توصیه های امام خمینی به رؤسای جمهورـ۴
چرا امام دولت موقت را واجب الاتباع معرفی کرد؟
امام خمینی در مراسم معرفی دولت موقت با تنبه دادن کسانی که قصد اخلال در کار دولت و نظام اسلامی را داشتند، گفت: من تنبه مى دهم به کسانى که تخیل این معنى را مى کنند که کارشکنى بکنند یا اینکه خداى نخواسته یکوقت قیام بر ضد این حکومت بکنند، من اعلام مى کنم به آنها که جزاى آنها بسیار سخت است در فقه اسلام.
به گزارش خبرنگار جامعه جی پلاس، مراسم معرفی مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت با حضور بیش از 400 تن از خبرنگاران داخلی و خارجی در مدرسه علوی تهران و به تاریخ شانزدهم بهمن ماه سال 57 برگزار شد. امام خمینی (س) در سخنانی به بیان آرمان ملت ایران و غیرقانونی بودن سلطنت پهلوی پرداختند. متن کامل این سخنرانی به شرح زیر است:
«اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
آقایان آشفتگى چند ساله ملت ما را مى دانند. مطلعند که تمام دستگاههاى ملى و دولتى فلج شده است، وضع اقتصادى ما رو به نابودى رفته است، وضع فرهنگ ما خراب است، دانشگاهها تعطیلند، مدارس علمى ما تعطیل است، بازارها تعطیل است. تمام اینها مضافاً به خونریزیهایى که تا کنون شده است و آشفتگیهایى که در مملکت ما هست. از اینها اطلاع دارند. و کسانى که مربوطند به این، دست بردارند از شلوغ کارى، و با تعقل اشیاء را فکر کنند و کنار بروند. ما همه این مسائل را ان شاء اللَّه با پشتیبانى ملت حل خواهیم کرد.
شما خبرنگارها در این مدتها ملاحظه کردید که ملت ما از مرکز تا هر جا که چشم انداز باشد، شهرستانهاى بزرگ و کوچک، دهکده ها، قرا، قصبات، همه با هم یک فکر و یک نظر و با اراده مصمم از ما مى خواهند که رژیم سلطنتى، که یک رژیم پوسیده غیر عُقَلایى است، غیر عقلى است، و رژیم سلطنت محمد رضا خان، همه مردم گفتند که اینها باید سراغ کارشان بروند؛ و همه مردم یکدل و یک جهت جمهورى اسلامى را مى خواهند.
ملت ما مُسْلم است، علاقه مند به اسلام است، عدل اسلامى را دیده است؛ تاریخ ما از حکومتهایى که در صدر اسلام بوده است خبر به ما داده است که وضع حکومتها چه بوده است، وضع حاکم چه بوده است. حضرت امیر المؤمنین،. على ابن ابی طالب، که حاکم بر یک صحنه بزرگ [بوده است]، یک ممالک بزرگ، از عربستان سعودى گرفته تا مصر، ایران، عراق و سوریه و سایر جاها را داشته است، همین قاضى اى که خودش قرار داده براى قضا، وقتى که یک نفر یهودى [علیه] او دعوى کرده است و ادعا کرده است چیزى را، قاضى [آن حضرت] را خواسته و او هم آمده است در محضر قاضى و با یهودى در عرض هم نشسته اند، و دادخواهى شده است، و قاضى حکم بر خلاف حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- یعنى حکومت وقت کرده است، و [آن حضرت] تسلیم بوده است. یک همچو وضع حکومتى در بشر معلوم نیست تحقق پیدا کرده باشد. و ما آرزوى یک همچو حکومتى داریم. یک حکومت عادل که نسبت به افراد رعیت علاقه مند باشد؛ عقیده اش این باشد که باید من نان خشک بخورم که مبادا یک نفر در مملکت من زندگى اش پست باشد، گرسنگى بخورد. ما مى خواهیم یک همچو حکومت عدلى ایجاد کنیم.
و چنانکه شما مى دانید- یعنى خبرنگارها به واسطه اطلاعاتى که در ممالک خودشان هست، و ما هم به واسطه اطلاعاتى که در این مملکت داریم و مشاهداتى که داشتیم- از اول که رضا خان کودتا کرد و آمد به تهران، تا آن وقتى که مجلس مؤسسان درست کرد و وکلایى خودش درست کرد، تمام اینها با سرنیزه بود و اراده ملت هیچ دخالت در این مسائل نداشت و ملت به هیچ وجه در حساب نمى آمد. و یک همچو جمعیتى که او جمع کرده بود و با سرنیزه مسئله مؤسسان را تأسیس کرد و آنها رأى دادند، این رأى رأىِ باطل بوده است؛ این مجلس مجلس ملى نبوده است؛ و چون مجلس ملى نبوده است، رژیم سلطنتى پهلوى یک رژیم متکى بر سرنیزه بوده است و قانونى نبوده است. وقتى رژیمْ قانونى نشد، مجالسى که بعدها هم تهیه کردند ملى نبوده است، قانونى نبوده است. تمام این مسائل به ما مى فهماند که الآن نه دولت قانونى است، نه مجلس قانونى است- نه این مجلس و نه آن مجلس.
