سخنان منتشر نشده اصغر فرهادی درباره حسن روحانی، سانسور و آزادی بیان

روزنامه تایمز لندن در مصاحبه‌ای با اصغر فرهادی؛ گزارشی از زندگی؛ نگاه؛ اندیشه و آثار آینده این فیلم‌ساز ایرانی ارائه داده است.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، روزنامه تایمز لندن به تازگی مصاحبه‌ای منتشر نشده از اصغر فرهادی را منتشر کرد. متن کامل این مصاحبه که روز گذشته، ۱۳ مارس۲۰۱۷، منتشر شده به روایت خبرنگار تایمز به شرح زیر است:

من در تابستان سال ۲۰۱۶ در یک قایق تفریحی در کن با «اصغر فرهادی» کارگردان ایرانی دیدار کردم. وی که از سوی «مایک لیگ» منتقد فیلم، به‌عنوان «یکی از بزرگترین فیلمسازان جهان» نامیده شده است، هم‌اینک در فستیوال کن است تا آخرین فیلم خود با عنوان فروشنده را به نمایش بگذارد. این فیلم به داستان زندگی زیرپوستی و بحث‌برانگیز یک معلم در تهران اشاره دارد که ارزش‌های لیبرالش در زمانی که همسرش از سوی یک مرد غریبه مورد هجوم قرار می‌گیرد را زیر سوال می‌برد.

اگر فیلم در این اسکار نامزد شود، همه‌ چیز تغییر می‌کند. درصورتی که این فیلم در اسکار موفق به کسب جایزه شود، دومین اسکاری خواهد بود که وی تاکنون کسب کرده است. البته این مراسم تحت‌الشعاع ممنوعیت مسافرت شهروندان چندین کشور ازسوی «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری آمریکا قرار گرفته است.

فرهادی با اعلام عدم حضور در این مراسم؛ از «انوشه انصاری» که یک مهندس و فضانورد زن ایرانی متولد آمریکا است، خواسته با خواندن بیانیه وی در این مراسم، جایزه را تحویل بگیرد. کارگردان ایرانی در این بیانیه اعلام کرد «به دلیل احترام» به کسانی که «تحت تاثیر این قانون غیرانسانی»‌ قرار دارند، قانونی که «جهان را به آمریکا و دشمنانش تقسیم می‌کند» در این مراسم غایب است.

وی افزوده است: «این قانون منجر به ایجاد ترس و دلهره بوده و توجیهی فریبکارانه برای جنگ و تجاوز است. فیلمسازان می‌توانند از دوربین خود برای ثبت مشخصه‌های زندگی مشترک انسان‌ها و شکستن برچسب‌ها و انگ‌ها استفاده کند.»

تنها چند ساعت قبل از آنکه مراسم اسکار شروع شود، «صادق خان» شهردار لندن در میدان ترافالگار فیلم فروشنده را به نمایش گذاشت. خان به مردمی که در این میدان گرد‌هم آمده بودند، گفت: «ترامپ نمی‌تواند مرا ساکت کند. ما در کنار اصغر فرهادی، یکی از بزرگترین کارگردانان جهان ایستاده‌ایم.»

قایقی که در آن به دیدار فرهادی رفته‌ایم توسط آرته، کانال تلویزیونی فرانسوی آلمانی که این فیلم را تامین مالی کرده است، کرایه شده است.

حتی پیش از انتخاب ترامپ نیز احتمال اسکار بسیار برای فرهادی زیاد بود. «فروشنده» نامش را از نمایش «آرتور میلر» با نام مرگ فروشنده گرفته است که در آن عماد، «شهاب حسینی» و همسرش رعنا، «ترانه علیدوستی» در آن حضور دارند. فرهادی فکر می‌کند که رابطه‌ای بین آمریکای پس از جنگ جهانی در نمایش میلر و ایران امروز پس از تحریم‌ها وجود دارد. هر دو دوره نمایش‌گر امید و تلاطم هستند.

وی می‌گوید: «رابطه بسیار قوی‌ای بین تحولات تهران در این روز‌ها و تحولات نیو‌یورک در زمان این نمایش وجود دارد. این تحولات سریع و شگرف بوده و همه‌چیز بدون اینکه بدانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، تخریب شده است. مرگ فروشنده با این تغییرات روبرو می‌شود و به آنها می‌پردازد. تغییراتی که در آمریکا و در جریان جنگ جهانی دوم رخ داده است. آخرین حرف‌های این نمایش این است: «ما آزادیم … ما آزادیم.» برخی ممکن است بگویند که آمریکا هم اینک کمتر آزادی دارد اما ایران هم اینک نسبت به گذشته بسیار آزادتر است.»

