«تجسّم عطوفت و رحمت در دیدگان نورانى مادر، بارقه رحمت و عطوفت ربّ العالمین است. خداوند تبارک و تعالى قلب و جان مادران را با نور رحمت ربوبیّت خود آمیخته آن گونه که وصف آن را کس نتوان کرد و به شناخت کسى جز مادران درنیاید.» (صحیفه امام؛ ج 16، ص 225) تنها همین چند جمله کافی است تا بی هیچ حرف و سخنی جایگاه و مقام و منزلت زن را در نگاه امام خمینی (س) به عنوان مجدد دین رسول خدا (ص) در عصر حاضر فهمید و درک کرد.
منصوره جاسبی ـ جی پلاس: امام خمینی (س) در برخوردها و دیدارهای مختلف با بانوان از قشرهای متفاوت جامعه، به نقش، جایگاه و رسالت آنان اشاره می کنند و آن را به ایشان گوشزد و یادآوری.
جمله معروف از دامن زن مرد به معراج می رود، سال ها بر دیوارهای شهر نقش بسته بود و یادآوری کننده منزلت زن در دیدگاه ایشان بود. امام خمینی در دیدار با قشرهای مختلف مردم و در سالروز میلاد صدیقه طاهره (س) می فرماید: «زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش دِه زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن مرد به معراج مى رود. دامن زن محل تربیت بزرگ زنان و بزرگ مردان است. روز بزرگى است، یک زن در دنیا آمد که مقابل همه مردان است. یک زن به دنیا آمد که نمونه انسان است. یک زن به دنیا آمد که تمام هویت انسانى در او جلوه گر است. پس روز، روز بزرگى است؛ روز شما زنان است.» صحیفه امام؛ ج 7، ص 341
پیر جماران صلاح و فساد جامعه را از صلاح و فساد زنان دانسته و اشاره می کند: «نقش زنان در عالم از ویژگیهاى خاصى برخوردار است. صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه مى گیرد. زن، یکتا موجودى است که مى تواند از دامن خود افرادى به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه، بلکه جامعه ها به استقامت و ارزشهاى والاى انسانى کشیده شوند و مى تواند بعکس آن باشد.» (پیام به ملت ایران به مناسبت روز زن، صحیفه امام؛ ج 16، ص 192)
او که خود پرورش یافته مکتب رسول خداست و هر چه دارد از اجداد طاهرینش به ارث برده است و در همه احوال چه پیش از پیروزی و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی سعی داشته تا عنایت اسلام را به زنان به اثبات برساند، در دیدار با بانوان قم می گوید: «اسلام نظر خاص بر شما بانوان دارد. اسلام در وقتى که ظهور کرد در جزیرة العرب، بانوان حیثیت خودشان را پیش مردان از دست داده بودند؛ اسلام آنها را سربلند و سرافراز کرد، اسلام آنها را با مردان مساوى کرد. عنایتى که اسلام به بانوان دارد بیشتر از عنایتى است که بر مردان دارد. مردان بر ملتها حق دارند و زنها حق بیشتر دارند.» صحیفه امام، ج6، ص299-300
خمینی کبیر نقش زن را در جامعه تا جایی پیش می برد که گرفتن زنان انسان ساز را از جامعه مایه انحطاط و شکست آن می داند آنجا که می فرماید: «قرآن کریم انسان ساز است، و زنها نیز انسان ساز. وظیفه زنها انسان سازى است. اگر زنهاى انسان ساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد، شکست خواهند خورد، منحط خواهند شد. زنها هستند که ملتها را تقویت مى کنند، شجاع مى کنند. بانوان از صدر اسلام- در صدر اسلام- با مردان در جنگها هم شرکت داشته اند. مقام زن مقام والاست؛ عالى رتبه هستند. بانوان در اسلام بلند پایه هستند.» (همان؛ ص 300)
آن حضرت به پیشرو بودن زنان در نهضت و تحول آنان اشاره می کند و می گوید: «خانمهایى که در قبل وضعشان یک نحو دیگرى بود و رژیم آنها را به یک مسائل دیگرى مشغول کرده بود، متحوّل شدند به کسانى که در مقابل رژیم ایستادند و با برادرها همدوش بلکه مقدّم در این نهضت شرکت کردند و این تحولها، تحولهاى اعجازآمیز بود.» (سخنرانی در جمع گروه تحقیقات و تبلیغات دانشکده علوم اصفهان؛ صحیفه امام؛ ج 9 ص 197)
امام خمینی نه در کلام که در رفتار و عمل نیز به خوبی در مواجهه با همسر مکرمه، دختران و عروس ها و نوه های خود این باور را به اثبات رساندند و نمونه های بسیاری در سیره عملی شان دیده می شود. تنها کافی است نامه ها به همسر و بانو فاطمه طباطبایی را اندکی مرور کنیم تا به نوع نگاه ایشان به زن به عنوان موجودی الهی پی ببریم.
در یکی از نامه های امام به بانو خدیجه ثقفی آمده است: «تصدقت شوم؛ الهى قربانت بروم، در این مدت که مبتلاى به جدایى از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند.» (صحیفه امام؛ ج 1، ص 2)
یا در یکی از یادداشت هایشان به دکتر فاطمه طباطبایی می نویسند: «و تو اى دختر عزیزم که غوره نشده حلوا شدى بدان که یک روزى خواهى بر جوانى که به همین سرگرمى ها یا بالاتر از آن از دستت رفت همچون من عقب مانده از قافله عُشاق دوست، خُداى نخواسته بار سنگین تأسّف را به دوش مىکشى. پس از این پیر بینوا بشنو که این بار را به دوش دارد و زیر آن خم شده است، به این اصطلاحات که دام بزرگ ابلیس است بسنده مکن و در جستجوى او- جلّ و علا- باش، جوانى ها و عیش و نوش هاى آن بسیار زودگذر است که من خود همه مراحلش را طى کردم و اکنون با عذاب جهنّمى آن دست به گریبانم و شیطان درونى دست از جانم بر نمىدارد تا- پناه به خداى تعالى- آخر ضربه را بزند. ولى یأس از رحمت واسعه خداوند خود از کبائر عظیم است، و خدا نکند که معصیت کارى، مُبتلاى به آن شود.» (صحیفه امام، ج20، ص 165-166)
اینها تنها شمه ای بود از باور خمینی روح الله نسبت به زن و جایگاه والا و ویژه او در خانواده و جامعه.