چگونه می توان در مسیر به خطا رفته ورزش، به مقصد مطلوب رسید؟!
به گزارش سرویس ورزشی جی پلاس؛ هر کشوری برای خود ورزش مخصوصی دارد که در آن، بهترین نتایج را در سطح قاره و جهان کسب میکند. در آمریکا بیسبال، راگبی و بسکتبال حرف اول را میزنند، کاناداییها در هاکی روی یخ بهترین هستند، در اتریش اسکی محبوبترین و موفقترین رشته است، هندیها در کریکت اول جهان هستند و برزیلیها در فوتبال و والیبال حرفهای زیادی برای گفتن دارند. در ایران اما می توان کشتی را به تعبیری ورزش اول کشور دانست چرا که بیشترین موفقیتهای جهانی و المپیکی ایران هم در این رشته به دست آمده اما فرق بزرگی بین ماهیت ورزش در ایران و سایر کشورها وجود دارد.
در تمام کشورهای صاحب ورزش، بیشترین سرمایهگذاری دولتی در ورزشهای پایه مانند دوومیدانی، شنا و ژیمناستیک انجام میشود. ورزش در بسیاری از کشورهای توسعه یافته ماهیتی همگانی دارد و مهم است که همه مردم سهمی از ورزش داشته باشند و بتوانند به صورت مستمر ورزش کنند. وقتی جامعه ورزشکار باشد و کودکان از همان سنین پایین با ورزش کردن انس بگیرند و ورزشهای پایه انجام دهند، طبیعتا هم جامعه به لحاظ جسمی و روانی سالمتر خواهد بود و هم زیرساخت بدنی لازم برای کشف و پرورش استعدادها فراهم میشود.
متخصصان امر استعدادیابی تاکید میکنند که لازمه پیشرفت ورزش و یافتن استعدادهای ویژه و خاص برای هر ورزشی، پرداختن کودکان در سنین پایینتر از 10 سال به ورزش ژیمناستیک است. در ایران اما مردم، جوانان و همینطور نوجوانان با شرایط متفاوتی از امکانات و البته سیاستگذاری و برنامه ریزی دولتها در امر ورزش مواجه هستند!
آیا در کشورمان امکانات کافی برای ورزش کردن در رشته های خاص و پایه ای چون ژیمناستیک و... وجود دارد؟ یا حداقل برای پرداختن به رشته های دیگر، ظرفیت و امکانات باشگاه ها برای خدمت به عموم مردم کافی است؟ یا اینکه همین تعداد کم از باشگاه ها، هزینه هایی در حد درآمد همه مردم طلب می کنند؟ آیا همه کودکان ایرانی میتوانند در سنین ابتدایی، آزادانه و بدون خطر ورزش کنند یا به دلایل مختلفی مانند بیپولی، کمتوجهی یا فساد برخی باشگاهها از این امکان بیبهرهاند؟ هنوز بحث سوءاستفاده از کودکان در برخی مدارس فوتبال داغ است؛ اتفاقی که گفته شده فقط در فوتبال رخ نمیدهد و شاید آن چه از فساد در فوتبال نمایان شده تنها درصد کمی از چیزی است که در کل ورزش ایران وجود دارد.
در هر حال پاسخ ها عمدتا منفی است و ساده انگارانه است اگر تمام ضعف ها و کمبودها را به گردن وضع اقتصادی نامطلوب، تحریم و امثالهم بیااندازیم چرا که وضع فعلی با پشت پرده ویرانه ای که دارد، نتیجه سیاستگذاری و تصمیم گیری های به خطا رفته است...!
بنابر قانون یک درصد از منابع مالی کلیه وزارتخانه ها و دستگاه ها می بایست صرف ورزش شود که تاکید شده حتما در امر ورزش همگانی باشد. این اعتبار مالی اگرچه کافی نیست اما در شرایط فعلی کم هم نیست. البته این خود نیازمند سازماندهی و برنامه ریزی جامع است تا اعتبارها هدفمند و عادلانه در سراسر کشور هزینه شود. در عین حال اما هر ساله شاهد دور خوردن این قانون توسط دستگاه ها و مدیران شهرت طلب هستیم که این اعتبار ملی را صرف هزینه های بی رویه باشگاه های ورزش قهرمانی کرده تا شاید از این نمد کلاهی هم برای خود ببافند!
برای موفقیت در ورزش و در عین حال رسیدن به قلههای پیروزی و کسب مدالهای رنگارنگ در رقابتهای بزرگ، فقط یک راه وجود دارد! توجه و سرمایهگذاری دولتی در ورزش صرفا باید معطوف به ورزش همگانی و رشته های پایه باشد. البته منظور از ورزش همگانی آنی نیست که اکنون توسط فدراسیون ورزشهای همگانی در ایران انجام میشود که بیشتر به یک شوی تبلیغاتی ورزشی شبیه است!
ورزشی که در گستره آن تمام مردم آزادانه و با کمترین هزینه بتوانند از امکانات برابری برای انجام ورزش بدون هزینه یا با هزینه بسیار اندک داشته باشند. لذت بردن مردم از ورزش، جدا تمام تاثیرهای جسمی و روحی که به ایجاد جامعه سالم می انجامد، استعدادها را بیش از پیش در معرض شکوفایی قرار داده و میل به ورزش قهرمانی را میان نوجوانان و جوانان ورزشکار بیشتر می کند و آنها از طریق باشگاه های حرفه ای سرمایه گذار می توانند مسیر پیشرفت در ورزش قهرمانی را طی کنند.