جی پلاس؛ معنای واژه «رضا» یعنى «پسندیده»، «مورد پسند» و «مورد رضایت»؛ اما عالم، فقیه و اندیشمند بزرگ جهان تشیع به نام «ابو جعفر محمّد بن علىّ بن حسین بن موسى بن بابویه قمّى»، معروف به «شیخ صدوق» که در شهر رى می زیست و مؤلّف کتاب «عیون اخبار الرضا علیه السلام» است در این کتاب درباره علت ملقب شدن امام هشتم به «رضا» به دو گزارش از امامان معصوم اشاره می نماید.
در گزارش اول اشاره شده که امام موسی بن جعفر، فرزند بزرگوارش امام هشتم را با این لقب صدا میزد. و در واقع پدر، ایشان را ملقب به «رضا» نموده است.
در گزارش دوم شخصی همین سوال را از امام جواد علیه السلام می پرسد و آن حضرت علت ملقب شدن امام هشتم به «رضا» را بیان می کنند
گزارش اول
حضرت عبد العظیم از سلیمان بن حفص روایت کرده که گفت موسى ابن جعفر علیهما السلام فرزندش على را «رضا» خطاب می کرد و او را به این عنوان نام می برد و می گفت: فرزندم «رضا» را بگوئید نزد من بیاید و یا به فرزندم رضا چنین گفتم و یا فرزندم رضا چنین گفت و هر گاه او را مورد خطاب قرار می داد وى را «ابو الحسن» نام می برد.[1]
گزارش دوم
از احمد بن محمّد بن ابى نصر بزنطىّ نقل شده است که گفت: به امام جواد علیه السّلام عرض کردم: گروهى از مخالفین شما می پندارند که چون مأمون پدر شما را براى ولایت عهدى خود پسندید و برگزید، ایشان را «رضا» نامید.
حضرت جواد علیه السّلام فرمودند: به خدا دروغ مى گویند، خلاف مى گویند، بلکه خداوند- تبارک و تعالى- او را «رضا» نامید، زیرا او براى خداوند- عزّ و جلّ- در آسمانش، و براى رسولش و ائمّه بعد از او علیهم السّلام در زمینش مرضیّ بود.
بزنطى گوید: عرض کردم: آیا مگر سایر پدرانتان علیهم السّلام براى خدا و رسولش و أئمّه علیهم السّلام راضى نبودند؟
حضرت فرمود: چرا.
عرض کردم: پس براى چه از این میان فقط پدرتان «رضا» نامیده شده است؟
فرمود: چون همان طور که دوستان و طرفدارانش به ایشان رضایت داده و ایشان را پذیرفتند، مخالفین نیز ایشان را قبول کرده، به ایشان رضایت داده بودند، و این حالت براى پدران و اجداد ایشان اتّفاق نیفتاد؛ و لذا، از بین آنان فقط ایشان «رضا» نامیده شده اند.[2]
پی نوشت:
[1] . شیخ صدوق، ترجمه عیون اخبار الرضا ع، مترجم حمید رضا مستفید و علی اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، 1372ش، ج1، ص25.
[2] . شیخ صدوق، ترجمه عیون اخبار الرضا ع، مترجم حمید رضا مستفید و علی اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، 1372ش، ج1، ص24-25.
دیدگاه تان را بنویسید