گرانی دارو و درمان یک معضل بسیار جدی‌ست به خصوص برای خانواده‌هایی که منبع درآمدِ لایزال ندارند و حیات و ممات‌شان به حقوق مزدبگیریِ ناچیزی بند است که آخر هر ماه به حساب‌شان واریز می‌شود.

جی پلاس؛ ایلنا نوشت: فردی که ۳۶ تا ۴۸ میلیون درآمد ماهانه دارد، خیلی راحت می‌تواند ۴ میلیون تومان برای درمان بپردازد و احتمالاً ۴ برابر کارگری که با سختی ماهی ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان هزینه‌ی درمان می‌کند، سلامت و بهداشت خانواده‌ی خود را تضمین کند.

گرانی دارو و درمان یک معضل بسیار جدی‌ست به خصوص برای خانواده‌هایی که منبع درآمدِ لایزال ندارند و حیات و ممات‌شان به حقوق مزدبگیریِ ناچیزی بند است که آخر هر ماه به حساب‌شان واریز می‌شود.

براساس آمارهای رسمی، کارگران و بازنشستگان در سال قبل و در حالیکه هنوز گرانی و کمبود دارو به اندازه‌ی سال جاری تبدیل به موضوعی حاد نشده بود، حداقل ماهی ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان خرج دوا و درمان کرده‌اند؛ این در حالیست که ۶۰ درصد این خانوارها، در سال قبل فقط ۶ میلیون تومان یا کمی بیشتر حقوق ماهانه داشته‌اند. به این داده‌های رسمی که مبتنی بر گزارش اخیر مرکز آمار ایران است، در ادامه‌ی این گزارش برمی‌گردیم.

خود-درمانی در میان بازنشستگان

هزینه‌های سنگین و کمرشکن درمان، سال‌هاست که یک گرفتاری اساسی برای همه مردم است، از نسخه‌های چند صدهزار تومانی و چند میلیونیِ داروهای باکیفیت برای بیماران خاص گرفته تا قیمت‌های نجومی بستری و کلینیکی، همه نشان می‌دهد که درمان به یک کالای پولی و قابل خرید و فروش تبدیل شده که هرکه بیشتر بپردازد، از خدمات باکیفیت‌تری برخوردار می‌شود دقیقاً به مصداقِ ضرب‌المثلِ «هرچه پول بدهی همانقدر آش می‌خوری»! اما بعد از کاهش ارزش ریال و حذف ارز ترحیجیِ مواد اولیه دارو، این گرانی وارد مرحله‌ی جدیدی شد؛ امروز «درمان کیفی» از دایره‌ی توانایی‌های خانوارهای کارگری به شدت دور افتاده است.

علی دهقان کیا (رئیس کانون بازنشستگان کارگری تهران) در ترسیم فضای فعلی می‌گوید: بازنشستگان بسیاری هستند که دیگر مدتهاست سراغ دوا و درمان و دکتر نمی‌روند؛ با گران شدن هزینه‌های دارو و درمان، بازنشستگان به راهکارهایی مثل «خود-درمانی» روی آورده‌اند؛ دیگر در توانشان نیست که بروند و بیماری‌هایشان را معالجه کنند.

او از مستمری‌بگیرانی یاد می‌کند که به کانون بازنشستگان مراجعه می‌کنند و می‌گویند: هزینه‌های دارو و درمان آنقدر زیاد است که ترجیح می‌دهیم دکتر نرویم، در خانه می‌مانیم تا ببینیم چه می‌شود یا خوب می‌شویم یا.....   

کم‌درآمدها و مزدبگیران حداقلی به وضوح نمی‌توانند هزینه‌های درمان را بپردازند؛ این ناتوانی یک بحث عمومی و کلی‌ست حالا اگر از بخت بد یک بیمار خاص در خانواده‌ی مزدبگیر باشد، دیگر واقعاً پرداخت هزینه‌ها ممکن نیست.

مشکلات بیماری‌های خاص

اخیرا کارگری که یک فرزند سرطانی در خانه دارد، در تماس با ما از داروهای گران این بیماری انتقاد کرد؛ داروهایی که تهیه نسخه‌ی آن در هر ماه، گاهی به ۳ میلیون تومان پول نیاز دارد؛ بعد از پرداختن این پول سنگین با یک حقوق حداقلی، باید چندین هفته یا حتی یک ماه منتظر ماند تا بخشی از آن را بیمه تکمیلی بپردازد البته اگر سقف پرداخت بیمه پُر نشده باشد!

در روزهای گذشته، رسانه‌ها در ارتباط با کمبود و گرانی داروهای بیماران خاص، گزارش‌هایی منتشر کردند؛ گزارش‌هایی که گویای یک مطلب است: تهیه دارو برای بیماران خاص لااقل برای خانواده‌های متعلق به طبقات کارگر و متوسط اصلاً ساده نیست.

