گزارش جی پلاس/ سهم خود از هر حادثه را بشناسیم

رئیس دپارتمان سلامت دانشگاه تهران: چرا شهروندان در بسیاری موارد حق پرسشگری ندارند؟!

پلاسکو فروریخت، هزینه های غیرقابل جبرانی به بار آورد. خیل عظیمی از مردم تا مدت ها آتش نشان ها و آن روزهای سیاه را که آتش خاموش نمی شد و انتظار طولانی برخی از خانواده ها برای دیدار دوباره عزیزانشان، یا شنیدن اسمشان را فراموش نکردند اما بعد از این حادثه آیا کسی به این فکر افتاد که سهم او در پیش گیری از آتش سوزی بعدی چیست؟

لینک کوتاه کپی شد

اگرچه وقوع حادثه امری اجتناب ناپذیر است اما پیشگیری از وقوع حادثه نیز موضوعی مهم است که باید در سیاستگذاری تمامی نهادهای اجرایی مدنظر باشد. ازاین‌ رو آمادگی برای بروز بهترین رفتار و سریع‌ترین اقدامات در شرایط فوق‌العاده نیز به‌اندازه پیشگیری از وقوع حادثه اهمیت دارد.

در همین رابطه خبرنگار سرویس جامعه جی پلاس با علی اردلان - رئیس دپارتمان سلامت در حوادث و بلایای دانشگاه تهران، مصاحبه ای انجام داد و از او سوالاتی پیرامون ضعف رویکرد مردم نسبت به حوادث که منجر به غافلگیری در زمان وقوع حادثه و عدم برنامه ریزی پیش از وقوع می شود نیز داشت که در ادامه می آید:

** ما ایرانیان حوادث را چگونه ارزیابی می کنیم؟

 

درک خطا یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که در میان تحقق سلامت در حوادث و بلایا اثرگذار است. حادثه باید خیلی بزرگ و نزدیک به ما باشد تا احساسش کنیم. به‌ عبارت‌ دیگر تنها زمانی که زلزله برای خانواده ما و در خانه ما اتفاق بیافتد خطر آن را باور و احساس می‌کنیم. علاوه براین حافظه ما نیز بسیار کوتاه است و حوادثی که رخ می‌دهد، بعد از مدت کمی فراموش می‌شود. برای مثال آتش‌سوزی ساختمان تجاری در مشهد، فرونشست کردن زمین در تهران، ترکیدن لوله گاز در منطقه شهران، حادثه برخورد دو قطار، همه بعد از مدت کوتاهی فراموش شد. حادثه پلاسکو هم به‌زودی فراموش می‌شود!

برای حساس سازی مردم نسبت به رعایت نکات ایمنی و جدی گرفتن خطر پارامترهایی وجود دارد که باید به آن توجه کرد. برای مثال میزان زمانی که هر حادثه در ذهن مردم و به یاد آن‌ها بماند، باتوجه به بزرگ بودن حادثه و اینکه چقدر رسانه ها درمورد آن حادثه صحبت کرده باشند، متفاوت است. برای بررسی این موضوعات نمودارهایی وجود دارد که می توان از آن استفاده کرد.

ما تا زمانی که حادثه در ذهن مردم هست فرصت داریم درمورد پیش گیری تبلیغ و آموزش هایی در زمینه ایمنی ارائه کنیم.

برای مثال حضور وزیر بهداشت در مراسم تشییع‌ جنازه آتش‌نشانان، رفتاری است که به‌نوعی ذهن مردم را حساس می‌کند و نشان می‌دهد این موضوع برای متولیان سلامت کشور مهم است. حضور شخصیت‌های مهم سیاسی و فرهنگی جامعه نیز می‌تواند در این زمینه مؤثر باشد.

** گفتید میزان حساسیت مردم نسبت به خطا کم است. فکر می‌کنید مردم فرصتی برای «حساس بودن» نسبت به خطراتی که تهدیدشان می‌کند، داشته‌اند؟ به‌عبارت‌دیگر مردم برای اینکه حساس باشند و حساس بمانند طبیعتا باید حق پرسشگری و مطالبه گری در فضای عادلانه را داشته باشند؛ فکر می‌کنید  شهروندان ایرانی چنین جایگاهی دارند؟

این نکته خیلی مهمی است. اگر حادثه‌ای مثل پلاسکو رخ دهد. شهروند ما چقدر امکان دارد از سازمان‌های متولی در حوزه‌های مختلف در مورد دلیل وقوع این حادثه سؤال کند یا کسی که سرقفلی یک مغازه در این ساختمان را خریده حالا از چه فرایندی باید بگذرد تا بتواند این موضوع را پی گیری کند که چرا این ساختمان ریخت؟ یا چرا ساختمانی که امکان فروریختن داشت به آن‌ها فروخته‌شده؟ متأسفانه در خیلی از موارد چنین حقی عملا وجود ندارد.

