همراه با امام خمینی در روزهای منتهی به انقلاب اسلامی؛ امروز هجدهم بهمن

امام خمینی در جمع اهالی کردستان: ما که مى ‏بینیم الآن اسلام در معرض خطر است، بر همه ما لازم است که دست به هم بدهیم و از آن اشتباهاتى که در سابق بوده دست برداریم، دستهایى را که مثل سابق [مى ‏خواهند] ما را از هم جدا کنند قطع کنیم.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار تاریخ و اندیشه جی پلاس، امروز هجدهم بهمن ماه است و دیدارهای قشرهای مختلف مردم با امام به همان شور روز اول ادامه دارد، و این دیدارها گاهی با سخنرانی نیز همراه می شود. سخنرانی در جمع قاضیان و وکلای دادگستری از جمله این موارد است که در ادامه می آید:

«اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم

 بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

من از جهتى باید اظهار تأسف بکنم، و از جهتى باید اظهار شادمانى. آنکه موجب اظهار تأسف است این است که طبقات ملت ایران به واسطه فعالیتهاى اجانب همچو از هم دور شدند که ما در تمام عمر مواجه با این وجوه کریمه نشدیم؛ و هر کدام- هر صنفى- در یک طرف واقع شدند: دانشگاهى در یک طرف بود، روحانى در یک طرف بود، قضات دادگسترى در یک طرف بودند، علماى روحانى در یک طرف بودند، و وکلاى دادگسترى همین طور. و این دستى بود که از اجانب در این مملکت فعالیت مى ‏کرد.

کارشناسهاى آنها که از سابق الایام مطالعه کردند این ممالک شرق را و زمینهاى اینجا را، وجب به وجب رفتند و گردش کردند و چیزهاى مادى که در آن بوده است کشف کردند. روحیات ما و طوایف ما را و آن چیزهایى که ما به آنها مُتمسّکیم، اینها را مطالعه کردند. بر اثر مطالعه ‏اى که اینها کردند یافتند که اگر مذهب در بین این مردم باشد و همه تحت یک لوا باشند، نمى‏ توانند بر اینها غلبه کنند و این خزاین را ببرند؛ و کوشش کردند اینها براى اینکه تضعیف کنند مذاهب را، و اصل مذهب را بگویند که اینها چیزهایى بودند که قدرتمندها درست کردند؛ اینها افیون جامعه است! اصل دیانتْ افیون جامعه‏ است! و این براى این بود که مى ‏خواستند که مذهب را در نظر مردم و در نظر روشنفکرها نازل کنند، و از دست بدهند اینها اعتصام به مذهب را. در صورتى که کسى که به تاریخ انبیا توجه بکند، مى‏ بیند که انبیا از توده‏ ها درآمدند و حمله کردند به قدرتمندها. از بین همین توده ‏ها. حضرت موسى یک شبانى بود با یک عصا، از همین توده‏ ها، بر ضد فرعون قیام کرد تا آنجا که رساند. پیغمبر خودمان که تاریخش نزدیک است، و همه آقایان لابد مى ‏دانند، این یک شخصى بود که از همین توده‏ ها و جمعیتها بود و با همینها بود؛ و از بدو بعثت تا آخر با قدرتمندها و باغدارها و مُکنَت دارها و سرمایه دارها همیشه در جدال بود. پیغمبرها از این توده‏ ها بودند و قدرتمندها را مى ‏ترساندند، نه از قدرتمندها بودند براى اینکه توده ‏ها را [خام‏] بکنند. این یک مطلبى است که واضح است لکن دست تبلیغات اجانب خیلى قوى است.

