آتنا اصلانی دختر 7 ساله ای که جسدش بعد از 20 روز پیدا شد امروز با حضور پرشور مردم پارس آباد مغان به خاک سپرده شد.
به گزارش جی پلاس، 28 خرداد بود که آتنای 7 ساله به بهانه دیدن پدر از خانه خارج شد و دیگر به خانه باز نگشت. درست 20 روز بعد جسدش در پارکینگ خانه قاتل پیدا شد و خشم اهالی این شهر را برانگیخت.
**پدر آتنا: قاتل آتنا باید در ملاءعام سنگسار شود
پدر آتنا میگوید: از همه مردم، مسئولان و خبرنگاران ممنونم زیرا همه در غم ما شریک شدند، اما از تعلل زیادی در بررسی پرونده دخترم که باعث شد جسد او را با فاصله زمانی طولانی پیدا کنیم، گلایهمندم.
او میگوید: از قاتل آتنا نمیگذرم. باید او را در ملاءعام سنگسار کنند، زیرا صدای آتنا در گوشم است که مرا صدا میزند و از من کمک میخواهد. میخواهم فریادهای قاتل را ببینم.
** تمام موهای دخترم ریخته بود
پریناز بداخشان، مادر آتنا میگوید: از ماموران شنیدهام که وقتی قاتل جانی دستش را جلوی دهان آتنا گذاشته بود، آتنا برای اینکه بتواند فرار کند چندینبار دست او را گاز گرفته بود، اما آن نامرد با خفه کردن دخترم اجازه نداده بود که او از کسی کمک بخواهد. صورت دختر نازم سیاه و کبود شده بود و تمام موهایش ریخته بود.
**پسردایی آتنا طعمه بعدی قاتل بود؟
برخی میگویند رنگرز آن روز حادثه قصد داشته که پسردایی آتنا (کودک 10 ساله) را نیز همراه با آتنا بدزدد و طعمه خود کند که مهدی بداخشان، پسردایی آتنا در اینباره میگوید: اسماعیل رنگرز هیچوقت با کسی صحبت نمیکرد، اما آن روز به من گفت اگر مشتری برایش لباس آورد آن را نگه دارم که در ازای آن کار لباسهای من را رایگان رنگ خواهد کرد، من از این موضوع بسیار خوشحال شدم و منتظر شدم تا مشتریها بیایند و لباسها را برای رنگرز جمع کنم، اما وقتی خبر گم شدن آتنا در شهر پیچید و ما درگیر پیدا کردن آتنا شدیم، نقشههای رنگرز برای من نقش بر آب شد.
**چه کسی راز قتل آتنا را فاش کرد؟
وقتی اسماعیل رنگرز در بازداشتگاه بوده با همسرش تماس گرفته و گفته بود که در پارکینگ خانه، موادمخدر پنهان کرده است. همسرش نیز این موضوع را با برادرشوهرش (برادر قاتل) در میان میگذارد و آنها وقتی وارد پارکینگ میشوند، پشت وانت پارک شده بشکهای را میبینند که درونش جسدی پنهان شده؛ برای همین سریع به دادستانی اطلاع میدهند.
حجت، برادر رنگرز میگوید: وقتی وارد پارکینگ شدم، هیچ بوی بدی نمیآمد و وقتی در ساکی را که درون بشکه پشت وانت بود را باز کردم با جسد کودکی مواجه شدم، دیگر طاقت نیاوردم. برای همین سریع با همسر برادرم به دادستانی رفتم و موضوع را اطلاع دادم.
او میافزاید: آن روز قرار بود اسماعیل به قرار وثیقه و سند آزاد شود و من نیز میخواستم سندی را برای آزادیاش ببرم، ولی با دیدن جسد آن طفل معصوم نتوانستم طاقت بیاورم، برای همین قبل از اینکه برادرم آزاد شود موضوع را به اطلاع ماموران رساندم و ماموران نیز سریع برای خارج کردن جسد از پارکینگ اقدام کردند.
**خانواده قاتل صبح زود خانه را ترک کردند
یکی از همسایه های قاتل میگوید: قبل از اینکه جسد را از منزل خارج کنند، آنها صبح زود خانه را ترک کردند. نمیدانم خودشان از ترس مردم فرار کردند و یا اینکه ماموران به آنها گفته بودند که از اینجا بروند. دلم برای همسر رنگرز میسوزد. او زن مهربان و دلسوزی بود؛ این فاجعه او را آواره کرد.
** آتنا سمت غریبه ها نمی رفت
روز حادثه آن نامرد شیشه ترشی (زیتون) برای من آورد و گفت: آن را از شهرستان برایم آورده؛ آتنا اجازه نمیداد که شیشه ترشی را از مرد رنگرز بگیرم و میگفت از این ترشیها در خانه داریم و نیازی نیست که از همسایه آن را بگیریم، اما من آن را گرفتم و روی صندلی ماشین گذاشتم. من گمان میکنم آن قاتل جانی آتنا را به بهانه دادن شیشه دیگر ترشی فریب داده و به داخل مغازه کشانده است، چون آتنا هیچوقت سمت غریبهها نمیرفت.
**فرفره آخرین اسباببازی آتنا
پدر آتنا میگوید: صبح آن روز آتنا همراه پسرداییاش اسباببازی (فرفره) خریده بود که گویا اسباببازی آتنا ترک خورده بود، برای همین دخترم بعد از کبابی برای تعویض اسباببازیاش میرود که آن قاتل نامرد از همین فرصت سوءاستفاده کرده بود.
** مادر قاتل: مردم حساب ما را از پسرم جدا کنند
او در حالی که بهشدت پشت تلفن اشک میریخت گفت: با اینکه پسر من قاتل است من خوشحالم که خودمان توانستیم جسد را پیدا کنیم و به پلیس برای روشن شدن قضیه کمک کنیم. همسایهها ما را خیلی اذیت میکنند. من به امامجمعه پارسآباد گفتهام که روی منبر هم بگوید که درخانواده ما به جز پسرم هیچ کس نقشی در قتل آتنا نداشته است. ما میخواهیم که او را محاکمه کنند. ما عذاب وجدان داریم برای کارهایی که پسرم انجام داده. ما میخواهیم که مردم حساب ما را از او جدا کنند. مردم آمدهاند در خانه ما را شکستهاند و وقتی ما را میبینند ناسزا میگویند. بالاخره ما در این شهر زندگی کردهایم و میخواهیم در همین شهر به زندگیمان ادامه بدهیم.
** برادر قاتل: مارا قربانی برادرم نکنند
چه شد که جسد را در خانه برادرتان پیدا کردید؟
آن روز من رفته بودم دنبال زن داداشم تا او را به خانهمان بیاورم. زن برادرم گفت یک بشکه در خانه پیدا کرده که خیلی بو میدهد. من بشکه را باز کردم و دیدم که داخل آن جسد یک دختربچه است که دست و پایش شکسته شده و پوستش هم کبود و سیاه است. به زن داداشم گفتم حالا که جرم برادرم به ما ثابت شده و او آتنا را کشته، باید به نیروی انتظامی خبر بدهیم تا او را بهسزای اعمالش برساند و قانون برای او تصمیم بگیرد. دلمان به حال خانواده آتنا میسوخت که ٢٠ روز در حسرت دیدن اولادشان بودند و حالا باید جسد دخترشان را تحویل بگیرند. اول خانمش با بازپرس پرونده تماس گرفت. به محض اینکه ما خبر را دادیم ماموران آگاهی آمدند و جسد را از خانه برادرم بردند.
مگر ماموران نیروی انتظامی جسد آتنا را در خانه کشف نکرده بودند؟
آنها چند بار به خانه برادرم و حتی خانه ما آمدند اما نتوانستند بشکهای را که برادرم جسد آتنا را داخل آن گذاشته بود پیدا کنند. ما هم خبر نداشتیم که چنین چیزی داخل خانه برادرم هست. میگفتیم شاید برادر ما بیگناه است.
