هر سال در فصل نقل و انتقالات، تنها چیزی که عاید فوتبال ایران میشود، گرانتر شدن لیگ است و آنچه از کف میرود، بیتالمال است.
به گزارش خبرنگار ورزشی جی پلاس؛ فصل نقل و انتقالات لیگ برتر از راه رسید و یک بار دیگر بحث جابجایی بازیکنان و مربیان داغ شده است؛ در این میان، رقم پولهای هنگفتی که در رسانهها منتشر میشود، بیش از هر چیزی نظرها را به سوی خود جلب میکند.
در ایران و در شرایطی که بحث اقتصاد مقاومتی چند سال است که مطرح شده، فوتبال، مجالی برای گردش آزادانه پول است؛ رقمهای درشتی که در چرخه فوتبال ایران وجود دارد، میتواند در برخی حوزهها تحول ایجاد کند. باشگاههای لیگ برتری هر سال، چند تغییر اساسی در ترکیب خود ایجاد میکنند و این تغییرات، هزینههای زیادی هم در پی دارند.
این اتفاق در فوتبال روز دنیا اصلا عجیب نیست و حتی میشود گفت در مقایسه با لیگهای معتبر دنیا، پولی که در ایران خرج میشود، بسیار ناچیز است اما این قیاس تنها در برابر لیگهایی صادق است که فوتبال کاملا حرفهای دارند؛ باشگاه ها دولتی نیست، مسیرهای و کانال های درآمدزایی مشخص و به رسمیت شناخته شده و به عنوان مثال، یک بازیکن با دریافت چند میلیون دلار، در طول دو یا سه سال، کاملا در اختیار باشگاه قرار میگیرد و خورد و خواب و تفریحش هم در کنار تمرین، از سوی باشگاه برنامهریزی میشود.
در ایران اما قراردادهای میلیونی جای خود را به قرارای میلیاردی دادهاند و تاسفانگیزتر اینکه بسیاری از قراردادها، یک قرارداد در سایه هم دارند که رقم انتقال را بیشتر میکند! شاید بتوان گفت این ابتکار زیانبخش، هنر دست مدیران سابق دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بود؛ چه ویلا و ماشینی که گفته می شد فتح اللهزاده در استقلال به بازیکنانش میداد و چه خودروهای لوکسی که برخی منابع خبری معتقد بودند رویانیان با ارتباطهای خودش وارد کشور میکرد و جدا از رقم قرارداد بازیکنان، به آنها میداد.
البته نباید از نظر دور داشت برخی قوانین عجیب و غریب سازمان لیگ هم در بروز این ابتکارها بیتاثیر نبود. در روزهایی که رقم قراردادها تازه به چند صد میلیون رسیده بود، سازمان لیگ قانون شگفتآور سقف قرارداد را مطرح کرد و باشگاهها هم برای دور زدن این قانون، قراردادهای متمم و در سایه را شکل دادند و روزی که سقف قرارداد برداشته شد، قراردادهای متمم هم از سایه به در آمدند و شد آنچه نباید میشد.
اکنون رقم قراردادها از چند صد میلیون فراتر رفته و کمتر بازیکن شناختهشدهای را مییابید که به قرارداد زیر یک میلیارد رضایت بدهد. جالبتر این که در میان میلیاردیها، بازیکنانی هستند که توان و هنرشان چند میلیون هم نمیارزد و گاهی تمام یک فصل را روی نیمکت یا حتی سکو سپری میکنند اما رقم قراردادشان برای فصل بعد کمتر که نمیشود هیچ، بیشتر هم میشود! حال چه کسی این وسط سود دلالی هنگفتی را در سایه به جیب می زند را مدیران ورزشی بهتر می دانند!
در کنار اینها، بازیکنان بیکیفیت خارجی هم هستند که غالبا از کشورهای اروپای شرقی مثل کرواسی، صربستان و اوکراین یا کشورهای آفریقایی راهی ایران میشوند و به جز یکی دو مورد، بقیه حتی کیفیت لازم برای نشستن روی سکو را هم ندارند. در این خریدها بیش از هر کسی، دلالها سود میبرند. مدیرانی که کار در فوتبال را بلد نیستند یا مربیانی که دلشان برای جیب باشگاه نمیسوزد و دنبال درآمد بیشتر هستند و در حالت بدبینانه، مدیران و مربیانی که نان دلالی و بدتر از آن "اگر 20 میلیون تومان می ارزید، بنویس 800 میلیون، 30 میلیون بیشتر به خودش بده و 750 میلیون را بالا بکش!! " زیر دندانشان مزه کرده، پای خارجیهای بیکیفیت را به بازار ایران باز میکنند.