اما نباید فراموش کنیم که حساسیت و مطالبه گری یک فعالیت ‌جمعی است. دولت، رسانه‌ها و آموزش‌وپرورش باید در آن شرکت کنند و برای ایجاد آن فضایی باز کنند. البته ما در کنار اینکه حساسیت را به رسمیت می‌شناسیم و حتی برای بروز آن امکان قانونی فراهم می‌کنیم. باید مسئولیت‌پذیری و رعایت وظایف شهروندی را هم به مردم بیاموزیم. برای مثال به همه گفته می‌شود باید کمربند خود را ببندید اما درجایی که برخی رانندگان به‌صورت نمایشی کمربند را تا پایین می‌آورند اما نمی‌بندند، چه کسی مقصر است؟ بنابراین نظارت برای جلوگیری از رفتارهای غیرقانونی به‌خصوص در شرایطی که رفتار ما بر دیگران هم تأثیر می‌گذارد، اهمیت زیادی دارد.

 

** ظرفیت نهادهای متولی برای اینکه در برنامه‌ریزی‌های خود به سمت پیش گیری از حوادث بروند، چقدر است؟

امکانات آن‌ها بسیار زیاد است. ایران قانون سازمان مدیریت بحران و پدافند غیرعامل دارد. هرکدام از این سازمان‌ها کارگروه‌هایی دارند که با حضور اعضای مختلف از نهادهای ذی‌ربط تشکیل می‌شود. بنابراین بسترها وجود دارد اما شکل هماهنگی‌ها نیاز به تلاش بیشتر دارد.

چالش دیگر ما نبود ضمانت اجرایی در صورت رعایت نکردن قوانین است. قوانین و وظایفی را برای هر نهاد تعیین کرده ایم اما ضمانت اجرایی برای آن در نظر گرفته نشده است. یعنی نمی‌دانیم اگر سازمان مدیریت بحران فلان اقدام را در یک سال انجام ندهد چه مجازاتی در پی خواهد داشت. رصد دقیق خروجی و نتایج کار کارگروه‌های ذی ربط در این زمینه کارگشا است.

 

** چطور می توان فهمید که مردم و نهادهای مسئول از یک حادثه درس عبرت گرفته اند؟

سؤال مهمی که در اینجا باید بپرسیم این است که ریزش پلاسکو چقدر در روند زندگی مردم تغییر ایجاد کرد؟ آیا در ایمنی ساختمان اداری که در آن کار می‌کنید تغییراتی ایجاد شده است؟ آیا امکاناتی که برای پیش گیری از حریق یا اطفاء آن باشد بعد از وقوع حادثه پلاسکو در منزل شما ایجادشده است؟ اگر چنین تغییراتی رخ نداده، تمام آسیب‌هایی که دیدیم به هدر رفته و امکان دارد دوباره هم رخ دهد. حادثه در همه کشورها رخ می‌دهد. ما باید از حوادث برای جلوگیری از وقوع دوباره آن و توسعه و ایمنی پایدار استفاده کنیم.

هر حادثه هر چقدر هم که بد باشد فرصتی برای توسعه است. مثلا حادثه پلاسکو  بهترین فرصت را برای درس گرفتن ایجاد کرد. به‌ خصوص که بازتاب گسترده‌ای هم در سطح جامعه داشت. اما از این‌ جهت که توسعه را به عقب می‌اندازد، بخشی از منابع مالی را به سمت خود می‌کشاند.

تحقیقات ما نشان می‌دهد میزان آمادگی خانواده‌ها کمتر از ده درصد، میزان بیمارستان‌ها 43 درصد و واحدهای بهداشتی 29 درصد، حد مطلوب شرایط پیش از وقوع حادثه است. ما مدیریت خطر بلایا در وزارت بهداشت را به عدد قابل‌اندازه‌گیری کردیم. اکنون وزارت بهداشت تنها دستگاه در سطح کشور و حتی کشورهای منطقه بوده که این کار را انجام داده است.

دیدگاه تان را بنویسید