و لهذا چون ما مجلس را غیر قانونى مى دانیم و دولت را هم غیر قانونى مى دانیم و اوضاع کشور را آشفته مى بینیم، براى اینکه خاتمه بدهیم به وضع [آشفته] کشور، ما به واسطه اتکا به این آراى عمومى- که شما الآن مى بینید و دیدید تا کنون که آراى عمومى با ماست و ما را به عنوان «وکالت» یا بفرمایید به عنوان «رهبرى»، همه قبول دارند- از این جهت ما یک دولتى را معرفى مى کنیم، رئیس دولتى را معرفى مى کنیم [تا] موقتاً دولتى تشکیل بدهد که هم به این آشفتگیها خاتمه بدهد، و هم یک مسئله مهمى که مجلس مؤسسان است، انتخابات مجلس مؤسسان را درست کند، و مقدمات آن را درست کند و مجلس مؤسسان تأسیس بشود. و همین طور انتخابات هم درست بشود و آنها دولت دائمى را انتخاب بکنند. و مجلس مؤسسان؛ ... جمهورى اسلامى را [به] رفراندم بگذارد ... با اینکه من اعتقادم این است که دیگر احتیاج به رفراندم نیست و مردم مکرر به جمهورى اسلامى رأى داده اند؛ لکن براى اینکه بهانه ها تمام بشود و شمارش آرا بشود، ما باید آزادانه یک همچو کارى بکنیم تا مردم بدانند، تا همه عالم بدانند که رأى آزاد که مردم مى دهند به که مى دهند و به چه رژیمى مى دهند. لهذا ما دولت موقت را تعیین کردیم. و چون جناب آقاى مهندس مهدى بازرگان را سالهاى طولانى است از نزدیک مى شناسم و یک مردى است صالح، متدین، عقیده مند به دیانت و امین و ملى و بدون گرایش به یک شیئى که بر خلاف مقررات شرعى است، من ایشان را معرفى مى کنم که ایشان رئیس دولت باشند. و ایشان وزراى خودشان را بعد تعیین خواهند کرد، و به ما معرفى مى کنند تا اینکه شوراى انقلاب ما، که پیشنهادشان این بوده است که ایشان رئیس دولت باشند، شوراى انقلاب وزراى ایشان را هم بررسى بکنند، و ان شاء اللَّه مسائل به طور سهل و به طور خوبى انجام بگیرد. و من باید یک تنبه دیگرى هم بدهم و آن اینکه من که ایشان را حاکم کردم، یک نفر آدمى هستم که به واسطه ولایتى که از طرف شارع مقدس دارم، ایشان را قرار دادم.
ایشان را که من قرار دادم واجبُ الْاتِّباع است، ملت باید از او اتّباع کند. یک حکومت عادى نیست، یک حکومت شرعى است؛ باید از او اتّباع کنند. مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است. قیام بر علیه حکومت شرع جزایش در قانون ما هست، در فقه ما هست؛ و جزاى آن بسیار زیاد است. من تنبه مى دهم به کسانى که تخیل این معنى را مى کنند که کارشکنى بکنند یا اینکه خداى نخواسته یکوقت قیام بر ضد این حکومت بکنند، من اعلام مى کنم به آنها که جزاى آنها بسیار سخت است در فقه اسلام. قیام بر ضد حکومت خدایى قیام بر ضد خداست؛ قیام بر ضد خدا کفر است. و من تنبه مى دهم به اینها که بر سر عقل بیایند؛ بگذارند مملکت ما از این آشفتگى بیرون برود، بگذارند خونهاى محترم ریخته نشود، بگذارند جوانهاى ما دیگر این قدر خون ندهند، بگذارند اقتصاد ما صحیح بشود؛ ما بتدریج کارها را اصلاح بکنیم. و از خداى تبارک و تعالى مى خواهم که توفیق بدهد به آقاى مهندس بازرگان که این مأموریت را به وجه احسن انجام بدهد.
[پس از سخنان امام خمینى و معرفى نخست وزیر دولت موقت، خبرنگاران پرسشهاى خود را مطرح کردند. امام به این پرسشها با اختصار پاسخ دادند. متن سؤال و جوابها به شرح زیر است:]
سؤال: [حضرت آیت اللَّه فرمودید کسانى که این دولت را نپذیرند مجازات خواهند شد؛ اگر ارتش نپذیرفت چه پیش بینى مى کنید و چه خواهید کرد؟]
جواب: ارتش چنان عملى را نخواهد کرد. و اگر بکند اولًا از طرف خدا مجازات خواهد شد و ثانیاً در موقع مقتضى، جزایى را که قانون اسلام تعیین کرده است اجرا مى کنیم. و اگر خداى نکرده چنین کردند اعلام مى کنیم.
[با توجه به تماس نزدیک بازرگان با شما و همچنین با بختیار، تصور مى کنید واکنش بختیار و نیز ارتش چه باشد؟ بختیار چه موضعى خواهد داشت یا دارد، و همچنین ارتش چه موضعى خواهد داشت یا دارد؟]
- اگر هر دو عاقل باشند و به مملکت علاقه داشته باشند عکس العمل آنها باید مثبت باشد. و اگر خائن باشند و بخواهند به مملکت خیانت کنند، این امرش با خداست.
[به نظر شما قانون اساسى 1906 آیا مورد قبول است و مى تواند چهارچوبى باشد براى دوره انتقالى؟]
- بجز در مواد بسیارى که به زور وارد قانون اساسى شده است، تا زمانى که ملت رأى بر مخالفت با آن نداده است، به قوه خود باقى است.
صحیفه امام؛ ج 6، ص 56-60
دیدگاه تان را بنویسید