هیچوقت به رفتارهای برادرتان شک نکرده بودید که خلافکار است؟
برادرم انگار دو زندگی متفاوت داشت. ما هیچوقت به او شک نکردیم چون سرش به کار خودش بود و با ما صحبت نمیکرد. مردم پارسآباد خیال میکنند که ما هم در قتل آتنا دست داشتهایم یا اینکه کارهای برادرم را از چشم ما هم میبینند اما این طور نیست. ما خانواده آبروداری هستیم. اگر با او همدست بودیم که هیچوقت به اداره آگاهی خبر نمیدادیم. برادر من خیلی کمحرف بود. میرفت بیرون و میآمد و هیچ حرفی هم به ما نمیزد. ما نمیدانستیم در مغازهاش چه کارهایی انجام میدهد. ما را قربانی برادرمان نکنند. بچههایش در این شهر زندگی کردهاند و آبرو دارند. زندگی ما نابود شده. برادرم در پارسآباد کار اداری داشته الان یک هفته است همهچیزش را گذاشته و فرار کرده چون مردم هر وقت ما را میبینند آزار و اذیتمان میکنند. ما نمیتوانیم برای خریدن چندتا نان از خانه بیرون برویم همسایهها برای ما نان میخرند و جلوی در خانه میآورند. یک جوری آبرو و حیثیتمان رفته که نمیتوانیم سرمان را بلند کنیم.
خانواده برادرتان الان کجا هستند؟
آنها الان رفتهاند شهرستان پیش خانواده همسر برادرم.
** پیام رئیس قوه قضاییه برای پرونده آتنا
رئیس قوه قضاییه در پیامی خواستار رسیدگی فوری به پرونده آتنا اصلانی شد.
متن کامل پیام آیت الله آملی لاریجانی خطاب به رئیس کل دادگستری استان اردبیل به شرح ذیل است:
رئیس کل محترم دادگستری استان اردبیل
سلام علیکم
با ابراز تأسف و تأثر از وقوع جنایت اخیر در آن استان، لازم است با نظارت دقیق جنابعالی این پرونده با سرعت و خارج از نوبت مورد رسیدگی قضایی قرار گیرد تا ضمن تسریع در مجازات قانونی مرتکب، موجبات تسلی آلام خانواده داغدار و مردم شریف منطقه نیز فراهم گردد.
نتیجه اقدامات در اسرع وقت به حوزه ریاست اعلام شود.
** حکم قاتل آتنا در ملاءعام اجرا می شود
حجت الاسلام محمدعلی قاصدی،رییس دادگستری استان اردبیل افزود: در صورت حکم دادگاه، اعدام قاتل آتنا در پارس آباد اردبیل در ملاءعام اجرا می شود
**حالوهوای خانه آتنا اصلانی
در تصویر زیر خانه آتنا اصلانی کودک ۷ ساله پارس آبادی را میبینید که هفته گذشته جسد او پیدا شد.
** شیطانی که همیشه در پی آزار همسایگانش بود
شیطان پارس آباد از هیچ فرصتی برای عملی کردن نقشه های زشت خود دریغ نمی کند.
صاحب مغازه میوه فروشی نیز گفت: پس از اینکه متوجه شدم اسماعیل رنگرز از مغازه دزدی کرده است از او شکایت کردم اما او پس از اینکه متوجه شد می خواهم از او خسارت بگیرم اقدام به خودزنی کرد و جراحات خود را گردن من انداخت، این گونه بود که من علی رغم اینکه شاهد داشتم محکوم به پرداخت دیه شدم و پرونده دست کجی او مختومه شد.
** رسیدگی سریع به پرونده خواسته پدر آتنا
35 سال دارد اما غم دردانه اش او را پیر کرده، چه آرزوهایی که برای او داشت اما دست سرنوشت او را برای همیشه از بهنام گرفت. صدایش آنقدر گرفته است که با زحمت می توان آن را شنید.
همه چیز از آن روز شوم در خرداد شروع شد، روزی که آتنا رفت اما دیگر نیامد.
چند فرزند دارید؟
دو فرزند، آتنا و آسنا
در روزی که آتنا گم شد دقیقا چه اتفاقی افتاد؟
آتنا از صبح که سرکار رفته بودم همراه من آمد، در جای همیشگی خود در خیابان پزشکان بساط کرده بودم و مشغول کار شدم، تا اینکه ساعت چهار بعداز ظهر آتنا در کنارم نبود، از آن جایی که خانه استیجاری ما با محل بساط کردن من فاصله بسیار کمی دارد تصور کردم آتنا به خانه رفته است.
چه زمانی متوجه شدید آتنا به خانه نرفته است و گم شده؟
تقریبا ساعت هفت شب بود که فهمیدم آتنا به خانه نرفته است، هرجایی که به ذهنمان می رسید گشتیم اما ردی از او پیدا نکردیم تا اینکه حوالی ساعت 9:30 شب ماجرا را با پلیس در میان گذاشتیم و جست وجوها برای پیدا کردن آتنا در شهر، خارج از شهر و اطراف شهر ادامه پیدا کرد اما هیچ اثری از او پیدا نکردیم.
