همسر شهید کاوه و دل تنگی هایی که ابدی شد

پایش را که از خانه بیرون می گذاشت دلتنگ می شدم غافل از اینکه این دلتنگی ابدی خواهد شد.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: در مدت سه ساله زندگی مشترک هیچ گاه برای مرخصی به خانه نیامد و هرگاه مأموریتی برایش پیش می آمد و بعد از چند ماه به خانه سر می زد، نگران می شدم و دوست داشتم زودتر برگردد منطقه، احساس می کردم با شرایطی که پیش آمده و جایزه ای که برای سرش تعیین کرده اند،[1] آنجا شرایط امن تر است...

پایش را که از خانه بیرون می گذاشت، دلتنگ می شدم اما بی هیچ گله ای دلتنگی هایم را پنهان می کردم بی خبر از آنکه باید روزی این دلتنگی ها را با مرور خاطرات، دیدن عکس ها و بر سر مزار رفتنش جبران کنم.

دوست داشتم بیشتر زنده می ماند و بیشتر خدمت می کرد. اگر قرار بود که زندگی از سر گرفته شود و محمود[2] به خواستگاری ام بیاید باز هم او را انتخاب می کردم.[3]

 
  1. نام شهید کاوه در لیست ترور بود و در شهر احتمال شهادتش بیشتر می شد. کومله ها هم برای سرش جایزه گذاشته بودند و در هر حال چه در منطقه و چه در شهر همه جا جانش تهدید می شد اما به نظر می رسید باز هم در میان رزمندگان آسیب کمتری متوجه ایشان می شد.
  1. شهید محمود کاوه، فرمانده لشکر ویژه شهدا که در هشتم شهریور ماه سال 65 در منطقه عمومی حاج عمران به شهادت رسید.

3.برگرفته از خاطره فاطمه عماد الاسلامی، همسر شهید.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید