رضا کیانیان گفت: من هیچوقت برای کسی نسخه نمی‌پیچم. هنرمند به وسیلهٔ هنرش گفت وگو می‌کند. وقتی وزارت ارشاد فیلمی را توقیف می‌کند درواقع مسیر گفت‌وگو را با سینماگر می‌بندد. درصورتیکه می‌توانست با آن فیلم یا اثر هنری توسط نقد سازنده یا فیلمی که از نگاه دیگری ساخته می‌شود گفت‌وگو کند.

جی پلاس؛ رضا کیانیان بازیگر با سابقه سینما و تلویزیون در گفت و گویی با انصاف نیوز گفت: زمانی که بحث «آشتی ملی» بود من از گفتگو گفتم؛ قبل از این اعتراضات هم چندین‌بار مصاحبه کرده‌ام و باز هم همه را دعوت به گفتگو کردم. گفتگو و یا «گفت و شنود». به شکلی که طرفین امکانات برابر برای حرف زدن  و امنیت برای پس از حرف زدن داشته باشند. و نیز گوش شنوایی برای طرف مقابلشان داشته باشند. این شکل گفت‌وشنود قاعدتاً باید حلال مشکلات باشد. ولی  پاسخی نشنیدم. حالا که این شرایط بحرانی و اعتراضی به وجود آمده است بخش دلسوزی از گفت‌وگو حرف می‌زنند.

کیانیان گفت: یک مثال بزنم. مثلاً حجاب، در راهپیمایی ۲۲ بهمن و زمان انتخابات یک معنی دارد و در ایام عادی معنی دیگری می‌دهد. قانون‌اش فرق دارد؛ در قانون نوشته شده یک معنا دارد و در قانون شفاهی که به شکل روزمره وجود دارد و اجرا می‌شود معنی دیگری دارد. قانون هر کجا و هر زمان یک معنی می‌تواند داشته باشد. وقتی می‌گویند قانون را رعایت کن باید بدانیم چه کسی این جمله را گفته، کجا هستیم، در چه زمانی هستیم و ما که هستیم.

این بازیگر سینما در بخش دیگری از گفت و گویش با انصاف نیوز گفت: من هیچوقت برای کسی نسخه نمی‌پیچم. هنرمند به وسیلهٔ هنرش گفت وگو می‌کند. وقتی وزارت ارشاد فیلمی را توقیف می‌کند درواقع مسیر گفت‌وگو را با سینماگر می‌بندد. درصورتیکه می‌توانست با آن فیلم یا اثر هنری توسط نقد سازنده یا فیلمی که از نگاه دیگری ساخته می‌شود گفت‌وگو کند. می‌بینید که نظر من و نظر ارشاد در باره گفت‌وگو با هم متفاوت است. به همین دلیل است که می‌گویم همه کلمات در کشور ما نیاز به بازتعریف دارند. برای این که بتوانیم کنار هم زندگی کنیم. قانون، آزادی، حزب، دموکراسی، هنر، فرهنگ، سیاست، مردم‌سالاری و… همهٔ این‌ها باید بازتعریف شوند. برای بازتعریف کلمات کلیدی و راهبردی و رسیدن به یک تعریف همه‌گانی چاره‌ای جز گفت و شنود نداریم.

کیانیان گفت: زنده ماندن مسیر گفتگو به این معنی است که جلوی هیچ فیلم یا اثر هنری گرفته نشود. چون همه در چهار چوب قوانین مصوب ساخته می‌شوند؛ همه خط قرمزها را می‌شناسند و رعایت می‌کنند. در جواب فیلم یا اثر هنری لازم است فیلم و یا اثر هنری دیگری بسازند. از این طریق گفتگوی هنری به نتیجه می‌رسد. برای مثال در مورد وقایع ۸۸ حاکمیت چند فیلم ساخت اما به طرف مقابل این اجازه را نداد که فیلم بسازد. این گفتگو نیست؛ این یعنی من می‌گویم و تو گوش کن.

وی در بخش دیگری از مصاحبه گفت: قبلاً هم اشاره کردم. بنظر من تعاریف متفاوت است یعنی فکر می‌کنند که این رفتارها از جمله ممنوع‌التصویر کردن همان گفتگو است! می‌گویند گفتگو کنیم. اما تعریف هر کس از گفتگو همان رفتارش است. راه گفتگو را کسی که قدرت در دست دارد باید باز کند.

هنرمند که از مردم جدا نیست. هنرمند جزئی از مردم است؛ جزئی از حاکمیت که نیست. حکومت به معنی سیاستمداران و سیاستگذاران یک کشورند یعنی قوهٔ قضائیه، قوهٔ مجریه و قوهٔ مقننه. هنرمند هیچوقت جزیی ازین سه قوه نیست. این سه قوه  قانون تصویب می‌کنند. قانون را اجرا می‌کنند و اگر کسی از قانون سرپیچی کرد محاکمه‌اش می‌کنند. هنرمند هیچ کدام ازین کارها را نمی‌کند!  مگر اینکه کار سفارشی انجام دهد که در این صورت می‌شود هنرمند سفارشی!

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.