چقدر از اسماعیل، قاتل آتنا شناخت داشتید و تصور می کردید او در گم شدن آتنا نقشی داشته باشد؟
در حد سلام علیک، کسی از او خوشش نمیامد، اصلا تصورش را هم نمی کردم او در این ماجرا نقش داشته باشد، زیرا خودش پیگیر ماجرا بود و همواره طوری رفتار می کرد که می خواست کمک کند.
روزی که آتنا گم شد با او برخوردی داشتید؟
بله، صبح آن روز در حالی که آتنا در کنارم بود برای من ترشی آورد و برخورد دوستانه ای داشت اما غافل از اینکه او سعی داشته جلوی اتنا خود را به او به عنوان دوست من نشان بدهد تا آتنا به او اعتماد کند.
اینکه گفته می شود گاهی اوقات آتنا برای خوردن آب و یا دستشویی به مغازه اسماعیل می رفته صحت دارد یا خیر؟
خیر صحت ندارد، زیرا خانه ما با محل کار من فاصله چندانی ندارد و آتنا برای رفتن دستشویی یا آب خوردن به خانه می رفت.
اولین باری که ظن کاراگاهان به سمت اسماعیل رفت کی بود؟
اولین بار پنج روز پس از گم شدن آتنا بود که او را دستگیر کردند و 16 روز بعد نیز به جنایت خود اعتراف کرد و جسد آتنا در حالی که داخل یک بشکه آبی رنگ بود داخل پارکینگ خانه او کشف شد.
گفته می شود همسر و برادر اسماعیل در رو شدن راز جنایت او نقش داشته اند، این موضوع صحت دارد؟
برادر اسماعیل و همسر دومش به او شک کرده بودند و زمانی که پارکینگ خانه را جست وجو می کنند با یک دبه آبی رنگ روبه رو می شوند که پس از بررسی آن با جسد آتنا در آن مواجه می شوند.
این که گفته می شود جسد آتنا مثله شده است صحت دارد؟
خیر صحت ندارد جسد آتنا سالم بوده
کسی از خانواده قاتل در مراسم آتنا شرکت کرده است؟
خیر هیچ کس شرکت نکرده است و ما تاکنون با آن ها مواجه نشده ایم.
آرزوی آتنا چه بود و دوست داشت چه کاره شود؟
او به درس خواندن علاقه داشت و نقاشی های خوبی نیز می کشید، آتنا بسیار شیرین زبان بود.
اکنون آسنا و مادر آتنا چه حالی دارند؟
آسنا که چهار سال دارد هنوز دقیقا متوجه موضوع نشده است اما می داند که دیگر هم بازی کودکانه او نیست، مادر آتنا نیز اصلا حال خوبی ندارد و هر روز در بیمارستان و زیر سرم قرار دارد
خواسته شما از دستگاه قضائی چیست؟
رسیدگی سریع به پرونده و اشد مجازات برای قاتل آتنا
اگر روزی با قاتل آتنا روبه رو شوی به او چه می گویید؟
من با او هیچ صحبتی ندارم.
** درخواست رئیس مجلس از قوه قضاییه
علی لاریجانی رئیس مجلس در صفحه اینستاگرامش به قتل آتنا اصلانی واکنش نشان داد و نوشت: قوه قضاییه در اسرع وقت و با دقت به پرونده این جنایت رسیدگی کند.
**امضای طومار توسط مردم پارس آباد
مردم پارس آباد در اعلام انزجاز از اقدام وحشیانه، غیرانسانی و بی شرمانه قاتل آتنا اصلانی و تقاضای رسیدگی سریع و اشد مجازات برای قصاص اسماعیل رنگرز طومار بزرگی را در مقابل مسجد عباسیه آویختند و اقدام به امضا کردن این طومار کردند.
براساس این طومار خواسته مردم پارس آباد تقاضای اشد مجازات در کمترین زمان ممکن است.
**پیام تسلیت رئیس جمهور به خانواده آتنا اصلانی
دکتر خدابخش، استاندار اردبیل به همراه نصیری، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی و جمعی از مسولان استانی و شهرستان با حضور در خانه پدر آتنا اصلانی ضمن ابراز همدردی، پیام تسلیت دکتر روحانی، رئیس جمهور را به خانواده آتنا و مردم پارس آباد ابلاغ کرد.