از آن طرف دیدند که خوب بین خود اقشار ملت، اگر اینها با هم متحد باشند، باز هم آن منافعى که مى‏ خواهیم ببریم نمى‏ توانیم ببریم؛ بین اقشار این ملت ما اختلاف بیندازیم. اول متوجه شدند به روحانیت. در زمان رضا خان- اگر کسى یادش باشد، آقایان هر کدام یادشان باشد- همچو روحانیت را کوبیدند که دیگر نه خطیبى براى ما گذاشتند نه امام جماعتى، تمام را کوبیدند. نه مجلسى، مجلس خطابه ‏اى براى ما ماند. و در بین ملت آن طور اینها را ذلیل کردند که حتى شوفرها ملاها را به اتومبیلها گاهى نمى‏ نشاندند، مى‏ گفتند نمى‏ نشانیمت در اتومبیل! ملا را نمى‏ نشانیم در اتومبیل. تضعیف کردند روحانیت را. از یک طرف اختلاف بین احزاب درست کردند؛ و این هم یک راه اختلافى شد که اینها به سرِ هم زدند، و این هم یک بساطى شد. دانشگاهى را با دانشگاههاى ما[۱] از هم جدا کردند. آنها اینها را یکجور طرد مى ‏کردند، اینها آنها را یکجور طرد مى ‏کردند. و اینها که تفصیلش زیاد است و من هم حالم مقتضى نیست. خود آقایان باید متوجه باشند که همه اینها عواملى بود که این ملت، که باید یکپارچه در تحت یک لوا ملیت خودشان را حفظ کنند، این یکپارچگى را از اینها بگیرند و اینها را با هم مختلف کنند، بلکه دشمن کنند با هم. این جهتى است که موجب تأسف است. و لهذا قبل از این نهضت، ما هیچ وقت با شما آقایان مواجه نبودیم، و با یک طایفه دیگر مواجه بودیم.

آنچه اسباب خوشحالى است این است که این نهضت اسلامى ایران موجب شد که این اختلافات رو به نقصان گذاشت و رو به نابودى. دانشگاه با دانشجویان دینى ما با هم شدند. الآن این مجلسى که از آقایان قضات و آقایان وکلاى دادگسترى هست، هیچ وقت براى ما نبوده است. حالا ما با شما مواجهیم و درددلها را با شما مى ‏خواهیم بکنیم. ما زیاد درددل داریم آقا. و آن درددلى است که شماها دارید.

ما پنجاه سال است که هیچ چیز آزاد نداشتیم. همه شما مى ‏دانید، از آن وقتى که رضا شاه آمد تا الآنى که من اینجا نشسته‏ ام، ما غیر از اینکه حالا- اخیراً شده است- ما هیچ چیز آزاد نداشتیم. نه مطبوعات آزاد داشتیم، نه یک دادگسترى مستقل داشتیم، نه یک کانون وکلاى مستقل. همه‏ اش آنها تصرف داشتند. نه یک دانشگاه داشتیم، نه مى‏ توانستند جوانهاى ما را تربیت صحیح بکنند ... اینها را عقب نگه داشتند. فرهنگ ما یک فرهنگى است که برمى ‏گرداند بچه‏ هاى ما را به طرف عقب. یک باب مفصلى است اینکه راجع به فرهنگ، اینها چه کردند.

از آن طرف، مراکزى که براى فحشا درست کردند در تمام کشور، خصوصاً در تهران. این همه مراکز فحشا در تهران و اطراف تهران درست شد. جوانهاى ما را کشیدند به این مراکز، و در آن مراکز این نیروى انسانى ما را از بین بردند. از آن طرف، اقتصاد ما را به آن طور که مى‏ بینید رساندند. کشاورزى ما را آن طور که ملاحظه مى‏ کنید عقب بردند و از بین بردند. و همه چیز ما الآن از بین رفته است. از آن طرف، ارتش ما یک ارتشى است که‏ مستشارهاى امریکایى و مستشارهاى اسرائیلى بر آن حکومت مى‏ کند. اینها مصیبتهایى است براى این مملکت و براى ما.

این ملت الآن ایستاده است و مى‏ گوید که ما مى‏ خواهیم آزاد باشیم. این یکى از حقوق بشر است- که همه عالَم این معنا را قائلند- و مى‏ گویند ما مى‏ خواهیم مستقل باشیم. این هم یکى از حقوقى است که هر کسى سرنوشت خودش باید دست خودش باشد. و مى‏ گویند ما یک حکومت عدل مى‏ خواهیم، حکومت عدل اسلامى مى‏ خواهیم. این هم آرزوى هر آدمى است که یک حاکمى باشد براى آن حکومت بکند که بعد از چند وقتى جیبهایش را پر نکند و از این مرز برود! شما ملاحظه بکنید که بعد از سى و هفت سال که این آدم حکومت داشته است در اینجا، حکومت غیر قانونى داشته در اینجا، چقدر اینها از منافع ما بردند و خوردند و از بین بردند. الآن بانکهاى امریکا و انگلستان و سوئیس و کذا پر است از مالهاى ملت ما که به دست اینها ثبت شده است، در اسم اینها ثبت شده است. و ما امیدواریم که یکوقت دادگسترى ما به عرض ملت برسد و محاکمه کند این آدم را. اگر شد بخواهیم او را در اینجا و محاکمه ‏اش کنیم. از او بگیریم و اگر این معنا نشد، محاکمه غیابى کنیم و اموالش را توقیف کنیم در بانکهایى که هست.

