علیرضا چگونه بعد از شهادتش همسرش را همراهی می کرد؟

چند ماهی از رفتن علی گذشته بود و حالا نوبت آمدن فاطمه بود اما گویا علی هم آمد.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی : چند ماهی از رفتن علی[1] گذشت که درد بر بانو مستولی شد و گویا نوید آمدن فاطمه[2] را می داد. آمبولانس برای رساندن او به بیمارستان آمد. پدر و مادر علی و بانو راهی بیمارستان شدند.

پدر در همه طول مسیر حضور علی را حس می کرد و گویا او سوار بر لندکروزی که همیشه با آن می آمد، حالا هم آمده است تا بانویش تنهایی را حس نکند. او جلو می رود و راه را باز می کند و آمبولانس به دنبالش.

پدر می گوید شاید اگر در آن لحظات از بانو سوال می کردم که آیا تو هم او را حس می کنی: بگوید آری من علی را دیدم که لبخند می زند و برایم دعا می کند.[3]

 

 
  1. شهید علیرضا موحد دانش، فرمانده لشکر 10 سید الشهدا (س) که در تاریخ سیزدهم مرداد سال 62 در منطقه حاج عمران و در عملیات والفجر دو به شهادت رسید.
  1. فاطمه موحد دانش، فرزند شهید.
  1. برگرفته از خاطره پدر شهید.

 

دیدگاه تان را بنویسید