**مراسم ختم آتنا برگزار شد
مراسم ختم آتنا اصلانی، کودکی که قربان جنایت اسماعیل رنگرز شد در پارس اباد مغان برگزار شد.
در این مراسم جمعی از مسئولان استانی و کشوری و اهالی پارس آباد شرکت کردند. برخی از شرکت کنندگان نیز از سایر نقاط کشور در این مراسم حضور رساندند.
این مراسم با شکوه امام جمعه، استاندار اردبیل، فرماندار و فرماندهان نظامی و انتظامی نیز حضور داشتند.
**قاتل آتنا اصلانی از راز جسد سوخته زن 30 ساله پرده برداری کرد
هم اکنون حفاری جهت پیدا کردن سر جسد زن 30 ساله که در سال93 در محله باوفا سوخته بود در نزدیکی همان محل در حال انجام است.
گفته می شود قاتل آتنا اصلانی به این قتل هولناک نیز اعتراف کرده است، با این حساب شمار قتل های اسماعیل رنگرز به سه فقره می رسد.
حال باید منتظر ماند تا مشخص شود مرگ دختر 17 ساله که در روستای گوشلو به سمت پارس آباد ارتباطی به اسماعیل رنگرز دارد یا خیر.
** پدر آتنا: اعدام قاتل را می خواهیم
شوک حادثه در صدای بهنام اصلانی شنیده میشود. سکوتهای طولانی و بعد میگوید: «حال مادرش خوب نیست. حال هیچ کداممان خوب نیست. چه کسی گفته امروز تشییع جنازه دختر من بوده؟ او اینجاست هیچ کسی او را توی قبر نگذاشته. اینجا کنارم است، میبینمش.»
«خواسته ما این است که قاتل سریع اعدام شود. امیدوارم هرچه زودتر پیگیری پرونده را تمام کنند و قاتل دخترم را بهسزای اعمالش برسانند.»
**تأیید آزار و اذیت دختر 7 ساله
قاضی ناصر عتباتی، دادستان عمومی و انقلاب اردبیل گفت: نتیجه تحقیقات پزشکی قانونی نشان می دهد «آتنا اصلانی» دختر هفت ساله پارس آبادی پیش از قتل هدف آزار و اذیت جنسی قرار گرفته است. با این نتیجه پرونده وارد فاز جدیدی شده تا ابهامات آن برطرف شود.
** مادر آتنا نمی تواند حرف بزند
یکی از شاهدان می گوید: مادر آتنا نمیتواند حرف بزند و هنوز شوکه است و تحت مراقبتهای ویژه قرار دارد. آنها به غیر از آتنا یک دختر 3 ساله دیگر هم دارند.
**قاتل در همه جست و جوها همراه خانواده آتنا بود
«مرد رنگرز، یکی از افرادی بود که در تمام مراحل تحقیق و جست وجو برای یافتن آتنا با ما بود و هر آنچه ما در مورد آتنا میدانستیم او هم باخبر میشد ولی چه میدانستیم که او عامل قتل همین دخترک است و با ما همراه شده تا متوجه شود که مسیر تحقیقات پلیس به کجا میرسد. از آنجایی که او آگاهی کامل به منطقه داشت و میدانست کدام دوربینها فعال هستند، طوری بچه را به مغازهاش برده بود که دوربینها تصویرش را ضبط نکنند.
**چرا طلاهایش را دزدیدم
رنگرز جنایتکار در آخرین مرحله بازجویی درباره سرقت النگوهای آتنای 7 ساله گفته است: من بدهی داشتم و نمیدانستم چکهایی را که به طلبکاران داده بودم چگونه پرداخت کنم وقتی چشمم به النگوهای دختربچه افتاد تصمیم به سرقت آنها گرفتم. این النگوها را در مغازهام جاسازی کردم تا سر فرصت بفروشم تا چکم وصول شود.
**اعتراف قاتل به یک قتل دیگر
دادستان عمومی وانقلاب پارس آباد گفت: جسد خانمی که دوسال پیش درکنار روستای مجید آباد پیدا شده بود توسط همین شخص به قتل رسیده بوده که درجریان بازجویی به آن اعتراف کرد.
