چرا «عصبانیترین» مردم جهان شدیم؟
مؤسسه افکارسنجی «گالوپ» اعلام کرده است که بیشتر از 70 درصد مردم جهان تجربههای لذتبخشی از زندگی خود داشتهاند.
به گزارش جی پلاس، هزار و یک مشکل حلنشده داشته باشی معلوم است که با هر بهانهای زود از کوره درمیروی و عصبانی میشوی. شاید همه ما این جمله را بارها از زبان اطرافیانمان شنیده باشیم. وقتی همدیگر را درک نمیکنیم، وقتی شغل مناسب پیدا نمیکنیم، وقتی به اندازه کافی از رانندگی در خیابانهای شلوغ شهر لذت نمیبریم و با هر بهانهای بر سر اطرافیانمان فریاد میکشیم، میشویم عصبانیترین مردم دنیا. نظرسنجی اخیر گالوپ نشان میدهد، ایرانیها به همه این دلایل در سرلیست عصبانیترین مردم دنیا قرار گرفتهاند. در این نظرسنجی که براساس معیارهایی چون میزان ناراحتی و احساس نارضایتی و عصبانیت از زندگی روزمره انجام شده، بعد از ایران کشورهای عراق و سودان در ردههای دوم و سوم قرار گرفتهاند. جامعه آماری این نظرسنجی محدود است و قابل تعمیم به همه گروههای اجتماعی در ایران نیست، بااینحال، نارضایتیهای اجتماعی در میان طبقه متوسط رو به پایین و طبقات فرودست که بهدلیل افزایش بیکاری و رکود دامنهدار اقتصادی در سالهای اخیر شدت گرفته، میتواند مبنای پژوهشها و نظرسنجیهای بعدی در داخل ایران قرار گیرد.
70 درصد مردم زندگی لذتبخشی دارند
گزارش سالانه مؤسسه افکارسنجی «گالوپ» از احساسات جهانی در ابتدا به تعریفی مشخص از تجربههای مثبت و منفی مردم جهان پرداخته است و شاخصهای تجربیات مثبت آن را به مواردی چون: استراحت و آرامش روزانه، بازخوردهای رفتاری احترامبرانگیز، میزان شادی و خنده و یادگیری چیزهای هیجانانگیز و ادامهداربودن تجربههای خوشایند تقسیمبندی کرده است. این گزارش در تقسیمبندی تجربیات منفی نیز به مواردی چون: دردهای فیزیکی، نگرانیهای روزمره، ناراحتی، استرس و عصبانیت پرداخته است. نقشهای که در زیر آمده نشاندهنده تجربیات مثبت مردم جهان در سال 2016 بوده که در سال 2017 منتشر شده است. در این نظرسنجی بیشتر از 70 درصد مردم جهان تجربههای لذتبخشی از زندگی خود داشتهاند. در این تقسیمبندی پاراگوئه بیشترین میزان از تجربیات خوشایند و یمن کمترین میزان را دارا بوده است. درواقع یکی از دلایل کمبود تجربیات مثبت در کشورهای مشخصشده، وجود آزادیهای فردی و آزادی شبکههای اجتماعی بوده که این میزان را به حداقل رسانده است. در تقسیمبندی تجربیات منفی 36 درصد شرکتکنندگان در نظرسنجی، تجربیات نگرانکننده زیادی داشتند، 35 درصد استرس زیاد و 30 درصد دردهای فیزیکی و 22 درصد عصبانیت و ناراحتی را تجربه میکنند. در این نظرسنجی بیشترین میزان تجربیات ناخوشایند و منفی برای کشور عراق، سودانجنوبی و ایران و کمترین میزان برای قرقیزستان است.
