونشان الهى باشد و به سوى قربانگاه اسماعیل عزیز مىروند که دستور گذشتن از هر چیز را در راه او به ما داد، و به سوى مدینه محمد- صلى اللَّه علیه و آله- مى روند تا محمدى شوند و چگونه زیستن و چگونه مجاهدت کردن و چگونه رفتن به سوى معشوق را بیاموزند. رفته اند به سوى قبر رسول عظیم الشأن و قبور اولیاى عظیم المنزله اى که لحظه اى به دنیا و زخارف آن توجه نکرده اند و بجز به خدا و اوامر او نیندیشیده اند و به جز رضاى او قدم بر نداشته اند، پس آگاه باشید که از کجا به کجا مى روید. پس تکلیف شما جداً زیاد است و حرکات و اعمال شما علاوه بر آنکه در محضر حق تعالى و حضور اوست و در مراقبت اولیاء اللَّه و ملائکة اللَّه است، در پیش چشمان هزاران زائرى است که از کشورهاى اسلامى و از سراسر جهان به آنجا آمده اند و چه بسا تحت تأثیر تبلیغات دامنهدار رسانههاى گروهى دشمنان اسلام و ایران قرار گرفتهاند که از هر صبح تا شام بسیارى از وقت خود را صرف دروغپردازى درباره اسلام و ملت ایران و دست اندرکاران خدمتگزار این کشور مظلوم کرده و مى کنند و مردم بپاخاسته این مرز و بوم را به غیر از آنچه هستند معرفى مى کنند، که شاید به واسطه این تبلیغات بسیارى از مردم مسلمان جهان یا باور نموده یا در ابهام به سر برند.
همان؛ ج 20، ص 89-95
دیدگاه تان را بنویسید