**او یک قاتل سریالی است؟!
طباطبایی افزود: همان اوایل افتادن این اتفاق، توسط بازپرس اکبری به این نتیجه رسیدیم که پرونده آتنا می تواند برای ما سرنخ هایی از پرونده های قبلی که در گذشته رخ داده و سربه مهر مانده را حل کند.
وی اظهار کرد: حس ششم قضایی ما در این پرونده ما را با این مواجه کرد که ما با قتل سریالی مواجه هستیم و اگر برخی مواقع اطلاع رسانی نشده یا اطلاع رسانی به موقع انجام نشده و بصورت ناقص بوده از این حیث بود.
**پیام پدر و مادر آتنا برای مردم
پدر و مادر آتنا اصلانی نیز در پیامی به مردم پارسآباد مغان اظهار کردند که مردم داغدار مغان نمیدانم اگر شما همشهریان شریف شریک نالهها و غصههای ما در اندوه آتنا نمیشدید چگونه میتوانستیم از این مصیبت دق مرگ نشویم.
در ادامه این پدر و مادر داغدار با قدردانی از مردم گفتهاند: اشکها و نالههای سرزمین سرسبز مهربانی به همان اندازه بند دل ما را پاره میکند که پروازه پرونده کوچک خوشبختی ما؛ کاش بر میگشت و با خوشحال کردن شما اندکی از اندوه بزرگواران جبران میشد اما تقدیر الهی بر پرواز بیبازگشت او بود، از همه آنهایی که ما را این مصیبت تنها نگذاشتند سپاسگذاریم.
** آتنا در میان خیل جمعیت به خاک سپرده شد
مراسم تشییع و خاکسپاری آتنا اصلانی، دختر معصوم 7 ساله پارسآبادی امروز با حضور اقشار مختلف مردم و مسئولان استانی و شهرستانی در پارسآباد مغان برگزار شد و حاضران در غم و اندوه و ماتم پیکر این دختر معصوم را بدرقه خانه ابدی کردند.
**اعتراف به جنایت
هر چند مرد جنایتکار سعی داشت هر طوری شده خودش را بیگناه جلوه دهد، اما در نهایت مجبور به اعتراف شد و گفت: دو، سه روزی بود که با دیدن آتنا و طلاهایش وسوسه شده بودم. روز حادثه به مغازهام آمد که آب بخورد و چون کسی آنجا نبود، به طرفش رفتم.
خواستم نقشهام را اجرا کنم اما او شروع کرد به فریاد زدن. برای همین دستم را روی دهانش گذاشتم و وقتی بهخودم آمدم که دیگر نفس نمیکشید. ترسیده بودم و جسدش را داخل ساکی گذاشتم و آن را به پارکینگ بردم و در بشکه پلاستیکی مخفی کردم تا سر فرصت در محلی خلوت رها کنم اما چند روز بعد بهعنوان مظنون دستگیر شدم و رازم فاش شد.
**حضور ورزشکاران در خانه آتنا اصلانی
محمد نوازی، پیشکسوت فوتبال کشور به همراه تیم امید استقلال تهران در مجلس ختم آتنا اصلانی حضور پیدا کردند و با خانواده وی ابراز همدردی کردند.
**انتقال جسد به پزشکی قانونی
ناصر عتباتی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان اردبیل از انتقال جسد آتنا اصلانی دختر هفت ساله پارس آبادی که جنازه وی پس از بیست روز مفقودیت روز گذشته در پارکینگ خانه مسکونی قاتل کشف شد، به پزشکی قانونی خبر داد و گفت: با حضور سه پزشک متخصص در پزشکی قانونی، کالبدگشایی و نمونه برداری انجام شده و اظهارنظر تخصصی در این زمینه مستلزم بررسی آزمایشگاهی، سم شناسی و پاتولوژی است.
**کشف جسد آتنا در ظرف بزرگ
در نهایت با اعتراف قاتل پرونده، روز گذشته تیمی از ماموران آگاهی برای پیدا کردن جسد راهی خانه اسماعیل شدند و جسد آتنا را در حالی که در یک ظرف بزرگ داخل پارکینگ بود یافتند. جسد آتنا برای تحقیقات جنایی در مورد چگونگی قتل به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات همچنان ادامه دارد.