باید پرسید چرا باشگاههای ایرانی حاضر میشوند این پولهای هنگفت را بپردازند؟ مگر برای به دست آوردن پول، زحمت نکشیدهاند که راحت تن به حیف و میل شدنش میدهند؟! پاسخ این سوال را مردم بهتر می دانند.
به گزارش جی پلاس؛ چرا با آغاز فصل نقل و انتقالات، باشگاههای متمول – بخوانید آنها که جیبشان به خزانه دولت وصل است – برای خریدن ستارههای واقعی یا پوشالی لیگ از هم سبقت میگیرند و برای این کار از بالا بردن قیمت بازیکنان هم ابایی ندارند؟
مثلا چرا بازیکنی که فصل قبل در تیمش حدود 300 میلیون تومان گرفته، در این فصل با پیشنهاد یک میلیارد و دویست میلیونی مواجه میشود؟ بدتر اینکه باشگاه دیگری هم پیدا میشود که 300 میلیون روی این پیشنهاد میگذارد و همینطور رقم بالا میرود!
وقتی پیش از لیگ امسال رقم قرارداد دو بازیکن داخلی در یکی از تیم های معروف به بیش از 5 میلیارد تومان می رسد! دیگر چه انتظاری باید داشت؟! آیا مدیران و مربیانی که اقدام به پرداخت این پول های مردمی می کنند، حاضرند در ازای موفق نبودن و نتیجه نگرفتن، جریمه ای از جیب شان بپردازند؟!
سه باشگاه استقلال، پرسپولیس و سپاهان گوی سبقت را از دیگران ربودهاند و بیشتری سهم را در بالا بردن قیمت بازیکنان ایفا میکنند. این سه باشگاه در کنار برخی باشگاههای صنعتی روز به روز گردش مالی لیگ را بیشتر میکنند اما رفتار حرفهای بازیکنان و تیمها روز به روز بیشتر افول میکند و اخلاق، هر روز بیشتر از روز قبل بین اسکناسها و چکها گم میشود.
این اتفاق اگر در داخل ایران باقی بماند جای امیدواری برای کنترل و حل آن وجود دارد اما از آنجایی که عطش تیمها در خرج کردن پول و خریدن بازیکنان دلالها زیاد است، کار به خارج از مرزهای ایران کشیده میشود و باشگاههای ایرانی یکی بیشتر از دیگری به بازیکنان و مربیان خارجی بدهکارند و پروندههای متعدد آنها در دادگاههای بینالمللی دست به دست میچرخد. باز هم رد پای سرخآبی پایتخت در این مورد بسیار پررنگ است.
پاسخ تمام پرسشها و تردیدها در یک عبارت خلاصه میشود؛ تیمداری دولتی!
تا زمانی که دولت، پول باشگاهها را میدهد، هیچ مدیری برای هدر رفتن پول و ولخرجی دلش نمیسوزد و هیچ باشگاهی حاضر نمیشود به قیمت نتیجه نگرفتن، صرفه جویی کند و فوتبال پایه را تقویت کند.
به گزارش جی پلاس؛ قانون میگوید باشگاهها باید درصدی از بودجهشان را در فوتبال پایه خرج کنند اما چنین امری هرگز درست و کامل انجام نمیشود. مدیران دولتی در باشگاههای دولتی که یا مستقیم زیر نظر وزارت ورزشاند یا وابسته به صنایع مختلف، پول بادآورده دولتی را خرج بازیکن میکنند ودر پایان هر فصل هم کلی بدهی بالا میآورند و اگر نتیجه خوبی نگرفته باشند، برکنار میشوند.
برکناری، تنها تنبیه مدیران ولخرج است و مدیر بعدی، برای ماندن و برکنار نشدن، خرج بیشتری میکند و بدهی بیشتری میتراشد و اینگونه میشود که باشگاهی مثل پرسپولیس بیش از 100 میلیارد و استقلال بیش از 80 میلیارد تومان بدهی داخلی و خارجی دارند و مدیران قبلی آنها هم بدون هیچ احساس تعهدی به هدر رفت پول دولتی، به هیچ دستگاه ناظری هم پاسخگو نیستند و حتی بعضا به بازگشت سر کار قبلی هم می اندیشند!
با این روند، نه ورزشگاهی ساخته میشود، نه فوتبال پایه رشد میکند، نه کاری پیش میرود و نه حتی لیگ برتر حرفهایتر میشود؛ تنها پول بیت المال بدون حساب و کتاب و نظارت نهادهای ناظر، هدر می رود و مسئولان کلان هم تنها به ناچیز بودن کل مبلغ گردش مالی فوتبال نسبت به سایر بخش ها و در ازای آن تامین بخشی از سرگرمی جامعه، دلخوش کرده اند و اهمیتی به حیف و میل شدن آن نمی دهند.