خالص بود، عطر خلوصش از ده فرسخی شامه ها را می نواخت و دل ها را می ربود. بسیجی ها عاشقش بودند و او هم عاشق آنها. تا عمل نمی کرد، حرفی نمی زد. می گفتند فرمانده ای است که قول و عملش یکی است.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: بعضی ها فکر می کنند حرف است دیگر، سندی امضا نکرده ایم که، قولی هم نداده ایم، می گوییم و می گذرد حالا یا کسی در ذهنش می ماند یا نمی ماند. اما حاج ابراهیم طور دیگری بود. از آنهایی بود که حرفی نمی زد مگر آنکه خودش پیشاپیش به آن عمل کرده بود. همین طوری بود که محبتش می آمد و صاف می رفت می نشست توی دل بچه بسیجی ها. آن وقت وقتی بهشان می رسیدی و می پرسیدی همت یعنی چه؟ بی معطلی پاسخ می دادند: یعنی فرمانده ای بسیجی که قول و عملش یکی است.
نه اهل جلب توجه بود نه اهل ریا و نمایش دادن. همه اش عشق بود و عشق و رضایت خدا. همانی که در فیلم کوتاهی که ازش به یادگار مانده است می گوید:
برای اینکه خدا لطفش و رحمتش و آمرزشش شامل حال ما بشه باید اخلاص داشته باشیم
و برای اینکه ما اخلاص داشته باشیم یک سرمایه می خواهد که از همه چیزمون بگذریم
و برای اینکه از همه چیزمون بگذریم [هر کاری می کنیم برای رضای خدا باشد]
باید شبانه روز دلمون و وجودمون و همه چیزمون با خدا باشه
اینقدر پاک باشیم که خدا کلاً ازمون راضی باشه
قدم برمی داریم برای رضای خدا
قدم برمی داریم برای کاری برای رضای خدا
حرف می زنیم برای رضای خدا
شعار می دهیم برای رضای خدا
می جنگیم برای رضای خدا
همه چیز، همه چیز، همه چیز خاص خدا باشه
که اگر شد پیروزی نزدیک است
چه بکشیم چه کشته بشیم اگر اینچنین باشیم
پیــروزیـم
و هیچ ناراحتی نداریم و شکست معنا نداره برای ما
چه بکشیم چه کشته بشیم
برگرفته از کتاب مهتاب خین، به نقل از شهید حاج حسین همدانی