**التهاب اهالی پارس آباد
هنگامی که خبراین جنایت هولناک در پارس آباد پیچید، احساسات مردم پارس آباد را به شدت جریحه دار کرد و مردم در واکنش به این جنایت به خیابان مقابل محل کار و منزل قاتل آمدند و خواهان اشد مجازات برای قاتل آتنا شدند.
اعتراضات به حدی بالاگرفت که مردم به محل کار قاتل رفته و آن را به آتش کشیدند. به همین دلیل برای حفظ آرامش منطقه دادستان به میان مردم آمد و آنها را به صبر و آرامش دعوت کرد و به مردم پارس آباد قول داد عامل این جنایت هولناک به زودی مجازات خواهد شد.
**نزول خواری که قاتل شد
اسماعیل 42 ساله، در همان محله ای که پدر آتنا دستفروشی می کرد یک کارگاه رنگرزی داشت و صاحب دو فرزند است. او که در محل به بدنام بودن و نزول خواری نیز مشهور بود در روز حادثه هنگامی که آتنا از محل کار پدر خود به خانه بازمی گشت ربود و او را قربانی جنایت شوم خود کرد.
**دستگیری قاتل آتنا
اکبر صمدی فرماندار شهرستان پارس آباد در همین رابطه گفته بود: با بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته که در محل نصب بوده و پس از اعتراف یکی از مظنونان دستگیر شده در این پرونده سرانجام جسد این دختر 7 ساله در پارسآباد کشف شد و مراحل قانونی در این زمینه در حال انجام است. وی از مردم خواست تا آرامش خود را حفظ کنند تا پرونده مراحل قانونی خود را طی کند.
**شایعه خودکشی قاتل
رفته رفته با گذشت زمان اولین شایعه ها در خصوص گم شدن آتنا شکل گرفت، یکی از این شایعات مربوط به خودکشی فردی بود که گفته می شد کسی است که آتنا را ربوده بود، اما این خبر توسط فرماندار پارس آباد تکذیب شد و مشخص شد که این خودکشی هیچ گونه ارتباطی با گم شدن آتنا نداشته است.
**تجمع مردم و درخواست بازگشت آتنا به خانه
هر چه بیشتر از گم شدن آتنا می گذشت، اهالی پارس آباد نیز نگران تر می شدند. در سطح فضای مجازی مردم منطقه نیز به گمشدن آتنا با هشتگ های گوناگون مانند " آتنا جان سرعین هم چشم انتظار توست" و " آتنا جان شهری چشم انتظار توست " واکنش نشان دادند و برای پیدا شدن آتنا ابراز امیدواری کردند.
**واکنش ها به مرگ آتنا
معاون رئیس جمهور در امور زنان در صفحه اینستاگرامش به این حادثه واکنش نشان داد و نوشت: جنازه سلاخی شده آتنا اصلانی دخترک هفت ساله پارسآباد مغان در پارکینگ خانه مغازهدار همسایه پدرش پیدا شد. گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
پرویز پرستویی بازیگر سینمای کشور هم در اینستاگرامش این فاجعه را دردناک خواند و نوشت:
نمیدونم بگم !
مرگ ناگهانی
بگم!
این جنایت
بگم !
این
ناجوانمردی که در حق آتنا شده رو به خانواده آتنای عزیز تسلیت میگم!
نمیدونم بگم
این مرگ دلخراش رو به ملت ایران تسلیت میگم!
چون کافیه یه لحظه فکر کنیم آتنا فرزند خودمان بوده ..........
البته من خیلی شاخ در نیاوردم
چون ده سال کارکردن در دستگاه قضایی اونهم در داده جنایی
شاهد قتل های عجیبی بودم .......حتی بدتر از قتل آتنای عزیز...
امیدوارم از این اناامنی در جامعه ما جلوگیری بشه وبا این افراد که نمیدونم اسمشون و چی باید گذاشت برخورد جدی بشه و به اشد مجازاتشون برسند .اگرچه دردی رو از خانواده آتنا کم نمیکنه.
به هرحال این فاجعه رو به خانواده آتنا و ملت ایران تسلیت میگم
روح آتنای پاک و مظلوم شاد،وصبر برای خانواده محترم و داغدیده اش.......