فروشنده به عرصه‌های مشابهی می‌پردازد، ماهیت در حال تغییر ازدواج در ایران و بروز تمایلات به غرب. فرهادی فیلم جدایی را در ایران ساخت و فیلم گذشته را نیز بیرون از سرزمین مادری خود ساخته است.

هر‌چند در فیلم فروشنده، ایران فضایی است که ارزش‌های لیبرالی در آن ریشه دوانده است و جایی نیست که باید از آن گریخت یا برحسب وظیفه به آن بازگشت. فرهادی می‌گوید: «دولت «حسن روحانی» که میانه‌رو است و از سال ۲۰۱۳ قدرت را به دست گرفته بسیار بهتر از دولت قبلی است.»

فرهادی می‌گوید که تهران درحال تغییر است اما این تغییرات مدرنیزاسیونی نیست که به راحتی بتوان در رابطه با آن سخن گفت. سرعت و شور این تغییرات آنقدر دیوانه‌‌کننده است که نمی‌توان گفت به کجا ختم خواهد شد. وی می‌افزاید که در فروشنده؛ عماد معلمی با ذهنی باز و لیبرال است و هنگامی که کشف می‌کند که همسرش مورد حمله قرار گرفته بسیار حساس و زودرنج می‌شود. واکنشی که وی از خود بروز می‌دهد برای کسی که احساس می‌کند همسرش در خطر است، بسیار محافظه‌کارانه است. به همین دلیل است که من می‌گویم که این مدرنیزاسیون بسیار سطحی‌ست و سنت همچنان پابرجاست.»

فرهادی می‌گوید که عماد مانند یک «لیام نیسون» ایرانی خشمگین نمی‌شود و انتقام نمی‌گیرد. خشونتی که وی بروز می‌دهد، میانه‌روانه است، البته همچنان شوکه‌کننده است. تم فیلم به گفته فرهادی «خشونتی است که شخصی که مرتکب آن می‌شود خود را مستحق این عمل دانسته و احساس می‌کند حق داشته است..»

البته فرهادی نمی‌خواهد چنین تشبیهی در فیلم ارائه دهد. وی کارگردان ریزه‌کاری‌ها و نشانه‌هاست و شعار نمی‌دهد و پتک نمی‌کوبد (زمخت حرف نمی‌زند). به نظر می‌رسد که این رویه و منشی است که به واسطه بودن در ایران کسب کرده است. وی در این خصوص می‌گوید: «سانسور همیشه در اطراف ما بوده است. این سانسور‌ها همیشه زبان ما را تحت تاثیر قرار داده است. ما روش سخن گفتنی داریم که همیشه به ما اجازه می‌دهد تا مطالب را غیرمستقیم بیان کنیم.»

به‌طور قطع به همین دلیل است که وی فیلم‌های سیاسی می‌سازد. «دو طریق برای ارائه یک بیانیه و مانیفست اجتماعی وجود دارد: شما یا باید قدرت را نقد کنید یا اینکه جامعه را. من نمی‌خواهم در رابطه با اینکه کدام بهتر است قضاوت کنم اما فکر می‌کنم که دومی بهتر است. به نظر من فیلم سیاسی فیلمی است که در آن سیاست و سیاست‌ورزی به روشنی و شفافیت بیان نشود.»

به واسطه اینکه وی در چنین شرایطی قرار گرفته است، دیگر به نظر می‌رسد عجله‌ای برای خروج از ایران ندارد. وی می‌گوید: «به‌رغم همه این سختی‌ها چیزی صادقانه‌تر و آسان‌تر برای فیلم ساختن به زبان مادری وجود دارد.» در حال حاضر ساختن فیلم کمتر نگران‌کننده و استرس‌زاست، «چراکه من راحت‌تر بودجه دریافت کرده و افراد بیشتری تمایل دارند تا با من کار کنند. البته درعین حال برخی بیشتر نسبت به من حساس هستند و آنها می‌دانند که فیلم‌های من در سراسر جهان دیده می‌شود. بنابراین به نوعی می‌توان گفت که این موضوع پیچیده‌تر شده است.»

در هر حال نفوذ و گستره بین‌المللی این کارگردان در حال گسترش است و برای پروژه بعدی خود قرار است با «خاویر باردم» و «پنه لوپه کروز» در اسپانیا کار کند. این فیلم که هنوز نامی برای خود دریافت نکرده است در رابطه با یک خانواده کارگران معدن است و قرار است ازسوی شرکت «پدرو آلمودوار» تهیه و تولید شود. «الکساندر مالت گای» یکی از تهیه‌کنندگان این اثر می‌گوید: «‌این اثر یک تریلر روان‌شناسانه است که تم‌های آگاتا کریستی در آن وجود دارد.»

 

دیدگاه تان را بنویسید