گفتگو و گزارش جی پلاس در روز پزشک

چگونگی تغییر رابطه پزشک و بیمار؟/ عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران: سهم پزشکان در تغییر رابطه، بیش از بیماران است

یکم شهریور به عنوان روز پزشک نام گذاری شده؛ قشری که اعتماد به آنها و احساس امنیت و آرامش در فرایند رابطه ای که برقرار می کنیم بخش مهمی از فرایند درمان است. اعتمادی که امروز درتمامی بخش های جامعه کمتر دیده می شود و لاجرم در رابطه با پزشک هم دچار تغییراتی شگرف شده است.

لینک کوتاه کپی شد

حمیدرضا نمازی - عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت و گو با خبرنگار سبک زندگی جی پلاس، درمورد سیر تحولات رابطه پزشک و بیمار توضیحاتی ارایه کرد؛ بر پایه دیدگاه او، در رابطه بین پزشک و بیمار عامل سومی به نام اخلاق سازمانی و تکنولوژی های جدید هم تاثیرگذار است.

** رابطه پزشک و بیمار در طول تاریخ دستخوش چه تغییراتی شده است؟

مداقه در رابطه پزشک و بیمار تاریخی به قدر طبابت  دارد این ارتباط  به دو دوره تقسیم می شود. یک دوره پدرسالاری است که پزشک در جایگاه پدر نقش ایفا می کند و بیمار نقشی جز عمل به دستورات در این رابطه ندارد. انگار این بیماری بیمار است که در محضر پزشک حضور دارد.

طبیب با بیماری یک فرد مواجه می شود نه با بیمار و رویکردش هم پدرسالارانه است از این رو نظرات بیمار و ویژگی های زیست اجتماعی و فردی اش در تصمیم گیری نهایی پزشک  تاثیرگذار نیست..

رابطه بیمار و پزشک با وارد شدن به عصر اتونومی/ تغییر می کند. در این دوره احترام به خواست بیمار اهمیت پیدا می کند. آنچنان که حتی به عنوان یکی از اصول چهارگانه اخلاق پزشکی مطرح می شود.

خواست بیمار در این دوره در روند تصمیم سازی ها اهمیت پیدا می کند. این موضوع در شرایطی که ابهام علمی وجود داشته باشد یا راه های متفاوتی برای درمان دردسترس باشد، پررنگ تر دیده می شود. در این نوع از رابطه بیمار و پزشک باهم تصمیم می گیرند. بیمار و رضایت آگاهانه او اهمیت بسیاری پیدا می کند.

رازداری، احترام نامشروط به بیمار و حریم او اهمیت پیدا می کند. در همین دوره است که پزشک بیش از یک درمانگر  در نقش معلم و آگاهی دهنده به مردم جامعه خود نیز ظاهر می شود. برای مثال موظف است بیماری را به زبان ساده برای بیمارش توضیح دهد.

 

** سهم پزشک و بیمار در رابطه بین این دو که در این دوران برقرار می شود، چیست؟

درگذشته های دور پزشک به خواست همراه بیمار به خانه و بر بالینش می رفت. در رابطه سنتی بین پزشک و بیمار، فقط پزشک درگیر بود و بیماری. به بیان دیگر پای هیچ عامل دیگری در کار نبود. این درحالیست که در دوره حاضر بیمار نه درخانه و نه در بالینش بلکه برای دسترسی به پزشک به یک «سازمان» مثل بیمارستان، مطب، کلینیک یا مطب معرفی می شود.

بنابراین اخلاق پزشکی در ذیل اخلاق سازمانی تعریف می شود و فقط در گستره رفتار همان یک پزشک نیست. به بیان دیگر می توان گفت که در جهان جدید اخلاق پزشکی صرفا اخلاق پزشکان نیست. اگر قوانینی که در حوزه سلامت حاکم است ممیزی اخلاقی نشده باشد، رفتار پزشک تاثیر کمتری در این فرایند می گذارد. اخلاق خوش پزشک در گیرودارهای بوروکراتیک گم می شود و چندان به کار نمی آید . حتی اگر  رفتار و تعهد حرفه ای دیگر کارکنان و نیروهای انسانی، اخلاق سازمانی حاکم بر این سازمان و تکنولوژی مورد استفاده برای پزشکان ممیزی اخلاقی نشده باشد، نقش و شان پزشک یا پرستاری که به خوبی کار می کند  کمرنگ می شود.

 

** یک فرد نمی تواند بر روند حاکم بر یک بیمارستان تاثیر گذاشته و آن را تغییر دهد؟

این البته غیرممکن نیست. به خصوص در مورد مدیران راهبردی این مهم محقق است. اما عموما رفتارهای حرفه مندان در بستر اخلاق سازمانی معنا می شود و بروز و ظهور می یابد. گرچه  نمی توان به این بهانه اخلاق پزشکان و پرستاران و سایر خدمت رسانان سلامت را نادیده گرفت. اما فکر می کنم اخلاق سازمانی بر اخلاق فردی مقدم است. سازمان به نوعی به افراد آموزش می دهد که چگونه طبیبی باشند. بسیار می بینیم که افراد خوش اخلاقی وارد یک سازمان به هم ریخته می شود و این اخلاق خوب و صبر و تحملش را از دست می دهد!

 

** رابطه ای که امروز بین بیماران و سازمان های ارائه دهنده خدمات و پزشکان در جریان است، در چه مرحله ای از آن فرایندی که گفتید قراردارد؟

اخلاق پزشکی سیری را نشان می دهد که به سمت جدی گرفتن ملاحظات بیمار می رود. یکی از پیامدهای آن هم افزایش مطالبات بیمار از پزشک است. حاشیه هایی که در سال های اخیر در نظام سلامت مطرح شد از یک سو نشان دهنده افزایش آگاهی مردم و از سوی دیگر نشان دهنده این است که انتظار دارند با چه دقتی به خواست هایشان توجه شود.هنر نظام سلامت است که با لحاظ حقوق پزشکان، مطالبات عمومی را معنا دار کند.

 

** اگر قرار باشد نوع رابطه پزشک و بیمار در ایران تغییر کند، هرکدام چه سهمی برای تغییر آن دارند؟

رابطه پزشک و بیمار در ایران محتاج بازنگری اخلاقی است. بخشی از این رفتار به تربیت حرفه ای پزشک و خود او بر می گردد که بسیار مهم است. ما باید انگاره پزشک، پزشکی و بیماری را در ذهن بیمار و پزشک تغییر دهیم اما سازمان ها و فرایندهای حاکم بر این نیز نقش مهمی بازی می کند.

اگر ملاحظات غیر فردی اصلاح شود، این رابطه هم تغییر می کند. اگر پزشکی مجبور باشد در طول هر روز تعداد زیادی بیمار ببیند مجال کمتری برای اصول اخلاقی خواهد داشت . بنابراین این موضوع باید مدیریت شود.

بخشی از این مشکلات هم به حوزه عمومی برمی گردد که باید حساسیت های درمان را بپذیرد. گاهی مردم توقع دارند پزشک آشنا پیدا کنند و کارشان با سفارش جلو برود همین مسئله در خیلی از مواقع در رابطه پزشک و بیمار خلل ایجاد می کند.

درنهایت تصور می کنم تصحیح و تعالی رابطه پزشک و بیمار مستلزم تاملات سازمانی ، قانون نگرانه ، ساختاری و در نهایت آموزشه به مردم و البته پزشکان است.

 

.

 

دیدگاه تان را بنویسید