۲۴ مهر ماه در روزهای انتشار این اخبار، صحبت‌های رئیس‌جمهور درباره تجمع خانواده‌های بیماران خاص در بین کاربران شبکه‌های اجتماعی واکنش‌ برانگیز شد وقتی گفت؛ اولاً عمر دست خداست، ثانیا خودمان سعی می‌کنیم بسازیم.

آیا یک خانواده‌ی کم درآمد که یک بیمار خاص در منزل دارد، با شنیدن این جمله که «در آینده سعی می‌شود داروهای بیماران خاص در کشور تولید شود» می‌تواند از جستجوی دردناک دارو برای بیمارش دست بردارد؛ آیا وقتی دارو در بازار نیست، می‌تواند به بازار سیاه مراجعه نکند و آیا اگر لازم باشد، فرش زیر پایش را نمی‌فروشد تا برای فرزندش دارو تهیه کند؟

به گفته نادر مرادی فعال کارگری، داروها به طور عام و داروهای بیماران خاص به طور خاص، تبدیل به کالاهایی گران‌قیمت و گاهاً لاکچری شده‌اند به گونه‌ای که اقدام برای درمان بیماری برای کارگران تبدیل به امری صعب شده؛ امروز بیشترین نگرانی خانواده‌ها این است که خدای ناکرده یک بیماری از راه برسد و با دست خالی شاهد رنج کشیدن عضو خانواده‌ی خود  باشند.

او تاکید می‌کند: «درمان» طبقاتی و کالایی شده؛ برخورداران و خواص از بهترین داروها و خدمات درمانی برخوردارند ولی برای فرودستان و نود و نه درصدی‌ها، خرید داروهای ساده یا مثلاً پرکردن یک دندان کرم‌خورده چیزی شبیه یک کابوس است....

داده‌های مرکز آمار

گزارش اخیر مرکز آمار ایران نیز طبقاتی شدن درمان در کشور و تفاوت سبد درمانیِ دهک‌های درآمدی مختلف را  نشان می‌دهد؛ نگاهی به چند برش کوتاه از این گزارش بیندازیم. در بخشی از این گزارش، هزینه‌های درمان خانوارها در سال ۱۴۰۱ براساس میزان درآمد ماهانه‌ی آن‌ها طبقه‌بندی شده است.

درمان درآمد

 براساس این داده‌ها، «خانوارهای شهری که در سال ۱۴۰۱ دارای درآمدی معادل ۱۲ میلیون تومان و کمتر بودند ، به طور میانگین حدود ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان را صرف هزینه‌های بهداشت و درمان کردند و در جایگاه نخست کمترین هزینه قرار گرفتند». مزدبگیران کم‌درآمد –کارگران و بازنشستگان- در این گروه جای می‌گیرند؛ باید در نظر داشته باشیم، حداقل‌بگیران در سال ۱۴۰۱ خیلی کمتر از ۱۲ میلیون تومان و به طور متوسط فقط ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان حقوق گرفته‌اند؛ صرف ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان از ۶ میلیون و ۵۰۰ برای درمان، به راستی کمرشکن است؛ وقتی یک خانواده کارگری بیمار در خانه دارد، چطور باید اجاره خانه و خرج خوراک و آموزش و سایر هزینه‌ها را بپردازد؟

براساس این گزارش، « خانوار‎‌های شهری دارای گروه‌های درآمدی ۱۲ تا ۱۹.۵ میلیون تومان و ۱۹.۵ تا ۲۷ میلیون تومان در سال ۱۴۰۱ به طور میانگین حدود ۲ میلیون تومان را صرف هزینه‌های بهداشت و درمان خود کردند»، « گروه درآمدی ۲۷ تا ۳۶ میلیون تومانی، هزینه متوسطی معادل ۳ میلیون تومان را صرف هزینه‌های بهداشت و درمان خود کردند» و در نهایت، «گروه‌های درآمدی ۳۶ تا ۴۸ میلیون تومانی،  ۴۸ تا ۶۰ میلیون تومانی و ۶۰ تا ۷۲ میلیون تومانی، به طور میانگین حدود ۴ میلیون تومان را صرف هزینه‌های بهداشت و درمان خود کردند».

تفاوت هزینه‌‌های درمان بین دهک‌های درآمدی نشان می‌دهد که چطور درمان به پدیده‌ای طبقاتی و کالایی بدل شده؛ فردی که ۳۶ تا ۴۸ میلیون درآمد ماهانه دارد، خیلی راحت می‌تواند ۴ میلیون تومان برای درمان بپردازد و احتمالاً ۴ برابر کارگری که با سختی ماهی ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان هزینه‌ی درمان می‌کند، سلامت و بهداشت خانواده‌ی خود را تضمین کند؛ اما برای یک کارگر حداقل‌بگیر همان یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان پول درمان، شبیه به یک کابوس است؛ این کابوس، تلخ و سنگین است وقتی فقط ۶ میلیون حقوق می‌گیری و باید کرایه خانه هم بپردازی....

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.