**واکنش ربیعی به مرگ آتنا
علی ربیعی در نشست با روسای بهزیستی استانهای سراسر کشور گفت: خبر آتنا ما را تکان داد و حتی به یاد ستایش در ورامین افتادیم که آتنا در پارسآباد و ستایش در ورامین طی سال گذشته و امسال مورد تجاوز افرادی که ناامنی روانی داشتند، دچار شدند و چه کنیم که فرزندان خودمان را به گونهای آموزش دهیم که نه ارزشهای اجتماعی خدشهدار شوند و نه این کودکان قربانی مسائل تجاوز جنسی، چه کنیم که بچههایی که در معرض آزار جنسی قرار میگیرند خانوادههای خود را آگاه کنند تا دیگر شاهد ستایشها و آتناها نباشیم.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی افزود: باید در جامعه به معماری روانی و اجتماعی بپردازیم تا با پدیده تجاوز جنسی به کودکان مواجه نباشیم و در این باره پروژهها مطالعاتی شوند و به راهکارهایی در این راستا برسیم.
** آتنا قربانی سبک زندگی فردی و اجتماعی معیوب ما
آذر منصوری عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان در صفحه شخصی اش نوشت: سالها قبل متنی در شبکه های اجتماعی دست به دست شد با این مفهوم که " فقر یعنی دو النگو دستت باشد و دو دندان پوسیده در دهانت" . جمله قابل تاملی بود و بسیار آشنا با سبکهای زندگی تک تک ما! ****
چهار هفته قبل عکس دختری هفت ساله به نام آتنا با لباس فرم مدرسه در شبکه های اجتماعی دست به دست شد. این دختر گم شده بود و علاوه بر شهرش یک کشور دغدغه دار غیبتش شد. بالاخره جسدش پیدا شد آنهم نه در دوردستها که در قلمرویی امن نزدیک خانه که آتنا پدر دستفروشش را در آن حوالی همراهی میکرد و از مغازه ای که صاحبش را عمو خطاب میکرد و زمان تشنگی از آنجا آب میخورد. واکنشهای هیجانی به ماجرا متفاوت بود، از به سنگ بستن محل زندگی و کار قاتل تا خلق بسته های شعر و دکلمه و کلیپ برای آتنایی که معصومانه از دست رفت. در میان این همه همهمه های خبری، عکسها و گزارشها دو نکته قابل تامل بود: در یک طرف دختر بچه ای ژست گرفته در منزلی ساده و محقر با طلاهایی قابل توجه در دست و گوش و انگشت وجود داشت و در طرف دیگر قاتل معتادی که ظاهرا انگیزه قتلش وسوسه طلاها بوده و نه سوء استفاده جنسی و .... *
نیاز نیست قشقرق به راه بیاندازیم یا با نقشه های خیالی انتقام، سعی در ریختن آب آرامش به آتش هیجان خود داشته باشیم.اینکه همچنان اعتیاد در میان خانواده ها جولان میدهد،اینکه عدم تامین بموقع نیازهای جنسی در بطن جامعه همچنان عقده می آفریند، اینکه تعداد النگوهای یک دختر هفت ساله بیشتر از تعداد کتاب داستانهایش میشود،اینکه طلا مهمترین سرمایه یک زن میشود و ملاک ارزشیابی اجتماعی اش، اینکه با تولد یک دختر دغدغه ازدواج و جهیزیه و بزک کردنش مهمتر از درس و مدرسه میشود، همه و همه سبکهای معیوب خود ماست. ما چوب بی مسئولیتهای اجتماعی خود را میخوریم آنگاه که در مواجهه با یک تجاوز جنسی خدا را شکر میکنیم که این اتفاق برای ما نیافتاده است،یا با بی اعتنایی خیانتهای زنان و مردان را سبکی از زندگی تعریف میکنیم و در ارزشی ترین قضاوت نقش مرد را در این ماجرا تحسین و زن را تقبیح میکنیم و هکذا خشونت خانگی و خیابانی و... ****
ما به اعتماد هم محتاجیم. ما نمیتوانیم به بهانه بی اعتمادی محیط، پیله ای به دور خود ببافیم و فقط به خود فکر کنیم...ما مجبوریم تکرار میکنم مجبوریم بخوانیم و بدانیم. ما اگر آگاهی بدست بیاوریم نه تنها مردمی متعصب، هیجانی و انتقامجو نخواهیم ماند بلکه ساختارهای اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی کشور