ایران جزء عصبانیترینها
در قسمت سرلیست کشورهایی که بیشترین تعارضات احساسی را دارند، اکوادور، السالوادور و لیبی قرار دارند و ایران در رده آخر این تقسیمبندی قرار دارد. درواقع این گزارش حاکی از این است که ایران با 50 درصد، عراق 49 درصد و سودانجنوبی 47 درصد بوده و ایران جزء عصبانیترین کشورها قرار دارد. این گزارش براساس یک نظرسنجی در سال 2016 و از طریق مصاحبه تلفنی و چهرهبهچهره با هزار نفر بزرگسال 15ساله و بالاتر در 142 کشور جهان تنظیم شده است. در این گزارش مردم ایران با 50 درصد جمعیت عصبانی و عراق با 49 درصد و سودانجنوبی با 47 درصد عصبانیترین کشورهای دنیا معرفی شدهاند. یونان نیز با 67 درصد پراسترسترین کشور دنیا معرفی شده است. در این گزارش همچنین 70 درصد از مردم جهان گفتهاند که لذت زیادی میبرند و لبخند زده و احساس آرامش و احترام میکنند. طبق نظرسنجی مؤسسه گالوپ که سال 2015 نیز منتشر شده است، مردم ایران در کنار عراقیها «عصبانیترین» مردم جهان معرفی شدهاند. بلافاصله این پرسش شکل میگیرد که این نتیجه چگونه حاصل آمده است؟ در نظرسنجی این مؤسسه آمده است: مردم عراق، ایران و کامبوج بالاترین میزان «تجربههای منفی روزانه» در جهان را دارند؛ بنابراین مشخص میشود که بر چه اساسی به این نتیجه رسیدهاند. پرسشگران بر اساس سؤالاتی که در میان میگذارند به این نتیجه دست مییابند و دلیل معرفی ایرانیان و عراقیها بهعنوان عصبانیترین مردم جهان این بوده که ۴۹ درصد پاسخدهندگان در دو کشور گفتهاند: «به تازگی عصبانی شده بودند».
چرا «عصبانیترین» شدیم؟
درباره عصبانیبودن ایرانیان اما چند نکته یا عامل را میتوان برشمرد. طبق گزارشهای منتشرشده میتوان این نتایج را در مجموعهای از عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی مورد بررسی قرار داد. مورد اول احساس عقبماندن از دیگران یا به حق خود نرسیدن از عوامل عصبانیت است و در یک کلمه مقایسه با دیگری در متن یک مسابقه. شماری از مردم زندگی را عرصه «مسابقه با دیگران» میدانند، نه «مقایسه با دیروز خودشان». ریشه مشکل شاید در آموزشوپرورش باشد که بچهها در طول سالها یاد نمیگیرند با دیروز خودشان مقایسه شوند و از رشد و کسب اطلاعات بیشتر خود احساس شادمانی کنند. مورد بعدی این است که از نزدیک به 80 میلیون جمعیت ایران تنها 22 میلیون نفر شاغل هستند، به این معنی که در بیشتر موارد یک نفر کار میکند تا هزینههای چند نفر دیگر را تأمین کند و همین موجب فشارهای زیاد شده است و بخشی از خشم اجتماعی را باید ناشی از مشکلات اقتصادی و معیشتی دانست. علاوهبراین برخی از رسانهها که اتفاقا به بودجههای فراوان متکی و از حمایتهایی خاص برخوردار هستند، خشم و عصبیت را به عمد به جامعه تزریق میکنند. بخشی از این عصبانیت بیگمان ریشه در نوع رانندگی و فرهنگ آشفته ترافیکی ما بهویژه در کلانشهرها دارد. افزایش شدید نرخ تورم بهویژه در سالهای 90 تا 92 نیز بسیاری از مردم را به کار دوم و حتی سوم واداشته است. در دنیای مدرن اما این تفکیک، شادیآور است که 24 ساعت اینگونه تقسیم شود: هشت ساعت کار، هشت ساعت امور شخصی و اوقات فراغت و هشت ساعت خواب و استراحت. وقتی از دومی و سومی کم میکنیم و بر کار میافزاییم، آستانه تحمل افراد، پایین میآید و با کوچکترین موضوعی عصبانی میشوند.
دیدگاه تان را بنویسید