لکن شما آقایان بدانید که اینها رفتند و یک مملکت خراب براى ما گذاشتند. یک مملکت که همه چیزش ریخته است. هر جا دست بگذارید فساد هست. و خیال کنید که این با یک سال دو سال، و با یک قشر دو قشر بشود تعمیر کرد، نمى ‏شود. براى همه ما الآن تکلیف است که اولًا راجع به این نهضتى که شده است و تا حالا این نتایج را داشته، و ما امیدواریم تا آخر برسد، بر همه ماست که کمک کنیم به این نهضت. شما اهل قلم هستید بنویسید، بحث کنید- عرض مى ‏کنم- صحبت بکنید، تبلیغات بکنید، این نهضت را بزرگ کنید، پشتیبانى کنید، از این دولت پشتیبانى کنید، اظهار کنید، در روزنامه ‏ها اعلام‏ کنید. و بعد هم که ان شاء اللَّه یک دولت حقى برقرار شد، آن وقت باید همه بنشینیم و مع الأسف یک خرابه را بسازیم! این مملکت را اینها خراب کردند و رفتند و خوردند و بردند، و حالا باید شما و ما همه دست به دست هم بدهیم و این مملکت را از سر بسازیم. باید ما مثل زلزله ‏اى که آمده است، باید بسازیم از سر. ان شاء اللَّه امیدوارم که خداوند این قشرها را همه را به هم نزدیک کند. نه من به شما بدبین باشم و نیستم، و نه شما به ما بدبین باشید و ان شاء اللَّه نیستید. خداوند همه شما را توفیق بدهد، تأیید کند. متشکرم از اینکه تشریف آوردید.»

(صحیفه امام؛ ج ۶،‌ص ۸۸-۹۲) 

 

سخنرانی در جمع عده ای از اهالی کردستان نیز در این روز صورت گرفت که امام به ریشه اختلاف های بین برادران شیعه و سنی اشاره کرده و از نقشه های شیطانی استعمارگران پرده برداشتند. این متن در زیر می آید:

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

مسئله اختلاف بین پیروان دو طایفه و دو مذهب، ریشه ‏اش از صدر اسلام است. در آن وقت خلفاى اموى، و خصوصاً عباسى، درصدد بودند که اختلاف ایجاد کنند. مجالس درست مى‏ کردند و [به اختلاف‏] دامن ‏مى ‏زنند. این اختلاف کم کم اسباب این شد که در بین عوامِ از اهل سنت و عوامِ از اهل شیعه این تنافس[۲] پیدا شد؛ و گر نه نه عوام اهل سنت به سنت رسول اللَّه عمل کرده و مى‏ کنند و نه عوام اهل شیعه پیروى از ائمه اطهار کرده‏ اند. ائمه اطهار ما کوشش کردند تا اینها را داخل در آن جمعیت کنند، با آنها نماز بخوانند، به تشییع جنازه‏ هاى آنها بروند. زمانْ کم کم آمد به این طرف، و قدرتمندان این کار را کردند براى اینکه این دو طایفه با هم سرگرم باشند، و خودشان هر کارى مى‏ خواهند بکنند.

قریب سیصد سال پیش از این، سیاست خارجى در ایران و در شرق [اجرا] شد. آنها بیشتر درصدد این مسائل برآمدند. کارشناسهاى آنها اشخاص و طوایف را مطالعه کردند و روحیات مردم را دیدند و همه جهات مادیات ما را تحت مطالعه قرار دادند، و از دو راه خواستند از ما بهره‏ گیرى کنند: مادى، مى ‏بینید که بهره ‏گیرى کردند؛ بهره‏ گیرى روحانى هم این بود که به این اختلافات دامن‏ زدند و ما را بیشتر، از هم جدا کردند. اینکه مى ‏بینید یک کلمه وقتى از یک آدمى در اینجا صادر مى ‏شود، آن را عَلَم مى ‏کنند و چند هزار، چند صد هزار چاپ مى ‏کنند، نه اینکه یک آدم معمولى این کار را بکند، این دولتها و این خارجیها هستند که به آن دامن ‏مى ‏زنند و آن طور منتشر مى ‏کنند ....

ما با هم یکى هستیم و ما جدا نیستیم. اختلاف، اختلاف دو تا مذهب است؛ این اختلاف نباید اسباب این معنا بشود که ما در اساس اسلام [اختلاف کنیم‏]. اسلام بالاتر از این معانى است که ما به واسطه اختلاف مسلکى از اسلام مثلًا چه بکنیم. ما که مى ‏بینیم الآن اسلام در معرض خطر است، بر همه ما لازم است که دست به هم بدهیم و از آن اشتباهاتى که در سابق بوده دست برداریم، دستهایى را که مثل سابق [مى‏ خواهند] ما را از هم جدا کنند قطع کنیم.

و من امیدوارم که به کوشش شما دانشمندان آنجا و ما طلبه‏ هاى اینجا بتوانیم این جدایى را برداریم. چنانچه اختلافاتى هم در بین خود ما هست: اختلاف بین اخبارى و مجتهدین، این یک باب بود؛ بین صوفیه و متشرعه هم یک باب بود؛ و اخیراً بین احزاب- بَعْضُها مَعَ بَعْض؛ [یا] بین دانشگاهى و روحانى. و آنها به اختلافات دامن‏ مى ‏زنند تا ما را به خودمان مشغول کنند و همه حیثیت ما را ببرند؛ هم مادیات ما را چپاول کنند، هم معنویات ما را از بین ببرند. ولى الآن ملت ما بیدار شده است، هم در طرفهاى شما بحمد اللَّه به برکت وجود شما، و هم در اینجا به برکت روحانیون اینجا. امیدوارم که خداوند به همه شما سلامت بدهد. و به آقایان کردستانیها و بلوچها- به همه آنها از قول من سلام برسانید. من خدمتگزار همه شما هستم. ما آمده ‏ایم که اسلام را از این وضع نجات بدهیم، مسلمین را از این تفرقه ‏ها نجات بدهیم. ان شاء اللَّه موفق باشید.»

(صحیفه امام؛ ج ۶، ص ۹۴-۹۵)

 

سخنان بسیار کوتاهی نیز در دیداری عمومی بیان شد که امام در آن به موضوع استفاده نامشروع رژیم پهلوی از رسانه های گروهی اشاره کردند. متن آن در پی آمده است:

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم

‏ دستگاههایى در این مملکت بوده و هست که بایستى در خدمت مردم مى ‏بودند؛[۳] ولى رژیم غاصب و فاسد در گذشته از آنها در راه هدفهاى نامشروع خود و گسترش فساد استفاده کرده است.[۴]»

(صحیفه امام؛ ج ۶، ص ۹۳)

 

از دیگر اسنادی که در صحیفه امام برای این روز ثبت شده، نامه تشکر به آقای محمودی است که در صفحه ۸۷ ج ۶ آمده است. متن آن در پی می آید:

«بسمه تعالى‏ جناب مستطاب سید الاعلام و حجت الاسلام آقاى محمودى- دامت افاضاته‏ به عرض مى ‏رساند، مرقوم محترم آقایان علماى اعلام و اهالى محترم شهرستان ورامین و حومه که در تبریک ورود این جانب مرقوم داشته بودید واصل گردید. از اظهار محبت آقایان محترم متشکرم. متأسفانه در اثر کثرت مشاغل و گرفتاریهاى زیاد نمى ‏توانم تقاضاى شما را بپذیرم.[۵] سلام حقیر را به عموم آقایان محترم ابلاغ نمایید. و السلام علیکم و رحمه اللَّه. به تاریخ ۹ ربیع الاول ۹۹ روح اللَّه الموسوی الخمینى‏»

  1. حوزه های علمیه.
  2. فخرفروشی و رقابت.
  3. از آنجا که تلویزیون در اشغال نظامیان بود، گروهى از کارکنان اعتصابى تلویزیون ترتیبى دادند که رویدادهاى انقلاب از کانال خاصى تحت عنوان« کانال دَه» یا« کانال انقلاب» پخش شود.
  4. امام خمینى در پایان براى رادیو- تلویزیون و مطبوعات ملى، آرزوى موفقیت و خدمت بیشتر در راه مردم کردند.
  5. دعوت مردم ورامین از امام خمینى براى تشریف فرمایى معظمٌ له بدان سامان.

دیدگاه تان را بنویسید